خواهش می کنم اگه من هم نمی گفتم یکی دیگه از بچه ها می گفت چون واقعا قشنگ بود و معلوم بود با تمام احساست و از عمق وجودتون نشات می گیره . احتمالا یکی از محبوب ترین پست ها میشه این پست
سياهي رخت خود را بست سبزه در آئينه خود را ديد ماهي قرمز لبش را بر لب سيب گلاب انداخت سيب غلطان چرخ زد در آب مست از آن بوسه گونه هايش سرخ شد از خجلت و از شرم دست كودك رفت سويش توپها آماده شليك ماهي قرمز به سوي قبله شد مايل عقربه از خط پايان هم گذشت ماچ و بوسه بوي عيديهاي نو سيب دندان خورده تنها بود اما هيچ كس يك سيب زخمي را نديد ماهي اما تا ابد لبهاي سرخش غنچه بود.
@ قاصدک راستی خاله مچ بند رو جدا بنویسید بهتر نیست؟ @ رضا عمو رضا من هم مثل بهانه فکر می کردم شیرین چهل سال را داری با چند تا بچه . الانم که این کامنت رو که خوندم باز به شک افتادم که نکنه صغر سنی باشی :))
@ رضا گذشته از این کامنتت . دلیل اینکه فکر می کردم سن ت زیاده یکی شغل روزنامه نگاریت تو روزنامه های مطرح بود یکی هم کامنت ها و نقدهای سنجیده ات بود که پختگی یک آدم با تجربه رو داشت.جوانی و تجربه را با هم داری در کل بیستی
زروان ولله اطف داری.چی بگم.توی اون روزنامه ها هم ما خبرنگار کوچکی بیش نبودیم.با قلم ناقصی و مطالب ناچیزی که آن هم از.......بسه دیگه ممکنه جمعیت از فط شیون و زاری به فنا برن.
@ م.پارسا و قاصدک و نگاه ما یک تعریف کردیم آن هم خیلی وزین و نه اغراق شده .دیگه مغازله و قربون نگاهت برم و دلت پارسات و از این کارها که نکردیم تو چند تا کامنت پشت سر هم . کردیم؟
@قاصدک من گفتم آهنگ ستار،چیکار به مرا ببوس حسن گل نراقی دارم.
"بهار من گذشته شاید"
@زروان میبینی حاجی خودشون که قربون صدقه هم میرن و تا احوال هف جد و آباد و ناهار چی خوردی و شام چی داری رو میپرسن.مرا ببوس مرا ببوس میکنن بعد تا ما یه کلمه میگیم میان میگن تو به همه بگو چی میگین
صبح تو میدون انقلاب یه چی یادم افتاده بود که میخواستم بیام بذارم تو به کسی نگو!! الان آنچنان یادم رفته که به قول مامانم اگه یادمم بیاد یادم نمیاد که این همونی بود که یادم رفته بود!!
سيلي سرد زمستان
پاسخ دادنحذفخیلی قشنگ بود. ولی بیچاره کسی که بخواد بهار رو کتک بزنه
پاسخ دادنحذف@زروان
پاسخ دادنحذفبیچاره کسی که آدما رو بزنه
بیچاره کسی که توی روز عاشورا بچه رو توی بغل باباش بزنه !!
زردی بهار رنگ پریده هم قشنگه....
پاسخ دادنحذف@زروان
پاسخ دادنحذفدر ضمن ممنونم برای تعریفت
اگر شما نبودی این کامنت پست نمی شد
:)
@بهانه
چه ترکیب زیبایی:
بهار رنگ پریده!
....
سبزی من از تو
زردی تو از من!
خواهش می کنم اگه من هم نمی گفتم یکی دیگه از بچه ها می گفت چون واقعا قشنگ بود و معلوم بود با تمام احساست و از عمق وجودتون نشات می گیره . احتمالا یکی از محبوب ترین پست ها میشه این پست
پاسخ دادنحذفتكراري نبود ؟
پاسخ دادنحذفسياهي رخت خود را بست
پاسخ دادنحذفسبزه در آئينه خود را ديد
ماهي قرمز لبش را بر لب سيب گلاب انداخت
سيب غلطان چرخ زد در آب
مست از آن بوسه
گونه هايش سرخ شد از خجلت و از شرم
دست كودك رفت سويش
توپها آماده شليك
ماهي قرمز به سوي قبله شد مايل
عقربه از خط پايان هم گذشت
ماچ و بوسه
بوي عيديهاي نو
سيب دندان خورده تنها بود اما
هيچ كس يك سيب زخمي را نديد
ماهي اما تا ابد لبهاي سرخش غنچه بود.
