تیر ۰۴، ۱۳۸۹

پدر فهمیده

پدر ِنسل ما
آن پیرمرد بازنشسته‌ای است
که کمربندش را محکم‌ می‌بندد
و خود را زیر بار قرض و مسافر‌کشی می‌اندازد
تا بچه‌هایش در رفاه زندگی کنند

۱۳ نظر:

  1. واقعا!
    خیلی خوب بود...
    و اضافه می کنم یک چیز دیگر:
    پدر همان مردیست که به خاطر گفتن حق زندانیش کردند و نمی دانستند که به قول شریعتی اگر به من بگویی نگو نمی گویم ولی اگر بگویی نفهم نمی توانم چون من می فهمم!
    اشاره به آقای نوری زاد که دختر نازنینش همکلاسی من در دانشگاه است و چند وقت پیش که بهش گفتم اجازه میدن باباتو ببینی بغض کرد و گفت شکنجه اش می کنند ومن سوختم...
    مصداق این پدران بسیار است...پدران فداکار..مثل همین که شما گفتید.

    پاسخحذف
  2. جدا خوب بود
    عنوانش هم که عالی

    آخ که زندگی گاهی چه سخت میشه ...

    پاسخحذف
  3. ایده ت رو دوست دارم
    خیلی قشنگه
    شاید چون یکیش رو از نزدیک دیدم
    و شاید چون تو ماشین هر راننده تاکسی ای میشینم که پیرمرد بازنشسته ای پشت رلش نشسته به همین فکر می کنم
    یک بار هم یه دونه شو پست کردم و نوشتم ، مکالمه ش رو
    شروع کرد باهام حرف زدن و دردل کردن
    چه حالی بودم بعدش که اومدم خونه
    چشم از بابام ورنمی داشتم و همه ش تصور می کردم که اونم به نوعی تنهاست و تنها چیزی که انگیزه اس براشون همین خانواده س

    روز همه پدرا به خصوص این پدرها مبارک
    راستی دیشب برای اولین بار تو عمرم به بابام گفتم دوستش دارم. بنده خدا شوکه شد اصلاً

    پاسخحذف
  4. @حیاط خلوت
    خوب کاری کردی به بابات گفتی
    :)

    پاسخحذف
  5. آخ
    قلبم تیر کشید
    روزشون مبارک باشه
    روز همه شون مبارک باشه

    @سرور
    خوش بحالت
    من هنوز نگفتم این جمله رو،هنوز نگفتم که دوستش دارم


    یه بار صدای گریه پدرمو شنیدم،اونم از پشت تلفن
    هنوز تلخی اون بغضی که انروز تو گلوم گیر کرده بود رو حس می کنم:((

    پاسخحذف
  6. در مورد خود پست البته باید اون ور نظرمو می گفتم اما دیگه گذاشتیش:
    1. تیتر کنایه س به حسین فهمیده ؟ برای همین نوشتی "کمربند به خودش می بندد"؟ چون منو یاد نارنجک به خود بستن انداخت و می خواستم بگم اینطوری خوب نیست . یعنی کمربند به خود بستن یه جوریه

    2. متنت می تونه جمع و جور تر و گیرا تر باشه بیشتر مثل توضیحات معمولی شده در حالی که ایده ش خیلی قشنگ تره

    3. "حود را زیر بار قرض انداختن" به نظرم درست نباشه یعنی گفتاریه و به جمله ات نمیاد


    پیشنهاد من چیزی شبیه اینه:

    پدرهای سرزمین من
    پیرمردان بازنشسته ی مسافرکشی اند
    که هر روز
    زیر بار قرض کمر راست می کنند و
    کمربند ایمنی را می بندند
    تا بچه هایشان در رفاه باشند.

    ***

    پدر سرزمین من
    آن پیرمرد بازنشسته ی مسافرکشی ست
    که زیر بار قرض
    هر روز
    کمربند ایمنی را می بندد
    تا بچه هایش در رفاه باشند

    پاسخحذف
  7. @ قاصدک

    خیلی سخت بود اما نمی دونی چقد خوشحال شد .
    نمی دونم چرا فک نمی کرد حتی یادمون باشه ..

    @ سمیه
    می دونم چی می گی :-|

    پاسخحذف
  8. @ سمانه
    ممنون . خیلی خوب شد یادی از این مرد واقعا حر کردی باید بگم این نوری زاد شریف واقعا مَرده وقتی بیشتر به مرد بودنش پی می بریم که بدونیم می تونست یک کم وجدانش رو زیر پا بذاره و بجای زندان رئیس یا مسئول یک جای مهمی باشه و بهش بجای زندانی بگن آقای مدیر هنرمند متعهد
    @ سرور
    بهترین کارو کردی . از من می شنوی بازم بگو . هر چی بین تون بوده که حتما بوده چون بین پدر و فرزند و مادر و فرزند همیشه درگیری پیش میاد رو کنار بگذار و بگو دوستت دارم.
    در مورد پست هم آره . این اشاره ای است به اون سخن معروف در مورد فهمیده . درست میگی شاید کمربند ایمنی می بندد جذاب نباشه
    قرض به خودش می بندد
    خوبه که جمله هم موجز تر باشه؟
    @ سمیه
    حتما بگو . فردا گفتی خوبه ولی بی مقدمه و بی مناسبت گفتنش از همه چی بهتره .ممکنه هر دو تون گریه تون بگیره ولی واقعا آدم سبک میشه و لذت خیلی خاصی داره

    پاسخحذف
  9. @ زروان
    قرض به خودش می بینده جالبه
    جدیده .. بد نیست به نظرم

    پاسخحذف
  10. هوووووم.
    پدرم قامت تو تکيه گهي هست مرا!!

    پاسخحذف
  11. @ میچیکو
    اهوم
    @ حیاط خلوت
    آره به نظر خودم هم شکل جدیدش بهتره

    پاسخحذف
  12. زروان@

    کاره خوبیه اما خیلی طولانیه نمی دونم چرا این حس رو داشتم

    روز پدر مبارک

    پاسخحذف