مرداد ۰۷، ۱۳۸۹

کتیبه‌های گمشده‌ ‌(13)

هیچ کس شیرین نیست
فرهاد اول

۲۳ نظر:

  1. راستش من درست و حسابی نفهمیدم چی می خواستین بگین در قالب این پست !

    پاسخحذف
  2. @ الهام
    پس چرا لایک زدی اگه نفهمیدی؟ :))
    برای بار سوم عوضش کردم زیادی پیچیده شده بود.فهمیدنش علاوه بر داستان شیرین و فرهاد و همراه اول و عشق و عرفان وقت هم می خواست که تو وب نایابه.الان فکر کنم ساده تر شده باشه
    @ بهانه
    احسنت ولی خودم فکر میکردم تابلوتر از اونه که راجع بهش سوال کنی :)

    پاسخحذف
  3. @ زروان
    لایک رو واسه این زدم ، چون می دونستم ویرایشش می کنی ، اونوقت محشر می شه ، گفتم با این اینترنت ذغالی نخوام یه بار دیگه برم تو گودر لایک بزنم !!!!
    :D

    درباره همراه اول هم راستش رو بخوای اصلا به ذهنم خطور هم نکرد ، حتی وقتی "بهانه" گفت هم یک ذره فکر نمی کردم که واقعا قصدت این بوده که یه شباهتی ایجاد کنی !!!

    پاسخحذف
  4. الان که فهمیدم قضیه همراه اول رو ، به این نتیجه رسیدم که خیلی بامزه هست ، چرا همون اول نفهمیدم ، برام سواله !!!!

    پاسخحذف
  5. @ الهام
    اشکال از فرستنده است به گیرنده های خود دست نزنید ;)
    دوباره برش گردوندم به ورژن قبلش از قبلی بیشتر خوشم میومد. آیکوم یک آدم مذبذب

    پاسخحذف
  6. به نظرم قسمت اول کفایت می کنه :

    هیچ کس شیرین نیست
    فرهاد اول ...

    پاسخحذف
  7. منم با نظر معمار موافقم
    قسمت اول کفایت میکنه

    پاسخحذف
  8. @ معمار آریائی و بهانه
    من می خواستم سیر تحول فرهاد به عنوان یک عاشق رو بگم.که اول فکر می کنه معشوقی که بشه بهش دل بست وجود نداره بعد در آخر می بینه که عاشقی وجود نداره و همش معشوقه اگه قسمت دومش رو حذف کنم قشنگ تر میشه ولی معنای مد نظر من رو نمی رسونه

    پاسخحذف
  9. چون حرف بهانه حجته پس به پیشنهاد مشترک بهانه و معمار عمل کردم. این دیگه آخرین تغییر بود. خدا هیچ پستی رو بدون لایک نذاره :))))

    پاسخحذف
  10. یعنی اولش چه شکلی بوده پست؟!!

    پاسخحذف
  11. اتفاقا من معتقدم همه بالقوه شیرین هستن
    اگر فرهادی باشه

    پاسخحذف
  12. نمیدونم اولش چطوری نوشته بودی این جمله رو
    ولی الان که می بینم شاید اگه دوتا جمله رو جابجا می کردی بهتر بود
    :)

    پاسخحذف
  13. @ م.پارسا
    متنم اولش این معنا رو می رسوند قسمت دومش این بود
    هیچ کس فرهاد نیست
    فرهاد آخر
    یعنی شیرین هست ولی فرهاد نیست . یا به معنای فیزیکی نیست یا اینکه هویتش در شیرین ادغام شده
    بهانه و معمار آریائی گفتند قسمت دومش رو حذف کن گفتم چشم از بس حرف گوش کنم من
    @ قاصدک
    خاله نظر من هم به نظر شما نزدیک تره ولی چهاربار ویرایشش کردم تا حالا . دیگه روم نمیشه عوضش کنم

    پاسخحذف
  14. سلام.اول بگم که من این پست رو از اولِ اولش دنبال کردم یعنی از وقتی که یه دونه کامنت هم نداشت اما چون نفهمیدم نظری ندادم اما با دقت و تامل زمانی که دو سه کامنت گذاشته بودن دقیقا برداشتی رو کردم که نویسنده بعدا توضیح داد اما بازم این اعتماد به نفس لعنتی نزاشت نظر بدم و گفتم نکنه منظور نویسنده یه چیز دیگه باشه و من ضایع بشم!حالا فکر کنم آخرین نفریم که می کامنتم...خیلی جالب بود و یه جوری بود که در نگاه اول هم متوجه نمیشدی و نیاز داشت چلنج فکری داشته باشی و همین باعث جذابیتش می شد.چون از اول خوندم به نظر من اون اولی خیلی بهتر بود چون به نظر نویسنده دقیقا سیر یک عشق را نشان می داد و الان به نظرم مقصودش کاملا عوض شده..
    ببخشید پر حرفی کردم.

    پاسخحذف
  15. اول بگم که نمیدونم چه جوری بوده پست قبل از ویرایش ولی الان که خوب و قشنگه و من خوشم اومد.
    دوم هم این کامنت رو بیشتر به خاطر اینکه سمانه گفته بود احتمالا نفر آخره گذاشتم!

    پاسخحذف
  16. @ سمانه
    با نظر دادنت خوشحالمون می کنی همش تقصیر این بهانه و معمار بود من هم ویرایش اولی رو بیشتر دوست داشتم اینجوری دیگه جنبه عاشقانه نداره اگر چه درکش ساده تره
    @ میچیکو
    خدا رو شکر حداقل تو خوشت اومده

    پاسخحذف
  17. آمدیم بگوییم ، زروان کسل است انگار
    نوشته هایش کسل شده اند
    نمی گم بد شدن ، نه ، احساس خستگی داره توشون

    پاسخحذف
  18. @ فرناز
    درست میگی بالاخره نوشته ها هم مثل آدم ها اوج و فرود دارن .یک مقدار سرم شلوغ بوده سعی می کنم نوشته هام از این کسالت دربیان بهشون مولتی مینرال و مولتی ویتامین میدم حالشون خوب شه :)

    پاسخحذف
  19. خدا رو شکر

    ایشالا همیشه خوب و خوش و سلامت و شاد باشی

    پاسخحذف