سلام بر همه گرچه نویسنده گرامی سید بزرگوار ممنوع الخروج شده( ببخشید یک لحظه با سید ممد خاتمی اشتباه گرفتم) یعنی رفته قله علم ( چقدر کوهنورد داریم اینجا ) پیشنهاد هم بدیم خودمون رو سرکار گذاشتیم ولی آدم خودشو سرکار بگذاره هم بد نیست پس می گوییم که "مانده باشد" زیاد جالب نیست ، ایستاده باشد یا همانطور که پارسا گفت آرام گرفته باشد خیلی بهتره .ولی در کل قشنگ بود
@سید قبلا بهت گفته بودم نوشته هات رو دوست دارم هنوزم می گم ولی چون 4ماه بی خبر گذاشتی رفتی ، در مورد این پستت هیچ نظری نمیدم تا چشمات دراد ! :)) ولی اگه بچه خوبی باشی و بیشتر بنویسی می بخشمت درضمن برای نبودنت یه دلیل دیگه ای بجز درس و مشق بیار ، این دیگه خیلی قدیمی شده اصلا اگه راست میگی ترم پیش (که از مهرماه شروع کرده بودی به کار روی پروژه هات!!) ، معدلت چند شد ؟ ;-)
@رضا ، نگاه اون موقع ما مداد هم نداشتیم چه برسه به مدادتراش ! یه تیکه ذغال مینداختن جلومون با یه توسری می گفتن بنویس خنگ خدا ، بنویس :))))) حالا ببین میذارید آدم خالی ببنده و یکم کلاس بذاره
به سیدی با لباس شخصی(ببخشید با یادداشتهای شخصی): سلام پست خوبیه اگه واقعاً دلت می خواد خب وقتی باهاش هستی باطری ساعتت رو در بیار تا بمونه رو ...ولی نه اگه می خوای ما رو ...
به قاصدکی که دیگر دلش برای باد(میچیکو) پر نمی زند : سلام از ماست ای داد بیداد میچیکو به من گفت از طرف من به همه بگو (یا به کسی نگو): اگر بار گران بودیم رفتیم ... اگر نا مهربان بودیم رفتیم ... شما با وب بلاگِ خود بمانید ... که ما بی خانمان بودیم و رفتیم ...
از دیروز صبح که اون پست استثنایی رو گذاشت و کامنتهای دوستان رو دید ، در حالی که دانه ی اشکی از گوشه ی چشمانش سرازیر شده بود سرش را پایین انداخت و رفت گفتم کجا ؟ گفتا به دیار باقی گفتم چرا ؟ گفتا از اونا بپرس گفتم نرو ... خندید و رفت
اون موقع که ما مدرسه می رفتیم اصلا مدرسه اختراع نشده بود می گفتن یک چیزی اومده اسمش ذغاله میشه باش نوشت ولی ما اصلا نمی دونستیم نوشتن چیه . معلم مون هم بلد نبود بنویسه :) چجوریه سید تو به همه بگو نظر میذاره اینجا نمیاد به پیشنهاد های ما ترتیب اثر بده یا ردشون کنه ؟
بعله دیگه ... دیروز تو اون بحث داغتون می خواستم بگم نشد( چون به من ربطی نداشت) الان می گم: وبلاگ آنقدر ها هم جدی نیست ...بیایید شوخی ها را جدی بگیریم...
منم مثل شما ازش بیخبرم نمی دونم کجاست و چیکار می کنه شرمنده ها هر از چند گاهی با اون کامنتای ... بحثتون رو میریزم به هم ...
