به نظر از بودم تا قبل هستم زیادیه هم پست رو طولانی کرده هم نمی ذاره قسمت آخر ضربه احساسیش رو بزنه .می شود هم از قدرت ضربه نیستم کم می کنه . اینجور مواقع باید با قاطعیت گفت تا روی مخاطب تاثیر بگذاره. من اگه بودم می گفتم:
@ زروان ارادت دارم ارشد جان اما من عمداً اونا رو گذاشتمم اگه دقت کنی همه ش پشت سر همه یعنی اول من بودم و تو بودی پس یعنی بودیم از هر لحاظ (بودن = وجود)
اما الان می گه من هستم . تو نیستی پس من نیست ام یعنی اگه تو نباشی بودن من مساوی با نبودنه چون من نیست (نابود) می شم ...
پس این نیستم آخر تو به کل با اونی که منظور منه فرق می کنه ...
راستش من خوشم اومد ولی کامل نفهمیدم!! البته اگه تو کامنتات توضیح نمیدادی بهتر بود اونوقت زحمت میکشیدم خودم کشفش میکردم بعد بیشتر به دلم مینشست و یادم می موند!! بهرحال خیلی خوب بود جا داره که بگم بابا تو دیگه کی هستی!!!
به ناگزیر ِ بودن ِ ... : سلام خوش به حالت عجب جایی هستی حداقل مصدرها نشان از بودن و هستن و اینا دارند ... ولی اینجا که من هستم واژه ها همه نشان از رفتن و مردن و نماندن و ...
پست خوبیه ... منو یاد اینا میندازه :
وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند ... نه بایدها ... هر روز بی تو روز مباداست ...
هر چه هستی باش اما کاش ... نه ، جز اینم آرزویی نیست : هر چه هستی باش اما باش ...
چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد ... من اگر ما نشوم ، تنهایم تو اگر ما نشوی ، خویشتنی ...
موضوع پست موضوع جالبیه ... اینکه یکی ناگزیر از بودن کسی باشه و بدون اون ناگزیر بمیره و نیست شه و ... البته نمی دونم واقعاً مضمون پست به این شدت و حدت که من برداشت کردم هست یا نه ؟
این یکی از عبارت های سریالیمونه هر کس که می نویسه پشتش یه شماره می زنه تا حالا سه تا عبارت داشتیم من نفر دوم هستم که با "اینجا که من هستم" پست گذاشتم:-)
به نظر از بودم تا قبل هستم زیادیه هم پست رو طولانی کرده هم نمی ذاره قسمت آخر ضربه احساسیش رو بزنه .می شود هم از قدرت ضربه نیستم کم می کنه . اینجور مواقع باید با قاطعیت گفت تا روی مخاطب تاثیر بگذاره.
پاسخحذفمن اگه بودم می گفتم:
مصدرها اینگونه صرف می شوند
بودم
نیستی
نیستم
عالی بود حیاط خلوت جان...
پاسخحذفبا زروان مخالفم...
طولانی که نشده...تازه این جوری ضربه اشو که خیلی خوب هم میزنه!
خلاصه خیلی خوب بود...
خدایی من کامنت گذاشتم.کوش؟
پاسخحذفضربه محکمی بود خاله سرور
پاسخحذفمن که ناک اوت شدم
منم از همین فرمش بیشتر خوشم اومده.....
پاسخحذفیهو می خوره تو فرق سر آدم...
سرور @
یکم مراعات حال ملت و بکن دیگه
خوب بود
پاسخحذف@ زروان
پاسخحذفارادت دارم ارشد جان اما من عمداً اونا رو گذاشتمم
اگه دقت کنی همه ش پشت سر همه
یعنی اول من بودم و تو بودی پس یعنی بودیم از هر لحاظ (بودن = وجود)
اما الان می گه من هستم . تو نیستی پس من نیست ام یعنی اگه تو نباشی بودن من مساوی با نبودنه چون من نیست (نابود) می شم ...
پس این نیستم آخر تو به کل با اونی که منظور منه فرق می کنه ...
