اسفند ۱۳، ۱۳۸۸

يك خاطره

همه روي مغــزم راه مــي روند ... تـــوي لعنتـــي روي قـلبـــــم

۱۲ نظر:

  1. سلام دوستان ... قبول دارم كه توي جمع شما فقط يه رهگذرم ... اما همين كه حس مي كنم در كنار جمعي هستم كه خوبي و صفا و زندگي توش جريان داره براي من كافيه ... گرچه براي وبلاگ نويسي حرفه اي در جمع شما كافي نيست ... برايتون بهترين آرزو ها و سعادت رو از خدا مي خوام ... رهگذر

    پاسخ دادنحذف
  2. سلام رهگذر جان
    بعد از این زمان طولانی ننوشتن در به کسی نگو با یک پست خیلی قشنگ برگشتی. من به سهم خودم دوست داریم بیشتر و بیشتر در کنار شما بنویسم.
    فکر کنم اگر برای پستت عنوان بگذاری خیلی قشنگ تر میشه

    پاسخ دادنحذف
  3. @ کمیاب
    تولدت تو این روز زیبا مبارک باشه .خودت کمیابی تو روز تولدت دوستان هم کمیاب شده اند.
    @ قاصدک
    خاله اطلاع رسانی نکردید امروز تولد کمیابه.سورپرایز شدیم

    پاسخ دادنحذف
  4. @رهگذر
    عالی بود...
    زروان و همه@عیدتون مبارک
    کمیاب@تولدت مبارک

    پاسخ دادنحذف
  5. حسین خیلی عالی بود
    نمی نویسی، نمی نویسی، ولی وقتی می نویسی حسابی به دل می شینه
    تا از دل بر نیومده باشه که به دل نمی شینه آخه لامصب!

    وینک

    پاسخ دادنحذف
  6. در ضمن "لعنتی" رو خوب اومدی !

    پاسخ دادنحذف
  7. سلام زروان جان
    ممنون از لطفت .. اميدوارم زندگي اين مجال رو بده كه بتونم وقت بيشتري با دوستان در فضاي مجازي مخصوصاٌ به كسي نگو بگذرونم
    . بحث عنوان هم اطاعت شد ... گرچه شايد از ديد خواننده ها بي ربط باشه

    پاسخ دادنحذف
  8. سلام بهانه
    چشماتون عالي مي خونه عزيز

    پاسخ دادنحذف
  9. مريـــــــم بانو
    خوشحالم كه گاهي نوشته ام با دل آدما سر و كار پيدا مي كنه
    آخه لا مصب تر من بايد تو رو اينجا پيدا كنم؟؟؟
    تو نبايد تو دنياي واقعي ببيني اين دوست قديميت اصلن زندست؟ مردست؟ يا چي؟

    پاسخ دادنحذف
  10. قاصدك جان شرمنده مي كني
    البته من كه شرمنده تو هستم اساسي
    ولي جبران مي كنم

    پاسخ دادنحذف
  11. @رهگذر

    خيلي زيبا بود واقعا بهت تبريك ميگم آفرين آفرين

    پاسخ دادنحذف