اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۹

خواستنی نیستی....

زمین و زمان را بهم می دوزی که با من باشی ، کاش می دانستی اگر بخواهمت یک بوسه هم کافیست

۱۳ نظر:

  1. این پست رو گذاشتم هر انتقادی رو هم می پذیرم آخه اصلا روش فکر نکردم فقط حس همین الانم بود...

    زروان@

    شرمنده استاد :)

    پاسخحذف
  2. سارا روان و خوب بود دوستش داشتم ولی عنوانش ضعیف تر از خود متن بود . خواهشا بهم نگو استاد خجالت می کشم . من کجا استاد بودن کجا ؟ بی تعارف شاگرد هم نیستم . امیدوارم امتحانت هم خوب بشه .

    پاسخحذف
  3. @ سارا
    احساس زن بودن بهم داست داد بهتره بگم زن بودنمو يادم اومد يا حسش كردم همچين چيزي
    وسط درس خوندن به چه چيزا فك مي كني اون وخ مي خواي پاس شي ؟:دي


    @زروان
    استاد !
    :-"
    بله استاد
    استاد هُم وركا رو مي شه هفته ديگه بگيرين؟
    استاد كوييزا رو هم تصحيح نكنيد
    استاد خسته نباشيد :))

    پاسخحذف
  4. زروان@

    اگه در مورد عنوان نظری داری بگو خاله زحمت عوض کردنشو بکشه .... خوب راست میگم دیگه اگه بودی ازت می پرسیدم عنوان بهتر می ذاشتم :)

    حیات خلوت@

    قربون احساست .... امتحانم امروز دارم خدائیش سختِ

    همه@

    امروز تا 2 ساعت دیگه دست به دعا باشید من امتحان دارم.... قربون محبت همگی

    راستی سلام

    پاسخحذف
  5. @ سرور
    همه اش یک ور این استاد خسته نباشید یک ور :))یادمه به یکی از استادهامون نیم ساعت مونده به آخر کلاس گفتیم خسته نباشید ناراحت شد ول کرد رفت مصیبتی داشتیم و کلی آدم واسطه کردیم تا برش گردوندیم درس پاس شد
    @ سارا
    سارا تو خودت استادی استاد می خواهی چکار؟ آن هم استاد بی سوادی مثل من؟من نهایت کاری که می کنم نقش صندوق انتقاد پیشنهاد رو بازی می کنم.
    به فرشته ها گفتم نمره امتحان سارا حتما باید بیست بشه . گفتند چشم :))

    پاسخحذف
  6. اي سارا بنده ما@
    بدان و آگاه باش كه اين بنده ناخلف زروان به فرشتگاه درگاه ما رشوه داده بود كه وساطت تو را پيش ما بكنند.ولي به خاطر اينكه ما خداي توپي هستيم اين خطايشان را بخشيديم و رشوه را به صندوق صدقات انداختيم باشد كه متنبه گردند.ديري نخواهد گذشت كه زروانِ رشوه بده را در آتش دوزخ هلاك كنيم .همانا ما قدرتمند و درس پاس كنيم.

    پاسخحذف
  7. به خدای سارا :
    به حق این شبهای عزیز ...

    به سارا :
    حَله ... برو نگران نباش

    راستی درباره ی پست :
    شبهای امتحان هم عجب حسهایی داره ها ...
    هر چی بیشتر می خونم بیشتر به عمق فاجعه پی می برم ...

    به م.پارساو دوستان:
    سلام

    پاسخحذف
  8. اي معمار
    بدان و آگاه باش كه اين پاچه خواريها به جايي نمي رسد سارا خودش خدايي دارد بسي مهربانتر از خداي تو.
    راستي چه عجب زود برخواستي اي بنده خوش خواب.نكند تا نيمه شب در معيت خراباتي مي و مطربي بهم زده بوديد؟
    اي كلكها

    پاسخحذف
  9. @ خدای چمبزی
    شما یک نگاهی به کتاب ارابه خدایان بندازید یک آشتی ملی بین خداها و فرشته ها به وجود بیاورید . بعد سر رشوه با هم کنار میاییم ولی تو که خدایی بگو بینم من پول دارم که رشوه بدم؟ اول پول بده بعد متهمم کن به رشوه بگذریم نمی خواهم در ملا عام راجع به اسرار ازلی صحبت کنیم :))
    @ معمار
    سلام بر روی ماه مهتابی دارت

    پاسخحذف
  10. هان اي گروه به كسي نگو ها@
    قسم به وبلاگ و كامنتهايش كه م.پارسا را چنان متنبه كرديم كه آخ و اوخش تا عرش كبريايي رسيد.منتظرش مباشيد كه زبانش را بريديم و گذاشتيم كف دستش.از ديروز هم به خاطر گناهي كه مرتكب شده بود گفتيم يك دفتر صد برگ بنويسد:
    "اي زبان تو بس زياني مر مرا"
    بلكم به راه راست باز گردد و فضولي را كنار نهد.همانا ما بسيار عصباني و شاكي هستيم

    پاسخحذف
  11. @سارا

    البته عمو جان اسمش يه بوسه است ولي فقط يه بوسه نيست منظورم اين بود كه يه بوسه چيز كمي نيست

    پاسخحذف
  12. پست خوبی بود سارا.فقط آخرش زیاد درخشان نبود.این که فقط یک بوسه کافیست زیاد جالب نمیشه.چون یک بوسه چیز کمی نیس...خیلی زیاده......خیلی پر معنا و مفهمومه.....تازه بعضی وقتا از زمین و اسمون بهم دوختن هم سخت تره

    پاسخحذف
  13. @ سارا
    حالا شيري يا كفگير؟

    @ زروان
    :))
    آره ديگه اصلاً از اول كلاس به اميد اين خسته نباشيد يك ساعت و نيم بعدش بوديم

    پاسخحذف