خیلی خوب بود سبکشو عامیانه مینوشتی بهتر نبود؟اینجوری خیلی رون تر و خودمونی تر میشه.. وقتی به خاطر روز کارگر تو کارخونه شیرینی میدن احساس گوسفندی رو دارم که یه کاسه آب جلوش گرفتن!
اولا دور از جون شما و بقیه بعدش ، میدونم چی میگی مثل روز دانشجو که هیشکی شیرینی بر نمیداشت و بدتر دلمون می خواست بزنیم همه چیز و بکوبیم به در و دیوار !! مثل اینه که نمک به زخمت می پاشن !
خاله بهانه مي دونم چي ميگي.درستم هست ولي من دنبال اون غمي هستم كه خاله سارا هم اشاره كرد. ولي بازم چشم اجازه بده بقيه هم نظر بدن هرجور ديگران خواستن تغيرش ميدم.
پارسا می فهمم چی می خواهی بگی ولی به نظرم تشبیه مناسبی نیست.این شیرینی حق السکوته ولی اون آب حق السکوت نیست . بنا نیست کارگری رو بکشند بناست کاری کنند که ساکت باشند .
سلام.... دلم سوخت خاله جون...دلم گرفت..خیلی! من که فکر کنم اصلا تبریک گفتن به مناسبت این روز مضحکترین کاره! مگه آدم واسه یه حقیقت تلخ خوشحالی میکنه؟! خیلی خوب بود...کاری به زبانش ندارم...اون غمی رو میگم که به دوستان منتقل کردی..عالی بود.
زروان@ من جور ديگه بهش نگاه مي كنم هم اون شيريني براي گول زدن كارگر هم كاسه آب براي گوسفند. هر دوشو ميدن كه بعدش ازش استفاده كنن.حالا يكي رو از گوشتش يكي ديگه رو از......اونم از گوشتش! بحث فريبه نتيجش برام مهم نيست
@ پارسا از یک نظر حرفت درسته ولی ماهیت این دو نوع استفاده از زمین تا آسمون فرق می کنه . ممکنه به نظر تو ( و من ) کارگر به اندازه ای که باید حقوق نگیره ولی خودش هم از کار در کارخونه منتفع میشه و زندگیش رو به هر طریق می گذرونه . منفعت دو جانبه است کارفرما بیشتر و کارگر کمتر . ولی گوسفند هیچ منفعتی نمی بره قصاب همه سود و گوسفند همه ضرر رو کسب می کنند.
زروان@ كارگر نيستي. من هستم.شايد من بعضي وقتها از رئيسمم بيشتر حقوق بگيرم.منظورم اين چيزايي كه ميگي نيست . ديد كليه.حرف برده داري در هزاره سومه. مدير قبلي شركتمون روزكارگر كه همه كارگرا تعطيل بودن ما رو مجبور كرد بيايم سركار.روزي كه برف سنگين اومد و گازها هم قطع شد و همه جا تعطيل شد مجبور كرد بيايم سركار.كارگراي انبار وقتي چرخ دستي رو حركت مي دادن دستاشون به دسته چرخ دستي مي چسبيد از بس كه سرد بود.اين درحالي بود كه دغدغه سهام داراي شركت انتخاب سونا خشك يا تر بود. آخرشم مديريت محترم طي پيامي از كارگران عزيز به خاطر باز نگه داشتن درب شركت قدر داني كرد و آخر پيامش نوشت: چو دخلت نيست سعي بايد اون موقع يه شعر بلند در جوابش نوشتم و ناشناس براش فرستادم.با عنوان "چرخ دستي جهنمي" پيداش كنم برات ميذارم راستي براي اون فداكاري كه مدير عاملمون كرد 50ميليون پاداش گرفت.