دیگه همین
از سایر رفقا هم کمال سپاس را داریم و دستتون درد نکنه :دی
پاسخحذفخیلی تاثیر گذار بود سرور
پاسخحذفراستش من خوشم اومد ولی کامل نفهمیدم!! البته اگه تو کامنتات توضیح نمیدادی بهتر بود اونوقت زحمت میکشیدم خودم کشفش میکردم بعد بیشتر به دلم مینشست و یادم می موند!!
پاسخحذفبهرحال خیلی خوب بود
جا داره که بگم بابا تو دیگه کی هستی!!!
سلام
پاسخحذفیکی از قشنگترین صرف ها بود.
@ آبجی صفی
پاسخحذفمخلصتم آبجی
چشمم روشن شد اومدی
@سمیه
والا منم از توضیح بدم میاد اما لازمه گاهی
ارادت دارم من سرور هستم 23 ساله از بوشهر :))
ممنون
@ سعیده
:-)
همیشه
پاسخحذفبودم در مرتبه ی کمتری از کمال نسبت به بودی قرار داره و بودیم از مرتبه بیشتری نسبت به هر دوشون
بودم مهم نیست
بودی مهم است
بودیم مهمترین
من و تو و دیگر هیچ
به ناگزیر ِ بودن ِ ... :
پاسخحذفسلام
خوش به حالت عجب جایی هستی حداقل مصدرها نشان از بودن و هستن و اینا دارند ...
ولی اینجا که من هستم واژه ها همه نشان از رفتن و مردن و نماندن و ...
پست خوبیه ... منو یاد اینا میندازه :
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونان که بایدند ...
نه بایدها ...
هر روز بی تو
روز مباداست ...
هر چه هستی باش
اما کاش ...
نه ، جز اینم آرزویی نیست :
هر چه هستی باش
اما باش ...
چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد ...
من اگر ما نشوم ، تنهایم
تو اگر ما نشوی ، خویشتنی ...
بسه دیگه ... بقیه شو ...
ای والله عمو خیلی خوب گقتی
پاسخحذفباور کن اینا به فکر خودم نرسیده بود
معمار آریایی
پاسخحذفسلام! کم پیدایی گمونم. می خواستم از دوستان سراغ بگیرم !
این شعرو من خیلی دوست دارم اما یادم نیست از کی بود و تیکه اولشو فقط یادم مونده بود
کامنتت خیلی قشنگ بود
سلام
پاسخحذفکم سعادتم گمونم ...
تیکه ی اول و دوم از 2 تا از شعرهای فریدون مشیریه
تیکه ی سوم هم مال حمید مصدقه ...
شما لطف داری چشات کامنت رو قشنگ میبینه ...
اینجا که من هستم ...
پاسخحذفافعال اینطور صرف می شوند :
کار می کنم
کار می کنی
می خورند
آره دو تا تکه اولو قبلاً خونده بودم حدس زدم اما مطمئن نبودم...
پاسخحذفچه حرفا! کم سعادتی
شخصاً منتظر کامنتات هستم همیشه ..
به قول خودت
باش...
این می خورند رو به شدت درک می کنم ! :-|
پاسخحذفجان می کنم
جان می کنی
می خورند
موضوع پست موضوع جالبیه ...
پاسخحذفاینکه یکی ناگزیر از بودن کسی باشه و بدون اون ناگزیر بمیره و نیست شه و ...
البته نمی دونم واقعاً مضمون پست به این شدت و حدت که من برداشت کردم هست یا نه ؟
راستی قضیه ی اینجا که من هستم ... (2) چیه ؟
آره به همون شدته (نیست = نابود)
پاسخحذفاین یکی از عبارت های سریالیمونه
هر کس که می نویسه پشتش یه شماره می زنه تا حالا سه تا عبارت داشتیم من نفر دوم هستم که با "اینجا که من هستم" پست گذاشتم:-)
معمار آریایی@
پاسخحذفخوشم میاد نمیشه کامنت های که میذاری رو نخوند....
@معمار
پاسخحذفشعرای جالبی نوشتی
شعرایی که من عاشقشونم
شاعر دوتای اولی قیصره! قیصر امین پور
چقدر این نوشتت رو دوست دارم سرور
پاسخحذفواقعا
خیلی زیاد
مرسی پریسا که می خونی :-)
پاسخحذف