با بهانه موافقم. مضمون خیلی قشنگی داشت. البته ظاهرش هم بد نشده، ولی فکر میکنم اگه یخورده اینور اونورش میکردی و اصلاحاً میجویدیش بهتر از آب درمی اومد. پتتانسیلش رو داره
ناگهان در بازی گلها و پوچ ... چشم خود بر دست من اندوختی تا که شد رسوا برای دیگران پوچی ِ دستان از گل خالیَم غافل از آنکه برایت عاقبت ... های های اشتیاق دیدنت رسوا کند آنچه در دستان ِ دل یک عمر پنهان کرده ام ...
مفهومش خیلی قشنگه
پاسخحذفولی ظاهرش میتونست بهتر از این باشه
عنوانش هنوز توی گودر عوض نشده...
پاسخحذفبا بهانه موافقم.
پاسخحذفمضمون خیلی قشنگی داشت. البته ظاهرش هم بد نشده، ولی فکر میکنم اگه یخورده اینور اونورش میکردی و اصلاحاً میجویدیش بهتر از آب درمی اومد. پتتانسیلش رو داره
خب منم بايد بگم سوژه خيلي خوبي بود
پاسخحذفبه نظر من به جای نفهمیدی "حواست نبود"بهتر میشه
پاسخحذفاون والشم لازم نیست بگی در بازی گل یا پوچ.خودش واضحه همه می فهمن.
پاسخحذفآنقدر نگران پوچ بودن هر دو دستت بودی"
همین واسه خط اول کافیه
نگران پوچ بودن دو دستت بودی
پاسخحذفاشتیاق نگاهم
گل یا پوچ را برده بود
این پست رو باز قاصدک اپ کرده؟
پاسخحذف@رضا
پاسخحذفبله
:))
با حرف رضا . بهانه موافقم
پاسخحذفمنم از کلیت پست خیلی خوشم اومد ...
پاسخحذفبا عمو رضا هم موافقم گل یا پوچ رو توی متن بر داری بهتره
ناگهان در بازی گلها و پوچ ...
پاسخحذفچشم خود بر دست من اندوختی
تا که شد رسوا برای دیگران
پوچی ِ دستان از گل خالیَم
غافل از آنکه برایت عاقبت ...
های های اشتیاق دیدنت رسوا کند
آنچه در دستان ِ دل یک عمر پنهان کرده ام ...
وقتی صاب پست نباشه خوب نیست
پاسخحذفنقد فایده نداره
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفسلام ، از نقد همه ممنونم من نقد ها رو می خونم !
پاسخحذف