الان میچیکو در کوچه پس کوچه های اینترنت بدون هم نویس هاش چی می کشه ؟ تو این اینترنتی که هزار تا گرگ هست میچیکوی معصوم چه جوری روزگار می گذرونه. من که دلم طاقت نمیاره ادامه بدم . اون صدا رو ببرید بالا داد بزنید میچیکو کجائی ؟ شاید از یک گوشه نت ایمیلی کامنتی چیزی آمد :((
کامنت خصوصی میچیکو این کامنت پس از خوانده شدن توسط میچیکو منفجر خواهد شد هشدار : کسی بجز میچیکو حق نداره این کامنت رو بخونه اگه بخونه به بیماری شاگلاویوس دچار میشه)
میچیکو هر جا هستی امروز رو قایم شو خودتو نشون نده .خاله قاصدکه که رفت با هم مدیریت رو قسمت می کنیم نصف نصف قبول ؟ :))
@م.پارسا کجایی ؟ بابات کجاست ؟ به این بابات هم آخه میگن دایی ؟! به بابات بگو بره یه سراغی از این بچه بگیره به جون خودم اگه امروز نیاد من دیگه نیستم ها بعدا نگی نگفتی !
اي بندگان نا خلف فكر كرده ايد كه اين ميچيكو هم مثل م.پارسا بي غيرت است كه هر چيز خواستي بگوئيد و باز از ان آيكونها-:)- بگذارد برايتان. هي منت كشي كند و ندا در دهد كه قهر كار بدي مي باشد و شما محل ...به او ندهيد. اي كساني كه به م.پارسا ايمان نياورده ايد هرگز به دنبال ميچيكو نگرديد كه خيري در اين كار نيست .بگذاريد به درد خود بميرد.بگذاريد چون برادرش با درد بي درمان خود سپري كند.همانا ما بزرگ و توانا هستيم.
همانا نظر ما به زروان که نام خود را بر او نهادیم نزدیک تر است از این بچه چهارساله و در این رازی است که خردمندان دانند * و اگر اراده کنیم جای میچیکو را به زروان الهام کنیم که بس قادر و توانائیم* و هر که در دنیا قهر کند یا گناه کبیره کند م.پارسا را سخت عذاب کنیم باشد که همه عبرت گیرند
دنبال میچیکو نگردید میچیکو به من گفت درگوش من گفت چی گفت ؟ توی حموم گفت . چی گفت ؟ خودش به من گفت . چی گفت ؟صدبار به گفت چی گفت ؟گفت من بر نمی گردم مگه زروان مدیر بلاعزل وبلاگ شده باشه
اگر بار گران بوديم رفتيم اگر نامهربان بوديم رفتيم با همه اعيان و انصار.ميچيكوي غمگين.درد بي درمون گرفته.معمار آريايي-بچه مفيدي-باباي م.پارسا-خدا-ناشناس......
@ م.پارسا اتفاقا آشنا دارم چون اینها که گفتی که مشخصات م.پارسا کودک چهارساله خودمونه . خب همونو بکنید مدیر دیگه . البته تا جایی که من می دونم الانم مدیره انگار :))
پارسا پس کلاس چی رفتی تو ؟ دانشمند! اعوان و انصار نه اعیان و انصار . خدا به همرات پسر ولی خدا باهات نمیاد خدا همینجا می مونه . خدا رو الکی تو تیم خودت جا نکن ((=
به پارسا ای کلک با "نمک" مقام عظمای ما کلا این طایفه صبورچیان را گفتیم به جای برسند حال کنند برای خودشان . ما هم شان این ها نیستیم شان مان اجلّ از اینهاست
@ نگاه عمو از صبح تا حالا ما اینجا هستیم هنوز نفهمیدیدم چی به چیه دو دقیقه اومدی می خواهی همه چی رو بفهمی ؟ خاله قاصدکِ خودمه میخواد مدیرم کنه شما مشکلی داری ؟ :))))
