به کسی نگو
مهر ۲۲، ۱۳۸۹
بدون ویرایش
قصهی ما مجموعهای از تلخیها بود.
هر چند فصلهایی هم بود که میتونستیم شادتر بنویسیمش.
۲ نظر:
سمیه
۷/۲۲/۱۳۸۹ ۱۲:۲۱ بعدازظهر
باید شادتر بنویسیمش
تا کتابه بسته نشده
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
مجذور یک بی نهایتِ عجیب
۷/۲۳/۱۳۸۹ ۱۰:۴۱ قبلازظهر
قصه زندگی...
بدون ویرایش...
.
...
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
باید شادتر بنویسیمش
پاسخحذفتا کتابه بسته نشده
قصه زندگی...
پاسخحذفبدون ویرایش...
.
...