نمی دونم چرا هرگز زحمت کارگر ها به چشم نمیاد .... هیچ چیز به اندازه حرف رئیست من و عصبانی نکرد چقدر یه آدم میتونه حقیر باشه که جواب زحمت رو این جوری بده براش متاسفم
@ م.پارسا پارسا جان درسته کارگر نیستم . و این تجربه تو هم واقعا دردناک و ناجوانمردانه است . و منفعت طلبی صرف مدیر شرکت شما رو می رسونه . ولی حرف من مقایسه کلی تری بود در تشبیهی که تو بکار بردی . همون کارگرها هم به هر حال به میل خودشون ( بر اثر اجبار روزگار و نه فرد دیگری ) کار می کنند و برای کارشون حقوق می گیرند که فرض رو بر این میگیریم با کارشون هیچ تناسبی نداره و گاهی میدن و گاهی نمیدن ولی گوسفند قربانی چیزی رو دریافت نمی کنه و اون آخرین لحظه زندگیشه ضمن این که اختیاری نداره
همون چیزایی که مارکس گفت و کارگرا زیر سرمایه داری له خواهند شد و فلان و مالکیت شخصی رو زیر سوال برد و رسیدن به مالکیت عمومی و انقلاب های کارگری و نظام های مارکسیستی و سوسیالیستی و بعد هم تماما کارگران متضرر شدند و نظام ها سوسیال و مارکسیست یا مثل شوروی فروپاشید یا مثل شرق اروپا همیشه در بحران بود و ضعیف ماند
عمو رضا دلیل اینکه دیدگاه های چپی رو یاد شما میاره مال اینه که اغراقش خیلی زیاده . من از دیدگاه های چپی اصلا و ابدا خوشم نمیاد . به نظر من دیدگاه های چپ با هدف خلقت که رقابت و تلاش برای کمال فردیه منافات داره و دیکتاتوری پرولتاریا اصولا چیز نامطلوبیه و در نهایت نه به نفع کارگره و نه سایر اقشار
البته متاسفانه ما هم به دلیل تاثیرپذیری جامعه از بلوک شرق در سالیان گذشته چنین ذهنیتی رو در ناخوداگاهمون داریم.همون طور که در تمام کتاب ها و نوشته ها و سریال ها و فیلم ها مون نشون داده میشه.روح مارکسیستی در درون همه ما کم و بیش وجود داره.که انشالله هر چه سریعتر بره بیرون.تازه الان بهتر شده.تا همین پونزده سال قبل همه چی خلاصه میشد تو کارگر زخمت کش که همه حقشو میخورن و پولدار انگل زالوصفت که فقط به فکر افزایش سرمایه ش بود. واسه همینه که بچه ها مون ماشین مدل بالا که میبینن خط میندازن یا بهش سنگ میزنن.یا اولین حرفی که میزنن میگن ای نامرد چقد پول خورده اینو خریده. همه توهم اینو دارن که کسی حقشونو خورده وگر نه الان واسه خودشون کسی بودن
@ رضا عمو حیف وقتم زیاد نیست وگرنه یک بحث خوب می تونستیم راجع به اینکه آدم های مذهبی بخصوص مسلمان های شیعه اصولا گرایشات چپی دارن یا راستی بکنیم. به نظر من الان دوره گرایش چپی بین مذهبی هاست . یک دوره ای مسلمونها بیشتر گرایش راستی و بازار داشته اند . الان از همین وعده های الف . نون نظرات پیروانش میشه فهمید که گرایش چپی داره غالب میشه . البته خود الف.ن بیشتر بهره بردای سیاسی میکنه از این گرایشات چپی . ولی کلا درک من اینه که داریم به سمت گرایش های چپی سوق داده میشیم و این کار عمدا توسط حکومت انجام میشه و فوق العاده هم خطرناکه و منجر به تضادهای وسیع اجتماعی میشه که خود حکومت هم بعدا توان جمع کردنش رو نداره
راستي نميدونم بي ربطه يا نه ولي هدر امروز رو خيلي دوست داشتم دست خاله درد نكنه مخصوصا اون كتاب هاش رو خيلي بيشتر دوست داشتم كه اينطوري روي هم قرار گرفته اند
خیلی خوب بود
پاسخحذفسبکشو عامیانه مینوشتی بهتر نبود؟اینجوری خیلی رون تر و خودمونی تر میشه..
وقتی به خاطر روز کارگر تو کارخونه شیرینی میدن
احساس گوسفندی رو دارم که یه کاسه آب جلوش گرفتن!
اولا دور از جون شما و بقیه
پاسخحذفبعدش ، میدونم چی میگی
مثل روز دانشجو که هیشکی شیرینی بر نمیداشت و بدتر دلمون می خواست بزنیم همه چیز و بکوبیم به در و دیوار !!
مثل اینه که نمک به زخمت می پاشن !
منم از نگارش به شیوه بهانه بیشتر خوشم اومد اما مفهومی که از نوشته اصلی میاد غم انگیز تره
پاسخحذفمثل همیشه پست خوبی بود پارسا
غمناک بود!
پاسخحذفبه نظر منم اگه "جلویش" را"جلوش" کنی بهتر خونده میشه.
برای "گوسفند"هم بهتر نیست یه "ی"بذاری؟؟
خاله بهانه
پاسخحذفمي دونم چي ميگي.درستم هست ولي من دنبال اون غمي هستم كه خاله سارا هم اشاره كرد.