دينگ دينگ دينگ ساعت 15:15 دقيقه .....لاشريك لا شريك لاشريك له انجزوعده و نصر عبده الله اكبر خميني رهبر با سلام و صلوات بر محمد و آل او مديريت محترمه اينجا خاله قاصدك عزيز دوست گرانقدر و با جنبه زروان ازلي دوستان همنويس بنده از طرف خودم از همه شما عذر خواهي نموده و طلب عفو مي نمايم.راستش همه اين كامنتها مسخره بازي بيش نبود.ميچيكو اينترنتش تمام شده بود و درد بي درمون دنبال وصلش بود كه نتونست.ديروز كلا تا شب كلاس داشت امروزم كلا كلاس داشتالان هم توي كلاسه.با اس ام اس اينجا رو پيگيري ميكنه.خيلي هم سر حاله مثل هميشه نيشش تا بناگوش بازه.به جون بابامون هيچ اتفاقي هم نيوفتاده.اين كل كل ها رو پسرها بهتر درك مي كنن.خيلي حال ميده اگر چه ممكنه دخترها كمي براشون در اين حد عجيب باشه. ما عاشقانه همه بچه هاي اينجا رو دوست داريم مثل برادر و خواهر كوچيكمون(اينو الان بابامون مثلا گفت). از زروان كه اينقدر باحاله و كاملا متوجه شوخيها شد تشكر مي كنم.دمت گرم پسر.از اينكه دوستان خوب و با شخصيتي اينجا دارم افتخار مي كنم اميدوارم بچه هامون هم با هم يه وبلاگ بزنن.اونوقت گل پسرِ خاله قاصدك سر به سر دُخمل ما بذاره.دوقولوهاي زروان هم اين وسط آتيش بسوزونن.بعد باهم برن خونه عمو نگاهشون تا براشون ساز بزنه. ببخشيد اگه نگرانتون كردم به جون بابامون همش شوخي بود:))))
یکی از خبرگزاری های نیمه رسمی به من خبر داد که یکی از سرکردگان جناح رقیب در به کسی نگو از من تعریف کرده سراسیمه کارم رو ول کردم آمدم ببینم چی گفته ( مدیونید اگه فکر کنید اینها تعارف دیپلماتیک بوده خود پارسا گفت از صمیم قلب منو دوست داره ) منم خیلی دوستش دارم چون هم با "نمک" ه هم الان دیگه مدیر یک وبلاگ معتبر جهانیه . ولی الان من یک چشمم داره گریه می کنه یک چشمم داره می خنده . از یک طرف مدیر نمی شم از یک طرف پارسا ازم تعریف کرده و میچیکو بر می گرده.الان باید یکی به داد من برسه دچار دوگانگی احساسی شخصیتی شدم :))
سلام صب بخیر ! دی
پاسخحذفمن دارم میرم قله های علم و فتح کنم تا شب هم کلاس دارم ، خودتون نقد و بررسیش کنین ! دی
سلام عمو سيد
پاسخحذفچه عجب از اين طرفها
ساعتش ديجيتال باشه يا شماته دار؟
عمو سيد
پاسخحذفميگما ساعت كه نميمونه روي ساعتي.عقربش ميمونه .
فكر كنم اينجوري مي نوشتي بهتر بود
ساعتي مي خواهم كه عقربه هايش در لحظه با تو بودن آرام بگيرند.
سید !!!
پاسخحذفاز این ساعتها کجا میفروشن؟
پاسخحذفسلام بر همه
پاسخحذفگرچه نویسنده گرامی سید بزرگوار ممنوع الخروج شده( ببخشید یک لحظه با سید ممد خاتمی اشتباه گرفتم) یعنی رفته قله علم ( چقدر کوهنورد داریم اینجا ) پیشنهاد هم بدیم خودمون رو سرکار گذاشتیم ولی آدم خودشو سرکار بگذاره هم بد نیست پس می گوییم که
"مانده باشد" زیاد جالب نیست ، ایستاده باشد یا همانطور که پارسا گفت آرام گرفته باشد خیلی بهتره .ولی در کل قشنگ بود
@سید
پاسخحذفقبلا بهت گفته بودم نوشته هات رو دوست دارم
هنوزم می گم
ولی چون 4ماه بی خبر گذاشتی رفتی ، در مورد این پستت هیچ نظری نمیدم تا چشمات دراد !
