کدام دانه فرو رفت در زمین که نرُست چرا به دانه احساست * این گمان باشد؟
بهانه یاد پست های شیشه اثر نمی کند و پست های شادت بخیر . زندگی رو سخت نگیر که سخت نگذره . این نیز بگذرد. هم شاد خوب می نویسی هم غمگین ولی من دوست دارم بازم پست های شادت رو بخونم . دوست دارم به آن روزهای شادت برگردی خیلی زود
زروان @ خوشی آخر بگو ای زروان !چونی از این ایام ناهموار چونی ؟ از این آتش که در عالم فتاده‌ست ز دود لشکر تاتار چونی؟ در این دریا و تاریکی و صد موج تو اندر کشتی پربار چونی؟ . همین جوری....جو مولوی گرفت..
بزن دستی بگو کامروز شادی است که روز خوش هم از اول پدیدست
امیدوارم غمگین نباشی که غمگین ننویسی ولی هر جور دوست داری بنویس خودسانسوری نکن منظورم این بود که زندگی شادی داشته باشی که موضوع غمگین به ذهنت نرسه .هرچه آن خسرو کند شیرین بود . هر چی بنویسی ما لذت می بریم
سلام... عالي بود...خيلي خوب بود! من قبلا يه چيزي نوشته بودم كه نميشه بهش گفت شعر اما مضمونش اين بود كه موريانه هايي به مغز انسات حمله مي كنند و راوي خواسته بود كه تمام خانه هاي پر از خاطره تمام عشق ها و تمام احساسات را نابود كنند...(آه اي موريانه هاي عزيز...باقي نگذاريد از اين اسناد تكه اي..والي الاخر) ياد اين نوشتم افتادم...چون همون موقع افرادي كه خوندنش گفتن چرا احساسات كشي ميكني؟! بهانه ي عزيز گاهي بايد احساسات را كشت و چاره اي نداريم جز اين. يا روي روم يا زنگي زنگ را قبول ندارم... خيلي خوشم اومد از نوشتت چون احساس من اين بود كه علي رغم اينكه از كشتن احساسات شكوه كرده بودي يه جورايي غمگين بودي واسه همين كشتن! خوشبيني خيلي چيز خوبيه...اما چشم بر روي واقعيت بستن هم خيلي چيز بديه! ببخشيد اگه زياد حرف زدم...اگه بي ربط حرف زدم.. آخه دغدغه ي ذهنيه من بود اين پست..
در نگاه اول بنظرم جالب اومد. ولی نتونستم معنی "دفن کردن احساسات کشته شده" رو درک کنم.
پاسخحذفمیلاد@
پاسخحذفیعنی که احساس مرده به دردت نمیخوره...
نگه اش ندار
بندازش دور..
محافظه کار نباش...
یا رومی رومی یا زنگی زنگی
....
کدام دانه فرو رفت در زمین که نرُست
پاسخحذفچرا به دانه احساست * این گمان باشد؟
بهانه یاد پست های شیشه اثر نمی کند و پست های شادت بخیر . زندگی رو سخت نگیر که سخت نگذره . این نیز بگذرد. هم شاد خوب می نویسی هم غمگین ولی من دوست دارم بازم پست های شادت رو بخونم . دوست دارم به آن روزهای شادت برگردی خیلی زود
* با اجازه مولوی اصل شعر انسانت بوده
زروان @
پاسخحذفخوشی آخر بگو ای زروان !چونی
از این ایام ناهموار چونی ؟
از این آتش که در عالم فتاده‌ست
ز دود لشکر تاتار چونی؟
در این دریا و تاریکی و صد موج
تو اندر کشتی پربار چونی؟
.
همین جوری....جو مولوی گرفت..
زروان@
پاسخحذفحواسم نیست که جدیدا غمگین مینویسم...
راست میگید..
سعی میکنم در نظر داشته باشم اینو...
زهر به پیش او ببر تا کندش همه شکر
پاسخحذفقهر به پیش او بنه تا کندش همه رضا
همینجوری در ادامه جو مولوی
تقدیم به رضا طهماسبی :)
@ بهانه
پاسخحذفبزن دستی بگو کامروز شادی است
که روز خوش هم از اول پدیدست
امیدوارم غمگین نباشی که غمگین ننویسی ولی هر جور دوست داری بنویس خودسانسوری نکن منظورم این بود که زندگی شادی داشته باشی که موضوع غمگین به ذهنت نرسه .هرچه آن خسرو کند شیرین بود . هر چی بنویسی ما لذت می بریم
مگه هر جسدی بعد از مرگ بو میگیره؟
پاسخحذفhttp://injamanaknoun.blogfa.com/post-30.aspx
سلام...
پاسخحذفعالي بود...خيلي خوب بود!
من قبلا يه چيزي نوشته بودم كه نميشه بهش گفت شعر اما مضمونش اين بود كه موريانه هايي به مغز انسات حمله مي كنند و راوي خواسته بود كه تمام خانه هاي پر از خاطره تمام عشق ها و تمام احساسات را نابود كنند...(آه اي موريانه هاي عزيز...باقي نگذاريد از اين اسناد تكه اي..والي الاخر)
ياد اين نوشتم افتادم...چون همون موقع افرادي كه خوندنش گفتن چرا احساسات كشي ميكني؟!
بهانه ي عزيز گاهي بايد احساسات را كشت و چاره اي نداريم جز اين.
يا روي روم يا زنگي زنگ را قبول ندارم...
خيلي خوشم اومد از نوشتت چون احساس من اين بود كه علي رغم اينكه از كشتن احساسات شكوه كرده بودي يه جورايي غمگين بودي واسه همين كشتن!
خوشبيني خيلي چيز خوبيه...اما چشم بر روي واقعيت بستن هم خيلي چيز بديه!
ببخشيد اگه زياد حرف زدم...اگه بي ربط حرف زدم..
آخه دغدغه ي ذهنيه من بود اين پست..
دبل لایک به کامنت اول زروان
پاسخحذفخیلی چیزها رو اصلن نمیشه دفن‌شون کرد؛ بدجور هویدان!
پاسخحذفیه جور نصیحت تکراری نبود بیشتر تا پست ؟
پاسخحذفبهتر می شد نوشتش شاید..
@بهانه
پاسخحذفدر شهر مردگان
تنها بوي احساسي را نمي توان تحمل كرد
كه هنوز هم در آرزوي محال يك عشق تازه به اميد زنده است
زیباست!
پاسخحذفالبته من فکر می کنم نمیشه احساس رو کشت. تنها با دفن کردنش، شاید بمیره...انگار که زنده به گور باید بشه...
موفق باشی
نگاه خانوم@
پاسخحذفچه خوب گفتید...زنده به گور کردن...