الان نگاه کردم بازوش خال نداره پس این کودک مال من نیست .صد دفعه نگفتم جلو بچه هاتون رو بگیرید نیان تو باغچه دل من با ورجه وورجه نابودش کنن.الان گوششو می گیرم برات میارمش :)) منم مشکل سمیه را دارم در مورد متن
مامان خانم این کودکه کیه ؟ نکنه یه بچه دیگه داری اونوقت منو از یکی یه دونه بودن در اوردی ؟ حالا که گذشت لااقل بگو ما داداش یا آبجی اگه داریم بدونیم :))
نمی دونم کیه ولی بچه ی هر کیه بگید تو باغچه نره گلا خراب میشن ...
پاسخ دادنحذفدقیقا متوجه نشدم!!! الان یعنی بحث سر کودک درونه؟ اونوقت یعنی کودک درون شما تو باغچه دل اوشون بالا پایین می پره آیا؟!!
پاسخ دادنحذفالان نگاه کردم بازوش خال نداره پس این کودک مال من نیست .صد دفعه نگفتم جلو بچه هاتون رو بگیرید نیان تو باغچه دل من با ورجه وورجه نابودش کنن.الان گوششو می گیرم برات میارمش :))
پاسخ دادنحذفمنم مشکل سمیه را دارم در مورد متن
سمیه@
پاسخ دادنحذفاره عزیزم می خواستم ببینم کودک درون من داره تو باغچه دل یکی دیگه بازی میکنه یا کودکی خودشه که اینقدر شبیه من
زروان@
دلت میاد گوشش و بکشی ؟؟.... مگه چند تا بچه اجازه دارن بیان تو حیاط خلوت دلت؟؟....
معمار آریایی@
بچه ها خودشون گلن اونوقت شما نگران گل تو باغچه هستی؟؟...
بذار کودک درونت بالا و پایین بپره
پاسخ دادنحذفخوبه که هنوز شاده
ما که دلمون ....
خوشم اومد از متنت
پاسخ دادنحذفزیبا بود
و دلنشین
قاصدک@
پاسخ دادنحذفقربون دلت بهتر اون بچه رو رها کنی یه باغچه ی قشنگ واسه بالا و پایین پریدن هاش پیدا کنه....
@ سارا
پاسخ دادنحذفاگه کوتاه بیام همین کودک ها میان تو دلم گل کوچیک می زنن و هفت سنگ بازی می کنند.ولی خب راستشو بگم دلم هم نمیاد گوش هیچ کودکی را بکشم.
كلا كودك درون رو خيلي دوست دارم
پاسخ دادنحذفجالب بود سارا خيلي خوشم اومد آفرين
ماجراي كودك درون يه حس پاكي بهم القا مي كنه
مامان خانم این کودکه کیه ؟
پاسخ دادنحذفنکنه یه بچه دیگه داری اونوقت منو از یکی یه دونه بودن در اوردی ؟
حالا که گذشت لااقل بگو ما داداش یا آبجی اگه داریم بدونیم :))
متنت قشنگ بود سارا جان
مرسی