:))
ولی اگه بچه خوبی باشی و بیشتر بنویسی می بخشمت
درضمن برای نبودنت یه دلیل دیگه ای بجز درس و مشق بیار ، این دیگه خیلی قدیمی شده
اصلا اگه راست میگی ترم پیش (که از مهرماه شروع کرده بودی به کار روی پروژه هات!!) ، معدلت چند شد ؟
;-)
قاصدک@
پاسخحذفسلام پست دیروزت عالی بود..
چقد چیز!!یاد گرفتم ازش..
قوربون قلمت.!
سيد اگه راست ميگي
پاسخحذفزود بگو 2*2+13-15 چند ميشه؟
اگه راست ميگي انضباطت چند شد؟
پاسخحذفاگه راست ميگي ترم پيش اسم خانم معلمتون چي بود؟
پاسخحذف@بهانه
پاسخحذفسلام به روی ماهت
لطف داری عزیزم
:)
@عمو زروان
پاسخحذفسلام به روي ماهت
@عمو رضا
سلام به روي ماهت
باباي م.پارسا فداتون شه الهي!
عمو نگاه@
پاسخحذفسلام به روي ماهت
ما كه قابل نيستيم ميچيكو غلامته
خب ما رفتيم تا چند ساعت ديگه.
پاسخحذفكلاس داريم خير سرمون
قهر هم كار بچه هاي بده
حالت خوبه پارسا؟ یکی یه پست خوب نوشت تو انقد از خود بیخود شدی که رفتی تو باقالیا؟
پاسخحذفعلیک سلام
نگاه غلامته.
سید اگه یه ذره این پست رو ویرایش میکردی بی نظیر میشد.
@ پارسا
پاسخحذفسلام به روی ماه کامنت گذارت
آشتی هم کار بچه های خوبه
من امروز هم کمتر میام دیروز بی خیال شدم کار رو تعطیل کردم همه کارهام موند واسه امروز
چه پست جالبی ....دور از پیشنهاد من توی به همه بگو نبود
پاسخحذفهمه@
لطفا اون طرف یه سر بزنید به نظر همه شما نیاز هست
راستی همگی سلام
@م.پارسا
پاسخحذفسلام سلام سلام سلام سلام سلام
حالا برو به کلاست برس تا قاطی نکردم
:))
@زروان
ما عادت کردیم به حضور نصفه و نیمه ی شما
راحت باش
سلام به همگي
پاسخحذفپست قشنگي بود ولي پيشنهاد هاي زروان و پارسا خيلي خوب بود به نظر من ميشد بهترش كرد
من از انواع ساعت ، عاشق ساعت شنی هستم !
پاسخحذفاون موقع که مدرسه می رفتم تراش مدل ساعت شنی اومده بود من یه سبزشو داشتم .
یادش بخیر
@قاصدك
پاسخحذفخاله اون موقع ها هم فقط ساعت شني بوده مگه عهد تيركمون شاه رو نميگين
سلام؛
پاسخحذفقشنگ بود؛ یعنی حس خوبی توش داشت.
نظر قبلی من رو کی خورد؟
پاسخحذف@قاصدک
پاسخحذفاوووه..مگه اون موقع که شما مدرسه میرفتی مداد تراش هم اختراع شده بود؟
@رضا ، نگاه
پاسخحذفاون موقع ما مداد هم نداشتیم چه برسه به مدادتراش !
یه تیکه ذغال مینداختن جلومون با یه توسری می گفتن بنویس خنگ خدا ، بنویس
:)))))
حالا ببین میذارید آدم خالی ببنده و یکم کلاس بذاره
به م.پارسایی که دیگر میچیکو را دوست ندارد :
پاسخحذفسلام
به سیدی با لباس شخصی(ببخشید با یادداشتهای شخصی):
سلام پست خوبیه
اگه واقعاً دلت می خواد خب وقتی باهاش هستی باطری ساعتت رو در بیار تا بمونه رو ...ولی نه اگه می خوای ما رو ...
@معمار آریایی
پاسخحذفسلام خاله جان
از میچیکو خبرداری ؟
امروز کلاس داره ؟
کارش دارم
به قاصدکی که دیگر دلش برای باد(میچیکو) پر نمی زند :
پاسخحذفسلام از ماست
ای داد بیداد
میچیکو به من گفت از طرف من به همه بگو (یا به کسی نگو):
اگر بار گران بودیم رفتیم ...
