اسفند ۰۴، ۱۳۹۱

گفتند، گفت (4)

به اشک گفتند: مقصدت دستمال است و سطل آشغال
گفت:چه باک وقتی مبدا دل است؟
توسط at هیچ نظری موجود نیست:

بهمن ۲۷، ۱۳۹۱

بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد

سلامتی اونایی که دارن ذره ذره آب میشن
ولی هیچ وقت ادای شمع بودن رو درنمیارن
توسط at هیچ نظری موجود نیست:

بهمن ۲۶، ۱۳۹۱

تنهايي

حس يه درخت
كه ميدونه واسه برگاي بهاريش رفيق نيمه راهه
ولي نميتونه بهشون بگه...
توسط at ۱ نظر:

بهمن ۲۵، ۱۳۹۱

بدون شرط

دوستت دارم 
چون مادري فرزند گنهكارش را
توسط at هیچ نظری موجود نیست:

بهمن ۲۳، ۱۳۹۱

حس غریب (20)

حس یه گل که تشنه است
ولی دلش بیشتر از آب
هوای باغبونشو کرده که دیگه نیست
توسط at هیچ نظری موجود نیست:

بهمن ۱۹، ۱۳۹۱

چون بهاران ميرسد با ما خزاني ميكند

و كوير دلخوش بود
به ابرهايي كه هيچ وقت نمي باريدند
توسط at هیچ نظری موجود نیست:

بهمن ۱۴، ۱۳۹۱

حس غریب (19)

حس یه بچه نهنگ که نمی خواد در ساحل خودکشی کنه
و در ضمن نمی تونه بدون خانواده اش زندگی کنه
و آروم با گروه نهنگ ها به سمت ساحل کم عمق حرکت می کنه
توسط at ۱ نظر:
اشتراک در: نظرات (Atom)