سلام به زروان : 1- جلاد اگه طاقت دیدن خون نداشته باشه که نمیره جلاد شه میره قناد میشه نه جلاد 2- چه میشد اگر...؟ هیچی نمی شد . یه جوری شکنجه می کرد که خونی ریخته نشه... چون بالاخره جلاده 3- می بینی م.پارسا؟ فردا که جنگ شد ما رو کی حساب کنیم پس ... جوونم جوونای قدیم... 4- قشنگ بود...
@ قاصدک مرسی @ سید این من ؛ من نوعیه . من از دیدن خون نمی ترسم فقط دلم ضعف میره وقتی خون می بینم :) @ معمار آریائی 1- نکته اش همینه دیگه اگه جلاد طاقت دیدن خون نداشته باشه کسی جلاد نمیشه. باز هم همون پارادوکس و دوره که قبلا بحثش رو کردیم 2 و 3- رجوع شود به جواب کامنت سید این خون هم خون نوعیه 4-نظر لطفته
@ معمار تو وبت اسم من و آوردی چیزی نگفتم ، من و کشتی چیزی نگفتم ولی از بارسلون چیزی نگو که زروان و میفرستم خونت و بریزه @زروان یدفه بگو این سید هم سید نوعیه و خیالت و راحت :))
@ سعیده آره اگه دل جلاد شدن نداشته باشی و خون آدم برات ارزش دشته باشه جلاد نمیشی یا اگه باشی شغلت رو عوض می کنی @ نگاه معلومه که کار شما از من خیلی بهتر میشه شکی درش نیست @ حیاط خلوت مرسی . جمله من هم به نوعی خواسته همین نظر شما رو بگه . جلاد اول قباحت و زشتی ریختن خون انسان براش از بین میره بعد جلاد میشه
ببخشید پس میگیرم! سلام علیکم بر خودم!مثل همیشه کسی نیست. @زروان: نه دیگه نمیشه.جلاد هم مثل مرده شور میمونه اگه نباشه بالاخره باید یکی اون کار رو انجام بده!ییهویی هم دیدی افتاد گردن خودت.پس بهتره که باشه.
خوب بود زروان
پاسخ دادنحذفمثل همیشه
سلام
پاسخ دادنحذفبه زروان :
1- جلاد اگه طاقت دیدن خون نداشته باشه که نمیره جلاد شه میره قناد میشه نه جلاد
2- چه میشد اگر...؟ هیچی نمی شد . یه جوری شکنجه می کرد که خونی ریخته نشه... چون بالاخره جلاده
3- می بینی م.پارسا؟ فردا که جنگ شد ما رو کی حساب کنیم پس ... جوونم جوونای قدیم...
4- قشنگ بود...
چه میشد اگر زروان دکتر میشد :))
پاسخ دادنحذفبه سید :
پاسخ دادنحذفخیالت راحت وقتی بهش می گفتن :
زروان بیا که سیدتو کشتن ... بحث رو عوض می کرد و نتیجه ی بازی اینتر-بارسلون رو جویا می شد ...چون طاقت دیدنِ ...
به سید :
پاسخ دادنحذفالبته خدا نکنه ..
دور از جون ...
شوخی بود
@ قاصدک
پاسخ دادنحذفمرسی
@ سید
این من ؛ من نوعیه . من از دیدن خون نمی ترسم فقط دلم ضعف میره وقتی خون می بینم :)
@ معمار آریائی
1- نکته اش همینه دیگه اگه جلاد طاقت دیدن خون نداشته باشه کسی جلاد نمیشه. باز هم همون پارادوکس و دوره که قبلا بحثش رو کردیم
2 و 3- رجوع شود به جواب کامنت سید این خون هم خون نوعیه
4-نظر لطفته
@ معمار
پاسخ دادنحذفتو وبت اسم من و آوردی چیزی نگفتم ، من و کشتی چیزی نگفتم ولی از بارسلون چیزی نگو که زروان و میفرستم خونت و بریزه
@زروان
یدفه بگو این سید هم سید نوعیه و خیالت و راحت :))
@ سید
پاسخ دادنحذفسید که دیگه واقعا سید نوعیه . مگه سید غیر نوعی هم داریم ؟
:)))
مثل اينكه مجلس پسرونست
پاسخ دادنحذفاز خون مي ترسي؟
نترس خون كه درد نداره:)
خو اونوخ هیچ جلادی بوجود نمیومد! اصن کلمه جلاد وجود نمی داشت!
پاسخ دادنحذفزيبا بود
پاسخ دادنحذفكي زيبا بود؟
پاسخ دادنحذف@ پارسا
پاسخ دادنحذفخون درد نداره اگه مال خود آدم باشه اگه خون بقیه باشه درد داره بدجور هم داره
@ آبجی خانوم میلاد
آی گفتی
@ پارسا
نگاه منو میگه که زیبا هستم . تو چرا حسودیت میشه؟ حسود هرگز نیاسود
خیلی خوب میشد . می رفت تغییر شغل میداد!!!
پاسخ دادنحذفاین نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخ دادنحذفاین آبجی خانوم ما دهن وا میکنه در و مروارید میریزه بیرون.جمع کنین...جمع کنین
پاسخ دادنحذف@زروان
پاسخ دادنحذفيه دوبيتي نوشتم توي جوابت ولي پاكش كردم احساس كردم كه جاي شعر نيست ولي كار تو رو دوست داشتم ولي كار من خيلي بهتر بود
@پارسا
تو زيبا نيستي زيباتريني
غلامم
جلاد،جلاد نمي شه چون از خون نمي ترسه
پاسخ دادنحذفجلاد مي شه چون درونشو جلاد صفت بار آورده
و وقتي درونت اين بشه ترستم از خون مي ريزه !
***
خوب بود :-)
@ سعیده
پاسخ دادنحذفآره اگه دل جلاد شدن نداشته باشی و خون آدم برات ارزش دشته باشه جلاد نمیشی یا اگه باشی شغلت رو عوض می کنی
@ نگاه
معلومه که کار شما از من خیلی بهتر میشه شکی درش نیست
@ حیاط خلوت
مرسی . جمله من هم به نوعی خواسته همین نظر شما رو بگه . جلاد اول قباحت و زشتی ریختن خون انسان براش از بین میره بعد جلاد میشه
سلام علیکم جمیعا!
پاسخ دادنحذفببخشید پس میگیرم!
پاسخ دادنحذفسلام علیکم بر خودم!مثل همیشه کسی نیست.
@زروان:
نه دیگه نمیشه.جلاد هم مثل مرده شور میمونه اگه نباشه بالاخره باید یکی اون کار رو انجام بده!ییهویی هم دیدی افتاد گردن خودت.پس بهتره که باشه.
@ میچیکو
پاسخ دادنحذفاصلا چرا باید کسی کشته یا شکنجه بشه که نیاز به جلاد باشه؟ باز زندانبان اگه می گفتی یک حرفی ولی واقعا هیچ نیازی به جلاد نیست
فوبی خون داری زروان؟؟.... بیا خودم درمانت می کنم
پاسخ دادنحذففوبی چیه سارا؟ من گفتم که نمی ترسم از خون . این من نوعی و خون نوعیه . این هم چو بنداز پشت سرمون فردا بگن زروان از خون می ترسه :)))
پاسخ دادنحذفچرا نگران شدی؟؟..... درمانش با امپول نیستا:)
پاسخ دادنحذفبنده نه جلادم و نه دوست دارم که باشم . تغییر شغل برای اونهاییه که به اجبار جلادند .
پاسخ دادنحذف