اگر نا مهربان بودیم رفتیم ...
شما با وب بلاگِ خود بمانید ...
که ما بی خانمان بودیم و رفتیم ...
از دیروز صبح که اون پست استثنایی رو گذاشت و کامنتهای دوستان رو دید ، در حالی که دانه ی اشکی از گوشه ی چشمانش سرازیر شده بود سرش را پایین انداخت و رفت
گفتم کجا ؟ گفتا به دیار باقی
گفتم چرا ؟ گفتا از اونا بپرس
گفتم نرو ... خندید و رفت
اون موقع که ما مدرسه می رفتیم اصلا مدرسه اختراع نشده بود می گفتن یک چیزی اومده اسمش ذغاله میشه باش نوشت ولی ما اصلا نمی دونستیم نوشتن چیه . معلم مون هم بلد نبود بنویسه :)
پاسخحذفچجوریه سید تو به همه بگو نظر میذاره اینجا نمیاد به پیشنهاد های ما ترتیب اثر بده یا ردشون کنه ؟
@زروان ازلی
پاسخحذفدرمورد سید برای من هم جالبه
:))
@معمار آریایی
بگم چی نشی بچه
مردم از خنده
:))))
خدا بود کامنتت
البته من همه رو به شوخی گرفتم
راستشو بگو ، میچیکو کجاست ؟
بعله دیگه ...
پاسخحذفدیروز تو اون بحث داغتون می خواستم بگم نشد( چون به من ربطی نداشت) الان می گم:
وبلاگ آنقدر ها هم جدی نیست ...بیایید شوخی ها را جدی بگیریم...
منم مثل شما ازش بیخبرم نمی دونم کجاست و چیکار می کنه
شرمنده ها هر از چند گاهی با اون کامنتای ... بحثتون رو میریزم به هم ...
@میچیکو
پاسخحذف:(
خاله بمیره ، کجایی ؟
:(
پاسخحذفاگه امروز میچیکو اومد ، که اومد
پاسخحذفاگه نیاد منم دیگه نیستم ، گفته باشم !
>> این تهدید جدی بود
من میچیکو نیستم ولی میچیکو را دوست دارم
پاسخحذفالان میچیکو در کوچه پس کوچه های اینترنت بدون هم نویس هاش چی می کشه ؟ تو این اینترنتی که هزار تا گرگ هست میچیکوی معصوم چه جوری روزگار می گذرونه. من که دلم طاقت نمیاره ادامه بدم . اون صدا رو ببرید بالا داد بزنید میچیکو کجائی ؟ شاید از یک گوشه نت ایمیلی کامنتی چیزی آمد :((
@زروان
پاسخحذفاین کار شما تموم نشد ؟
@م.پارسا
این کلاس شما تموم نشد ؟
@زروان
پاسخحذفبا هم کامنت گذاشتیم
کامنت خصوصی میچیکو این کامنت پس از خوانده شدن توسط میچیکو منفجر خواهد شد
پاسخحذفهشدار : کسی بجز میچیکو حق نداره این کامنت رو بخونه اگه بخونه به بیماری شاگلاویوس دچار میشه)
میچیکو هر جا هستی امروز رو قایم شو خودتو نشون نده .خاله قاصدکه که رفت با هم مدیریت رو قسمت می کنیم نصف نصف قبول ؟
:))
وبلاگ و مدیرش و هدر و اون کلاغ بی ریختش پیش مرگت شه میچیکو
پاسخحذف:(
@م.پارسا
پاسخحذفکجایی ؟
بابات کجاست ؟
به این بابات هم آخه میگن دایی ؟!
به بابات بگو بره یه سراغی از این بچه بگیره
به جون خودم اگه امروز نیاد من دیگه نیستم ها
بعدا نگی نگفتی !