ولي بازم چشم اجازه بده بقيه هم نظر بدن هرجور ديگران خواستن تغيرش ميدم.
البته اگر واسه گوسفند یه "ی" بذاری فکر نمیکنم نیازی باشه که "جلویش" رو "جلوش" کنی!
پاسخحذفممنون ميچيكو
پاسخحذف"ي" يادم رفته بود
پارسا می فهمم چی می خواهی بگی ولی به نظرم تشبیه مناسبی نیست.این شیرینی حق السکوته ولی اون آب حق السکوت نیست . بنا نیست کارگری رو بکشند بناست کاری کنند که ساکت باشند .
پاسخحذفسلام....
پاسخحذفدلم سوخت خاله جون...دلم گرفت..خیلی!
من که فکر کنم اصلا تبریک گفتن به مناسبت این روز مضحکترین کاره!
مگه آدم واسه یه حقیقت تلخ خوشحالی میکنه؟!
خیلی خوب بود...کاری به زبانش ندارم...اون غمی رو میگم که به دوستان منتقل کردی..عالی بود.
راستی پیام مهندس میر حسین موسوی راجع به این روز رو میتونید درhttp://www.bazbaran1.blogfa.com/ به صورت کامل ببینید..
پاسخحذفزروان@
پاسخحذفمن جور ديگه بهش نگاه مي كنم
هم اون شيريني براي گول زدن كارگر هم كاسه آب براي گوسفند.
هر دوشو ميدن كه بعدش ازش استفاده كنن.حالا يكي رو از گوشتش يكي ديگه رو از......اونم از گوشتش!
بحث فريبه
نتيجش برام مهم نيست
خاله سمانه@
پاسخحذفممنون
هم از ابراز لطفت به پست هم لينك
@ پارسا
پاسخحذفاز یک نظر حرفت درسته ولی ماهیت این دو نوع استفاده از زمین تا آسمون فرق می کنه . ممکنه به نظر تو ( و من ) کارگر به اندازه ای که باید حقوق نگیره ولی خودش هم از کار در کارخونه منتفع میشه و زندگیش رو به هر طریق می گذرونه . منفعت دو جانبه است کارفرما بیشتر و کارگر کمتر . ولی گوسفند هیچ منفعتی نمی بره قصاب همه سود و گوسفند همه ضرر رو کسب می کنند.
زروان@
پاسخحذفكارگر نيستي.
من هستم.شايد من بعضي وقتها از رئيسمم بيشتر حقوق بگيرم.منظورم اين چيزايي كه ميگي نيست . ديد كليه.حرف برده داري در هزاره سومه.
مدير قبلي شركتمون روزكارگر كه همه كارگرا تعطيل بودن ما رو مجبور كرد بيايم سركار.روزي كه برف سنگين اومد و گازها هم قطع شد و همه جا تعطيل شد مجبور كرد بيايم سركار.كارگراي انبار وقتي چرخ دستي رو حركت مي دادن دستاشون به دسته چرخ دستي مي چسبيد از بس كه سرد بود.اين درحالي بود كه دغدغه سهام داراي شركت انتخاب سونا خشك يا تر بود.
آخرشم مديريت محترم طي پيامي از كارگران عزيز به خاطر باز نگه داشتن درب شركت قدر داني كرد و آخر پيامش نوشت:
چو دخلت نيست سعي بايد
اون موقع يه شعر بلند در جوابش نوشتم و ناشناس براش فرستادم.با عنوان "چرخ دستي جهنمي" پيداش كنم برات ميذارم
راستي براي اون فداكاري كه مدير عاملمون كرد 50ميليون پاداش گرفت.
م.پارسا@
پاسخحذفنمی دونم چرا هرگز زحمت کارگر ها به چشم نمیاد .... هیچ چیز به اندازه حرف رئیست من و عصبانی نکرد چقدر یه آدم میتونه حقیر باشه که جواب زحمت رو این جوری بده براش متاسفم
زمانی بود که می گفتن کارگر هنوز عرقش خشک نشده باید مزدش رو داد ، حالا شاید باید خونش خشک شه !
