تیر ۱۴، ۱۳۸۹

داستان همان است

در شكم نهنگي هستم كه روزگاري پينوكيو
و زماني يونس پيامبر را بلعيده بود
شايد هنوز آدم نشده ام تا مرا هم تُف كند

۲۸ نظر:

  1. به نظرم این بخشش کاملا اضافیه :
    "و زماني يونس پيامبر"
    بودنش لزومی نداره
    فقط ذهن آدم رو منحرف می کنه
    بدون اون خیلی خوبه

    پاسخحذف
  2. با قاصدک موافقم.
    پینوکیو تنها باشه بهتره.
    اینجوری که نوشتی یوخده توهین نکردی به پیامبر خدا؟
    یعنی حضرت یونس آدم نبود؟بعد آدم شد نهنگه تفش کرد؟

    پاسخحذف
  3. با احترام به قاصدك و ميچيكو
    نكته اصلي همون يونس پيامبره
    اين مينيمال جهان بيني منه
    ميدونم خيلي فلسفيه و همينجوري نميشه بدون داشته هاي ديگه متوجه منظور نويسنده شد ولي دوست داشتم اينو اينجا بنويسم
    پيامبرها هم بايد آدم ميشدن.همه بايد آدم بشيم اين هدف خلقته.پيامبري كه به لطف و كرم خدا كمي شك كنه هنوز آدم نشده پس بايد بره توي اون سلول انفرادي تا وقتي كه بفهمه:
    لا اِلهَ اِلاّ اَنّت سُبحانَكَ اِنّي كُنتُ مِنَ الظّالمين....
    خلاصه اينجوريا

    پاسخحذف
  4. با احترام به پارسا:
    یعنی الان داری میگی حضرت یونس(ع)گناهی مرتکب شده؟
    که باید میرفته و آدم میشده؟

    پاسخحذف
  5. با احترام به نظر نویسنده
    در صورت ادیت مطمئنا استقبال بهتری ازش می شد
    و نتیجه گیری جالب تری می شد ازش گرفت

    پاسخحذف
  6. @پارسا:
    خب؟؟!!
    یعنی چی؟بالاخره من نفهمیدم تو اعتقاد داری حضرت یونس گناه کرد یا نه؟

    پاسخحذف
  7. ممنون خاله
    درست ميفرماييد.خب اينم جزء كاراي بد من بذار:)
    ميچيكو
    من نميگم.حداقل توي قرآن هست.يونس وقتي ديد مردمش به خدا ايمان نميارن و فهميد كه قراره عذاب نازل بشه شهر و مردمشو ترك كرد ولي خدا عذاب نازل نكرد.براي يه پيامبر همين شك به رحمت خدا هم گناه بزرگيه.داستانش همه جا هست شما كه جاي وحيد آنلاين رو گرفتي يه سرچي كن ببين خوب:)

    پاسخحذف
  8. خب تو داری میگی گناه کرد!
    من میگم پیامبر بوده و عاری از هرگونه گناه و اشتباه و خطا.
    حضرت یونس چرا مردمش رو ول کرد؟چون قرار بود عذاب بیاد،هشدار داده بود که چند تا اتفاق قبل از عذاب بوجود میاد که نشونه ی عذابه و به مردمش هشدار داد ولی مردم باور نکردن تا این که روز موعود فرا رسید و حضرت یونس مردم رو ترک کرد و رفت.کار عقلانی بوده!
    جزو اشتباه و گناه حساب نمیشه.قرار بوده که عذاب بیاد و نمیشه که پیامبر خدا هم توی اون عذاب بمیره که.حضرت یونس بر طبق عقل عمل کرد و این گناه به حساب نمیاد.فقط خدا دلگیر شده بود ازش که چرا صبر نکردی من بهت بگم برو بعد تو بری.
    اگه معتقد باشیم به اینکه اشتباه کرد یعنی اینکه پیامبر خدا معصوم نبوده و این خیلی چیزها رو زیر سوال میبره.این گناه کردن هم مثل خیلی چیزهای دیگه از اسرائیلیاته که وارد دین شده.