@ قاصدک
پاسخحذفخاله کار ما تمومی نداره. ولی هستم یک نیم ساعتی فعلا
@ پارسا
تو جهشی خوندی ؟ چهار سالگی میری سر کلاس ؟ کلاس چی هست حالا؟
سلام دوباره
پاسخحذفاینجا چه خبره میچیکو گم شده ؟؟.....
معمار آریایی@
بازم کامنتت حرف نداشت کلی خندیدم خستگیم در رفت
یک چیز با مزه بگم. پست های ما تو گودر مورد توجه ارزشی ها قرار گرفته . من گودر چند تاشون رو دیدم . از پست های ما به طور منظم شیر می کنند :))
پاسخحذف@زروان ازلی
پاسخحذفعجب !!
خوب شد گفتی یه 30یا30 به افتخارشون آپ کنم
:))
اي بندگان نا خلف
پاسخحذففكر كرده ايد كه اين ميچيكو هم مثل م.پارسا بي غيرت است كه هر چيز خواستي بگوئيد و باز از ان آيكونها-:)- بگذارد برايتان.
هي منت كشي كند و ندا در دهد كه قهر كار بدي مي باشد و شما محل ...به او ندهيد.
اي كساني كه به م.پارسا ايمان نياورده ايد هرگز به دنبال ميچيكو نگرديد كه خيري در اين كار نيست .بگذاريد به درد خود بميرد.بگذاريد چون برادرش با درد بي درمان خود سپري كند.همانا ما بزرگ و توانا هستيم.
@م.پارسا (خدای تقلبی)
پاسخحذفمنت چیه بچه ؟
اینا چیه میگی ؟
قهر کجا بود ؟
اصلا کی قهر کرده ؟
دیگه دارم عصبانی می شم ها !
برو این میچیکو رو وردار بیار
خدا جون@
پاسخحذفقهر چیه تو دهن ملت انداختی .... مگه خودت نگفتی هر کی قهر کنه از من نیست
م.پارسا@
کلاست تموم شد داری اتیش به پا می کنی؟؟...
@ قاصدک
پاسخحذفاتفاقا پست روز ارتش شما رو یکی شون که کارش تو گودر گیر دادن به سبزهاست به نام "نمک " شیر کرده بود . خیلی جالب بود برام
@م.پارسا
پاسخحذفکلاست چی بود خب ؟
نکنه نهضت میری مهندس ؟
:)))
@زروان
پاسخحذفالان دیدمش
.......
همانا نظر ما به زروان که نام خود را بر او نهادیم نزدیک تر است از این بچه چهارساله و در این رازی است که خردمندان دانند * و اگر اراده کنیم جای میچیکو را به زروان الهام کنیم که بس قادر و توانائیم* و هر که در دنیا قهر کند یا گناه کبیره کند م.پارسا را سخت عذاب کنیم باشد که همه عبرت گیرند
پاسخحذفاگر امروز و در همین لحظه تمام کدورت ها بر طرف نشود
پاسخحذفوبلاگ و مدیرش را با هم منهدم می کنیم تا درس عبرتی شود برای همه ی 4ساله های دنیا
سلام
پاسخحذفخاله قاصدك
سلام عمو زروان
كلاس نبود كه آموزش جي پي اس بود.
خاله سارا
ما نمي تونيم يه جمله حكيمانه بگيم خب؟ ":قهر كار بچه هاي بده" حرف بديه؟
خدا@
مخلص خدا. خودتونو ناراحت نكنيد.
معمار آريايي@
ملاقات ساعت چنده.ميچيكو آناناس دوست نداره ها.صبر كنيد منم ميام
چه خدا بازاريه اينجا
پاسخحذفآقا اصلا ما رفتيم
پاسخحذفبرگرديد خوش بش كنيد.
@م.پارسا
پاسخحذف:(
میچیکو کو ؟
ميچيكو كو كوكو كوكو كوكو...ساعت 14:23 دقيقه
پاسخحذفدنبال میچیکو نگردید میچیکو به من گفت درگوش من گفت چی گفت ؟ توی حموم گفت . چی گفت ؟ خودش به من گفت . چی گفت ؟صدبار به گفت چی گفت ؟گفت من بر نمی گردم مگه زروان مدیر بلاعزل وبلاگ شده باشه
پاسخحذف@م.پارسا
پاسخحذفهه هه هه
بامزه !
