فروردین ۲۴، ۱۳۹۷

تبارشناسی درد

جسم از درد به خود می پیچید
به روح گفت : دستت را به من بده
روح دست نداشت
روح فقط تعلق داشت
به  آن جسم رنج کشنده
به افکاری زاینده رنج جسم
و رفتن بزرگترین خواهشش بود
رویایش تعلق نداشتن بود
ولی درد جسم را می زیست
و  اینگونه برزخ آفریده شد

مهر ۲۸، ۱۳۹۶

اردیبهشت ۱۳، ۱۳۹۶

جنگجوی درون

- نازی جان! عزیز دلم برات یه بسته آوردن
+ وااای تازه ساعت یازده صبحه مگه سر آورده؟ چی هست حالا؟
- نمی دونم یه هدیه است روش نوشته انتخابات آزاد
+ وااای چقدر اینا کنه هستن. بسته اش چه رنگیه؟
- نقره ایه قشنگم
+ بگو تا طلائی نباشه من رای نمی دم. تازه باید حتما باز هم باشه
- نمیشه کوتاه بیای گلم؟ آخه زحمت کشیده آوردش درِ خونه
+ تو هیچوقت معنای مبارزه رو نفهمیدی (گریه می کند) کور خوندی من تسلیم بشو نیستم. با تیپا بندازش بیرون عوضی رو

دی ۰۹، ۱۳۹۵

فرق است

قبلا عرفا توی گور می خوابیدند
 تا مرگ رو به خودشون یادآوری کنند
الان بی خانمان ها توی گور می خوابند
 تا مرگ وجدان جمعی رو به ما یادآوری کنند

مهر ۲۴، ۱۳۹۵

تیر ۳۱، ۱۳۹۵

ریشخند بزرگ

 ترازویی که بر سر عدالتخانه ها نصب می کنند ، بیشتر شبیه ریشخند بزرگ دنیا به آدم هاست ، تصویر کج و معوجی از آنچه باید باشد و نیست .