    پاسخحذف
  9. ميچي جان
    يه وادي هست كه توي اون عقل جواب نميده.ما هم نرفتيم ميگن هست تو هم بگو هست
    داستان يونس قصه شازده كوچولو و هري پاتر و آليس در سرزمين عجايب نيست
    داستان خط سومه داستان ليلي و مجنونه داستان مي و خيامه داستان اون معشوقه اي هست كه زلف آشفته و خو كرده و خندان لب و مست نيمه شب در گوش حافظ گفت : اي عاشق شوريده من خوابت هست؟
    داستان منصوره كه بر دار حلاجي شد.
    داستان 30 تا مرغه بر قاف
    داستان .....داستان يك دقيقه سكوت و درمه و آسمان كوچك و بهانه هاي من و حياط خلوت و من و سايه ام و نت هشتم و ساحل نگاه و...كه شايد هنوز فرصت نكرديم بخونيمشون

    پاسخحذف
  10. وحيد آنلاين
    بابا تو ديگه كي هستي
    آيكون شگفت زده
    جلل خالق

    پاسخحذف
  11. ووووی!
    وحید از کجا پیداش شد؟

    پاسخحذف
  12. @ میچیکو
    میچیکو وارد بحث دینی نمیشم ولی این عصمت مطلق پیامبرها خیلی جای بحث داره. عصمت در ابلاغ وحی برای من قابل قبول تره. تو خود قرآن چندین جا هست که به پیامبر میگه توبه کن آن کاری که کردی اشتباه بوده . تازه یونس پیامبر اولوالعزم هم نبوده . من عصمت مطلق همه پیامبرها رو قبول ندارم . اصلا اگه یونس اشتباه نکرده چرا محکوم شده به در شکم ماهی موندن؟

    پاسخحذف
  13. @ پارسا
    پینوکیو و یونس پیامبر با هم ناسازگارن اگه هدف اصلیت یونسه . پینوکیو رو حذف کن شان پستت رو پایین میاره . وجودش هم لازم نیست به نظر من

    پاسخحذف
  14. @زروان:
    راست میگی خیلی جای بحث داره!
    این مطالب از اوناست که به صورت فله ای وارد دین شده و تشخصیش کاره من و شما نیست!
    روی عصمت پیامبرا هم همینطور جای بحث خیلیه.
    البته من سوادم انقدر نیست که بخوام بحث کنم!
    عصمت داشتن فقط واسه ی تعدادی پیامبر نیست!
    پیامبر بایدعصمت داشته باشه و عاری از هرگونه بدی و زشتی باشه تا بتونه حرف خدا رو به مردم ابلاغ کنه.و اگر که عصمت نداشته باشه خب مردم هم حرفش رو قبول نمیکنند.خیلی از مواردی که وارد دین مسیحیت و اسلام شده توسط یهودیان بوده که بهش میگن اسرائیلیات.
    مثل اینکه حضرت یوسف رو برادراش لختش کردن پرت کردن ته چاه!یا از همه بدتر داستان حضرت داوده که با زنه فرمانده ی سپاهش داستان ها داشته!که اینا همش از یهود وارد شد و این طوری نیست.
    البته بحث کردن در مورد دین و این مسائل خیلی زمان بر هستش و خداییش کار منم نیست!و فکر هم نمیکنم که نتیجه ی خاصی داشته باشه.

    پاسخحذف
  15. زروان
    همين اختلاف فاحش مد نظر بود
    اينو براي لايك خوردن نذاشتم
    زروان به نظر من اين دوتا داستان يكيه هدف نهائيش يكيه ولي بايد براي بعضي آدما به زبون پينوكيو گفت و براي بعضي ها به زبون داستان يونس. ما كه 4 سالمونه فقط وقتي به زبون پينوكيو ميگن مي فهميم