@زروان
از ساعت 12 امشب شما مدیری
یوزر و پس هم برات می فرستم
(در صورتی که میچیکو امروز نیاد)
مطمئن باشید این کارو می کنم
زروان@
پاسخحذفآقا ما يه وبلاگ زديم دنبال مدير مي گيرديم .مجرد با ماشين داراي مدرك.خوش تيپ.دو به هم زن.عشق مديريت.خود شيرين.سفسطه كار.پاچه خوار
آشنا نداري؟
اگر بار گران بوديم رفتيم
پاسخحذفاگر نامهربان بوديم رفتيم
با همه اعيان و انصار.ميچيكوي غمگين.درد بي درمون گرفته.معمار آريايي-بچه مفيدي-باباي م.پارسا-خدا-ناشناس......
@ م.پارسا
پاسخحذفاتفاقا آشنا دارم چون اینها که گفتی که مشخصات م.پارسا کودک چهارساله خودمونه . خب همونو بکنید مدیر دیگه . البته تا جایی که من می دونم الانم مدیره انگار
:))
عمو زروان@
پاسخحذفشما كار ديگه اي نداري كه توي اينترنت چرخ ميزني و آمار ديگران رو درمياري؟
پارسا پس کلاس چی رفتی تو ؟ دانشمند! اعوان و انصار نه اعیان و انصار . خدا به همرات پسر ولی خدا باهات نمیاد خدا همینجا می مونه . خدا رو الکی تو تیم خودت جا نکن
پاسخحذف((=
@ پارسا
پاسخحذفبه جز مدیریت کلان کشور و ریاست اجلاس های مهم جهانی کار اصلیم همینه که تو گفتی . آمار کی رو مگه در آوردم ؟ نکنه تو هم با " نمک" ی ؟
:))
نه اون مديرتونه كه با "نمك"ه
پاسخحذف:))
مستنداتشم توي گودر موجوده
چه خبره اينجا وبلاگ رو به ... كشيديدنا
پاسخحذفراستي ميچي كو؟
اين جمله چقدر برام آشناست .اسم شما قبلا زروان صبورچيان نبوده؟:))
پاسخحذفخسته نباشي عمو نگاه
پاسخحذفاين رفيقات ميچيكو رو پيچيكو يعني پيچوندن
بدبخت ميچيكو.ياد كامبيز افتادم
به پارسا
پاسخحذفای کلک با "نمک"
مقام عظمای ما کلا این طایفه صبورچیان را گفتیم به جای برسند حال کنند برای خودشان . ما هم شان این ها نیستیم شان مان اجلّ از اینهاست
خبر مهم در ساعت 15:15 در همينجا يا پست بعد(اگر بود)
پاسخحذف@پارسا
پاسخحذفسلام عمو جان اينجا چه خبره ميچيكو كجاست زروان چرا مي خواد مدير بشه من كجا اينجا كجا ... خلاصه چه خبرا
@ نگاه
پاسخحذفعمو از صبح تا حالا ما اینجا هستیم هنوز نفهمیدیدم چی به چیه دو دقیقه اومدی می خواهی همه چی رو بفهمی ؟
خاله قاصدکِ خودمه میخواد مدیرم کنه شما مشکلی داری ؟
:))))
خاله قاصدکِ خودمه میخواد مدیرم کنه شما مشکلی داری ؟
پاسخحذفاينو خوب اومدي.دمت گرم كلي خنديدم.واقعا مديريت برازندته با اين با"نمك" بودنت
عمو نگاه يه نگاهي بنداز ببين خاله قاصدكِ زروان كجاست.