پاسخحذف@ م.پارسا
پاسخحذفپارسا جان درسته کارگر نیستم . و این تجربه تو هم واقعا دردناک و ناجوانمردانه است . و منفعت طلبی صرف مدیر شرکت شما رو می رسونه . ولی حرف من مقایسه کلی تری بود در تشبیهی که تو بکار بردی . همون کارگرها هم به هر حال به میل خودشون ( بر اثر اجبار روزگار و نه فرد دیگری ) کار می کنند و برای کارشون حقوق می گیرند که فرض رو بر این میگیریم با کارشون هیچ تناسبی نداره و گاهی میدن و گاهی نمیدن ولی گوسفند قربانی چیزی رو دریافت نمی کنه و اون آخرین لحظه زندگیشه ضمن این که اختیاری نداره
خوشم نیومد.جالب نبود.یاد داستان بیهوده پرولتاریا و بورژوا افتادم.
پاسخحذفسلام عمو رضا
پاسخحذفحالا تعريف كن بينيم داستانش چي بوده
همون چیزایی که مارکس گفت و کارگرا زیر سرمایه داری له خواهند شد و فلان و مالکیت شخصی رو زیر سوال برد و رسیدن به مالکیت عمومی و انقلاب های کارگری و نظام های مارکسیستی و سوسیالیستی و بعد هم تماما کارگران متضرر شدند و نظام ها سوسیال و مارکسیست یا مثل شوروی فروپاشید یا مثل شرق اروپا همیشه در بحران بود و ضعیف ماند
پاسخحذفعمو رضا دلیل اینکه دیدگاه های چپی رو یاد شما میاره مال اینه که اغراقش خیلی زیاده . من از دیدگاه های چپی اصلا و ابدا خوشم نمیاد . به نظر من دیدگاه های چپ با هدف خلقت که رقابت و تلاش برای کمال فردیه منافات داره و دیکتاتوری پرولتاریا اصولا چیز نامطلوبیه و در نهایت نه به نفع کارگره و نه سایر اقشار
پاسخحذفالبته متاسفانه ما هم به دلیل تاثیرپذیری جامعه از بلوک شرق در سالیان گذشته چنین ذهنیتی رو در ناخوداگاهمون داریم.همون طور که در تمام کتاب ها و نوشته ها و سریال ها و فیلم ها مون نشون داده میشه.روح مارکسیستی در درون همه ما کم و بیش وجود داره.که انشالله هر چه سریعتر بره بیرون.تازه الان بهتر شده.تا همین پونزده سال قبل همه چی خلاصه میشد تو کارگر زخمت کش که همه حقشو میخورن و پولدار انگل زالوصفت که فقط به فکر افزایش سرمایه ش بود.
پاسخحذفواسه همینه که بچه ها مون ماشین مدل بالا که میبینن خط میندازن یا بهش سنگ میزنن.یا اولین حرفی که میزنن میگن ای نامرد چقد پول خورده اینو خریده.
همه توهم اینو دارن که کسی حقشونو خورده وگر نه الان واسه خودشون کسی بودن
@ رضا
پاسخحذفعمو حیف وقتم زیاد نیست وگرنه یک بحث خوب می تونستیم راجع به اینکه آدم های مذهبی بخصوص مسلمان های شیعه اصولا گرایشات چپی دارن یا راستی بکنیم. به نظر من الان دوره گرایش چپی بین مذهبی هاست . یک دوره ای مسلمونها بیشتر گرایش راستی و بازار داشته اند . الان از همین وعده های الف . نون نظرات پیروانش میشه فهمید که گرایش چپی داره غالب میشه . البته خود الف.ن بیشتر بهره بردای سیاسی میکنه از این گرایشات چپی . ولی کلا درک من اینه که داریم به سمت گرایش های چپی سوق داده میشیم و این کار عمدا توسط حکومت انجام میشه و فوق العاده هم خطرناکه و منجر به تضادهای وسیع اجتماعی میشه که خود حکومت هم بعدا توان جمع کردنش رو نداره
پاسداشت سوري چيزها و كس هايي كه به واقع ارزشي براي اين جامعه يا بهتر بگم اداره كنندگانش ندارن
پاسخحذفچقدر حس حقارت و خشم داره همزمان
همين احساس رو تو جشن فارغ التحصيلي خرداد 88 داشتم . وقتي تو اون حال و هوا،آهنگ وطنم رو پخش كردن در حالي كه ...
زيبا بود پارسا جان من اين روز رو ديدم البته حتي زماني كه شيريني هم نگرفته اند
پاسخحذفنگاه عميقت قابله تحسينه عزيزم
راستي نميدونم بي ربطه يا نه ولي هدر امروز رو خيلي دوست داشتم دست خاله درد نكنه مخصوصا اون كتاب هاش رو خيلي بيشتر دوست داشتم كه اينطوري روي هم قرار گرفته اند
پاسخحذف