    پاسخحذف
  16. ميچي
    از كجا معلوم اسرائيليات درست نميگه و ما درست ميگيم؟
    ميچي
    مطمئن باش 124000 پيامبر معصوم نبودن .
    ميچي اينارو من دارم ميگم منو كه ميشناسي
    بايد بسوزونيم همه اونچه كه بهمون چسبوندن و ياد دادن
    با اين توشه اي كه داريم حتي اگه درست هم باشه يه پاپاسي هم بهمون نميدن چه برسه بهشت .چيزي كه خودمون توي كيسمون نذاشتيم و فقط برامون پر كردن چه ارزشي داره .قوقنوسي ديگر شايد ....
    فكر كنم بايد يه پست توي وبلاگ خودم بذارم

    پاسخحذف
  17. سلام
    با اجازه بزرگترا منم یه نظر بدم،البته مثل شما کارشناسی نیست...
    به نظرم حضور هم پینوکیو و هم حضرت یونس حرفی که نویسنده میخواسته بزنه رو پررنگتر کرده،یه آدم معمولی که اشتباهات زیادی داره همراه با یک پیامبر ،هر دو دچار خطا شده اند و به خاطر اشتباهشون اسیر شکم نهنگ،منتها هرکدوم به اندازه ظرفیتشون،میزان خطا و جزاشون فرق داره
    نمیدونم منظور نویسنده رو درست برداشت کردم یا نه ،یا اصلاً چیزی که برداشت کردم رو درست نوشتم یا نه!

    پاسخحذف
  18. @ میچیکو
    خب طبیعیه چون دین یهود خیلی قدمت داره . رو مسیحیت که خیلی بیشتر اثر گذاشته البته . اصلا مسیح یک کلمه آرامی عبریه . ماشیها یا ماشیه . ولی تا جایی که من می دونم یهودی ها عصمت برای پیامبرها به این شکل قائل نیستند. می دونی دین یهودیت یک سری شریعت سخت گیرانه است با مقادیر متنابهی چیزهای فلسفی و عقلی که بهش وارد شده .
    @ پارسا
    پس به نظرم پرداختش خوب نبوده و منظورت رو روشن نمی رسونه . نمی دونم خوب نمی تونم باهاش ارتباط برقرار کنم

    پاسخحذف
  19. خاله بارون
    ممنون از نظرت
    چه نظر قشنگي بود.

    پاسخحذف
  20. زروان حق با شماست.به جون خودم راس ميگم
    ديشب با نگاه نشسته بوديم و داشتيم شعرهاشو براي كتابش انتخاب ميكرديم.بعضي جاها من اصلا نمي فهميدم منظور شعرش چيه ولي خودش ميگفت اين شعر نباشه اصلا نمي خوام كتابم باشه.خب حق داشت.
    من توي سر اون نبودم ونه فضايي كه اون توش بود.
    همين جا از همه بچه معذرت ميخوام كه اين پست رو گذاشتم و ممنون كه اينو روي حساب خودخواهيم نميذارن

    پاسخحذف
  21. خب به نظر من در نگاه اول پینوکیو و حضرت یونس در کنار هم اصلا جالب نیومد چون خطا و گناه این دو تا با دو تا ترازوی مختلف سنجیده می شه ولی بعدش وقتی منظور پارسا رو خوندم از محتوای کار خوشم اومد که به نظرم سخت این محتوا رو به مخاطب انتقال می ده !

    پاسخحذف
  22. من یه عالمه نوشته بودم در جواب کامنتهای زروان و پارسا ولی ییهویی اینترنتم پرید!
    لامصب.دوباره یادم بیاد مینویسمشون.باید برم تو حس!!
    :)

    پاسخحذف
  23. @ پارسا
    این چه حرفیه. چرا معذرت می خواهی؟ خب همانطور که الهام گفت با کامنتت بهتر می شد پست رو درک کرد . منظورم این بود که به نوعی بنویسیش که نیاز به کامنت برای درکش نباشه و راحت تر درک بشه. پست خوب ولی پیچیده ایه

    پاسخحذف
  24. زروان
    بچه خر نكن بچه :)
    خودم ميدونم پستي كه با كامنت شفاف سازي بشه به درد وبلاگ گروهي نميخوره

    پاسخحذف