پاسخحذف2دقيقه به خبر مهم
پاسخحذفای بابا دو دقیقه شد ده دقیقه اصلا من رفتم به کارم برسم خبر مهمت رو هم بذار در کوزه آبشو بخور با "نمک"
پاسخحذفدينگ دينگ دينگ
پاسخحذفساعت 15:15 دقيقه
.....لاشريك لا شريك لاشريك له انجزوعده و نصر عبده الله اكبر خميني رهبر
با سلام و صلوات بر محمد و آل او
مديريت محترمه اينجا خاله قاصدك عزيز
دوست گرانقدر و با جنبه زروان ازلي
دوستان همنويس
بنده از طرف خودم از همه شما عذر خواهي نموده و طلب عفو مي نمايم.راستش همه اين كامنتها مسخره بازي بيش نبود.ميچيكو اينترنتش تمام شده بود و درد بي درمون دنبال وصلش بود كه نتونست.ديروز كلا تا شب كلاس داشت امروزم كلا كلاس داشتالان هم توي كلاسه.با اس ام اس اينجا رو پيگيري ميكنه.خيلي هم سر حاله مثل هميشه نيشش تا بناگوش بازه.به جون بابامون هيچ اتفاقي هم نيوفتاده.اين كل كل ها رو پسرها بهتر درك مي كنن.خيلي حال ميده اگر چه ممكنه دخترها كمي براشون در اين حد عجيب باشه.
ما عاشقانه همه بچه هاي اينجا رو دوست داريم مثل برادر و خواهر كوچيكمون(اينو الان بابامون مثلا گفت).
از زروان كه اينقدر باحاله و كاملا متوجه شوخيها شد تشكر مي كنم.دمت گرم پسر.از اينكه دوستان خوب و با شخصيتي اينجا دارم افتخار مي كنم اميدوارم بچه هامون هم با هم يه وبلاگ بزنن.اونوقت گل پسرِ خاله قاصدك سر به سر دُخمل ما بذاره.دوقولوهاي زروان هم اين وسط آتيش بسوزونن.بعد باهم برن خونه عمو نگاهشون تا براشون ساز بزنه.
ببخشيد اگه نگرانتون كردم به جون بابامون همش شوخي بود:))))
@م.پارسا
پاسخحذفمرسی گفتی
جالب بود
:)
بچه ها بارونو می بینید ؟
محشره واقعا
خاله سرش خيلي شلوغه داره همش كار ميكنه هي
پاسخحذفمنم بودم داشتم مي خوندم فقط زروان جان
یکی از خبرگزاری های نیمه رسمی به من خبر داد که یکی از سرکردگان جناح رقیب در به کسی نگو از من تعریف کرده سراسیمه کارم رو ول کردم آمدم ببینم چی گفته ( مدیونید اگه فکر کنید اینها تعارف دیپلماتیک بوده خود پارسا گفت از صمیم قلب منو دوست داره ) منم خیلی دوستش دارم چون هم با "نمک" ه هم الان دیگه مدیر یک وبلاگ معتبر جهانیه . ولی الان من یک چشمم داره گریه می کنه یک چشمم داره می خنده . از یک طرف مدیر نمی شم از یک طرف پارسا ازم تعریف کرده و میچیکو بر می گرده.الان باید یکی به داد من برسه دچار دوگانگی احساسی شخصیتی شدم
پاسخحذف:))
عمو زروان
پاسخحذفشما هميشه براي ما مديري اگر چه فصل الخطاب اينجا خاله قاصدكه.
خلاصه "نمك "تيم
خاله بارون كجا بود
پاسخحذفهوا كه صافه.جلل الخالق
يه زنگ بزنيم به معمار ببينيم اونطرفا بارون مياد يا خاله سركارمون گذاشته.
@ پارسا
پاسخحذفاون که البته من اصلا مدیر به دنیا اومدم
آدم لذت میبره واقعا از این همه همدلی ! از اینکه پستش 85 تا کامنت داشت !
پاسخحذفسلام سید!
پاسخحذفخیلی پست خوبی بود.جسارتا با پارسا موافقم.
بالاخره شد و من تونستم مطالب شما رو با حضور خودت بخونم.