فکر کنم غم چشمات بهتره باشه احساس می کنم اینو یا یک چیز شبیه به اینو شنیدم قبلا ولی نمی دونم کجا.
* ایده جان اگه به قوانین دقت میکردی فاصله بین دو تا پست باید 5 ساعت باشه . با این حساب شما باید تا ساعت 15 صبر می کردید بعد پست میذاشتید خواهشا بار بعد که خواستید پست بگذارید این فاصله رو رعایت کنید.اگه محدودیت دسترسی به اینترنت دارید می تونید پست ها رو هنگام انتشار به شکل زمان بندی شده منتشر کنید. ممنون از توجهت
ممنون زروان به زمان دقت نكردم اما در مورد مطلب غم چشمام درسته چون علت پير شدن من(نوعي) غم من هست كه ممكن احدي درش دخيل نباشه اصلا علت و معلول من هست خود خود فرد
@ ایده "غم چشمات "از این جهت به نظر من بهتره که هنرمندانه تره میگه من از غمی که تو چشمای تو هست پیر شدم نه از غم خودم . یک حس همدردی و عاشقانه توش هست. ولی آدم غم چشم های خودشو که نمی بینه غم رو توی دلش حس میکنه .
سلام من وبلاگتون رو از وبلاگ «درمه» (الهام جون) پیدا کردم! خیلی از کوتاه نوشت ها خوشم میاد پس با اجازه لینکتون میکنم! البته راجع به مطلب باید بگم که اگه غم «چشمات » باشه یه جورایی انتقال حس عاشقانه تکراریه! ولی غم «چشمام» نو و تازه ست و یک جور برهم زدن عادتیه که حرف همیشگی عاشقاست! من برهم زدن عادتها رو خیلی دوست دارم... و «غم چشمام» رو بیشتر می پسندم... ممنون از مطلب خوبتون...
فکر کنم غم چشمات بهتره باشه احساس می کنم اینو یا یک چیز شبیه به اینو شنیدم قبلا ولی نمی دونم کجا.
پاسخحذف* ایده جان اگه به قوانین دقت میکردی فاصله بین دو تا پست باید 5 ساعت باشه . با این حساب شما باید تا ساعت 15 صبر می کردید بعد پست میذاشتید خواهشا بار بعد که خواستید پست بگذارید این فاصله رو رعایت کنید.اگه محدودیت دسترسی به اینترنت دارید می تونید پست ها رو هنگام انتشار به شکل زمان بندی شده منتشر کنید.
ممنون از توجهت
ممنون زروان
پاسخحذفبه زمان دقت نكردم
اما در مورد مطلب
غم چشمام درسته
چون علت پير شدن من(نوعي) غم من هست كه ممكن احدي درش دخيل نباشه
اصلا علت و معلول من هست خود خود فرد
این خیلی حالت توصیفی داره
پاسخحذفبرای خواننده زیاد مهم و جالب نیست که از ویژگیهای شخصی گفته بشه
باید یه جورای مخاطب رو هم درگیر پست کرد
من با زروان موافقم
پاسخحذفو اگه من مینوشتم:
جوونی چشمات پیرم کرد
@بهانه
پاسخحذفشايد اين طور باشه
@ ایده
پاسخحذف"غم چشمات "از این جهت به نظر من بهتره که هنرمندانه تره میگه من از غمی که تو چشمای تو هست پیر شدم نه از غم خودم . یک حس همدردی و عاشقانه توش هست. ولی آدم غم چشم های خودشو که نمی بینه غم رو توی دلش حس میکنه .
@زروان
پاسخحذفخيلي خوشحالم كه متن دقيق بررسي ميشه
شايد غم من تو باشه كه جزئي از من هست و خارج از من نيست
بازم با شناسه (ام )موافق ترم
به نظرم ريشه تمام تو ها من ها هستند
از متن های خیلی کوتاه و چند کلمه ای خیلی خوشم میاد !
پاسخحذفولی به نظرم چون خیلی حالت شخصی داره و موضوع تازه و بدیعی رو هم مطرح نمی کنه زیاد مورد توجه قرار نگیره !!!
راستی من اصلا افتخار آشنایی با این نویسنده جدید رو ندارم ، یک این افتخار رو به من بده !!!هرچی هم نگاه می کنم توی وبلاگا آدرس وبلاگش نیست !
:D
@الهام
پاسخحذفایده از نویسنده های جدید اینجا هستند
برچسب نوشته ها و لینک ایشون الان اضافه شد
راستش فراموش کرده بودم
مرسی از یادآوری
شاید اگه می گفت غم چشمات پیرم کرد جالبتر می شد
پاسخحذفمن غم رو با تمام وجودم حس می کنم .
منم با بچه ها موافقم ایده جان
پاسخحذفاین که غم چشمات پیرت کرده باشه خیلی شخصیه و من مخاطبو درگیر نمیکنه واجازه نمیده حس همذات پنداری باهاش داشته باشم
منم با غم چشات بیشتر موافقم.مخاطب رو درگیر میکنه.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفمن وبلاگتون رو از وبلاگ «درمه» (الهام جون) پیدا کردم!
خیلی از کوتاه نوشت ها خوشم میاد
پس با اجازه لینکتون میکنم!
البته راجع به مطلب باید بگم که اگه غم «چشمات » باشه یه جورایی انتقال حس عاشقانه تکراریه! ولی غم «چشمام» نو و تازه ست و یک جور برهم زدن عادتیه که حرف همیشگی عاشقاست!
من برهم زدن عادتها رو خیلی دوست دارم...
و «غم چشمام» رو بیشتر می پسندم...
ممنون از مطلب خوبتون...
وای از اون روز که غم چشماشو آدم نبینه
پاسخحذفwww.rannan.blogfa.com
غم چشماش....
پاسخحذفاین از همه بهتره.
عالی عالی
پاسخحذفیه مینیمال حسابی بود