خط اول رو فکر می کنم می خواستی بگی : مشکل ما اینه که ... درسته ؟ فکر می کنم اصلا نیازی نداره خط اول رو همین بذار باشه : از کلاس اول اون قدر بهمون گفتن یا کلاس اول اون قدر بهمون گفتن
پست قشنگیه سوزه ی خوبی داره ... یادش بخیر کاش چند تا چیز رو هم در نظر می گرفتن وقتی اینا رو به خوردمون میدادن ... کاش آخرِ بابا آب داد ، بابا نان داد ، یه بابا جان داد هم میذاشتن ... شاید نبود بابا ها واسه هم نسلهای ما قابل تحمل تر میشد و ... فلان فلان شده ها فقط گفتن بابا آب داد ، بابا نان داد ... ولی هیچ وقت نگفتند چجوری ؟ به کی ؟ تا کِی و ... تا الآن مثل خر تو گل نمونیم و به قول بهانه بابای محتاج بابا بشیم و ... آخه بابا اونوقتها آب و نون دادن واسه باباهای اون موقع راحت بود ... الان بنویس بابا دلش می خواهد آب بدهد ، دلش می خواهد نان بدهد ... یا بنویس بابا رفت ، بابا آمد یا نمیدونم ... یه چیزی که شرمنده ی بچه ها نشیم ...
هرگونه ویرایش پذیرفته میشود
پاسخحذفخط اول رو فکر می کنم می خواستی بگی :
پاسخحذفمشکل ما اینه که ...
درسته ؟
فکر می کنم اصلا نیازی نداره
خط اول رو همین بذار باشه :
از کلاس اول اون قدر بهمون گفتن
یا
کلاس اول اون قدر بهمون گفتن
موافقت با کامنت قاصدک و تایید پست
پاسخحذفعنوانش هم خیلی طولانیه یک مقدار کوتاهترش کنی بهتره .الانم که یه بابایی شدیم واسه خودمون رو میشه نوشت:الان که بچه داریم
پاسخحذفتوی تیتر اون "آخرش" فکر کنم اضافه است.
پاسخحذفبا کامنت قاصدک و زروان هم موافقم.
قاصدک @
پاسخحذفخیلی ممنون نظرتون اعمال شد
زروان@
عبارت"الان که یه بابایی شدم" صرفا به خاطر بچه دار بودن نیست..یعنی شما رو هم دربر میگیره!!
میچکو@
پاسخحذفممنون نظر شما هم اعمال شد
@بهانه
پاسخحذفبابا شدنت تو حلق همه مون!!!
توجهتون تو حلقم!
پاسخحذفرضا@
پاسخحذفآره داداش خودتو نگا نکن !
بعضیا بابا شدن و نون آب دادن رو یاد بگیرن که وقت نون دادن شد نزنن زیرش و در برن.
پاسخحذفپست قشنگیه
پاسخحذفسوزه ی خوبی داره ...
یادش بخیر
کاش چند تا چیز رو هم در نظر می گرفتن وقتی اینا رو به خوردمون میدادن ...
کاش آخرِ بابا آب داد ، بابا نان داد ، یه بابا جان داد هم میذاشتن ... شاید نبود بابا ها واسه هم نسلهای ما قابل تحمل تر میشد و ...
فلان فلان شده ها فقط گفتن بابا آب داد ، بابا نان داد ... ولی هیچ وقت نگفتند چجوری ؟ به کی ؟ تا کِی و ... تا الآن مثل خر تو گل نمونیم و به قول بهانه بابای محتاج بابا بشیم و ...
آخه بابا اونوقتها آب و نون دادن واسه باباهای اون موقع راحت بود ... الان بنویس بابا دلش می خواهد آب بدهد ، دلش می خواهد نان بدهد ... یا بنویس بابا رفت ، بابا آمد یا نمیدونم ... یه چیزی که شرمنده ی بچه ها نشیم ...