@فرشاد
پاسخ دادنحذفکامنت بود قبلا
@م.پارسا
مرسی خاله جان
خوندم
خیلی دوسش داشتم
بهار من گذشته شاید
پاسخ دادنحذف@عمورضا
پاسخ دادنحذفنبینم کامنت اینجوری بذاری !
خب الان دیدی انجوری کامنت گذاشتم
پاسخ دادنحذف@عمورضا
پاسخ دادنحذفحیف که یکی یدونه عموی منی وگرنه از قانون 20 روز بزرگتر بودنم استفاده می کردم و دعوات می کردم که کامنت اینجوری نذاری
;)
بهار ما گذشته
پاسخ دادنحذفگذشته ها گذشته
منم به جستجوي سرنوشت
@نگاه
پاسخ دادنحذفمرا ببووووس
مرا ببووووووس
:))))
به بهارم نرسیدی....
پاسخ دادنحذفبه خزانم بنگر...
@ قاصدک
پاسخ دادنحذفراستی خاله مچ بند رو جدا بنویسید بهتر نیست؟
@ رضا
عمو رضا من هم مثل بهانه فکر می کردم شیرین چهل سال را داری با چند تا بچه . الانم که این کامنت رو که خوندم باز به شک افتادم که نکنه صغر سنی باشی :))
بهار همیشه حرف تازه ای دارد از زمستان اگر دل بکنیم.....
پاسخ دادنحذفهرکی بخواد دست رو بهار بلند کنه با من طرفه ها:)
@قاصدک
پاسخ دادنحذفِیاد یه آهنگ ستار افتادم
@نگاه
روم به جستجوی سرنوشت
خاله یادم رفت بگم خیلی قشنگ بود پستت
پاسخ دادنحذففقط چرا باغ بی برگی؟ اونکه پاییزه؟ یعنی پارادوکس داره؟
@قاصدك
پاسخ دادنحذفاِ وا خاك بر سرم اي حرف هاي چيه خاله
ببخشيد شوخي بود
من خيلي از اين ترانه خوشم مياد يكي از ترانه هاييه كه من براش ميميرم
وامصيبتا
پاسخ دادنحذفچه جلافتا
شعرهاي بي شرفي
حرفهاي +118
.....
نكنه انقلاب عوض شده توي اين چند ساعت كه من نبودم.
@زروان
پاسخ دادنحذفروزگاره دیگه حاجی.ما از اون دسته بودیم که زودتر از موعد پیر شدیم
وااااایی چه حرفای زشتی!!!
پاسخ دادنحذفراس میگه بچه!! نکنه حکومت عوض شده؟!! من نگران بهارم....بیاد این وضعو ببینه شوکه میشه بیچاره:)
به خزانم هم نگریستی...
پاسخ دادنحذفچه خاکی به سرم کنم؟؟
@ رضا
پاسخ دادنحذفگذشته از این کامنتت . دلیل اینکه فکر می کردم سن ت زیاده یکی شغل روزنامه نگاریت تو روزنامه های مطرح بود یکی هم کامنت ها و نقدهای سنجیده ات بود که پختگی یک آدم با تجربه رو داشت.جوانی و تجربه را با هم داری در کل بیستی
@عمورضا
پاسخ دادنحذفآهنگ ستار ؟
کدوم آهنگ ؟
این از حسن گل نراقیه ها
@نگاه
دشمنت بمیره!
(اگه دشمنت منم که دور از جونم)
:))
@سمیه
عنوانش رو زیاد جدی نگیر !
:))
@سمیه و م.پارسا
مرا ببوووووس
مرا ببوووووس
برای آخرین باااار
خدا تو را نگهداااار
:))))
زروان
پاسخ دادنحذفولله اطف داری.چی بگم.توی اون روزنامه ها هم ما خبرنگار کوچکی بیش نبودیم.با قلم ناقصی و مطالب ناچیزی که آن هم از.......بسه دیگه ممکنه جمعیت از فط شیون و زاری به فنا برن.
عمو زروان@
پاسخ دادنحذفياد اين فيلمه "برره" افتادم.
:))))
نگاه حال كردي حالشو گرفتم
@زروان
پاسخ دادنحذفبیست نَه ، بیست و یک
بیست و یک اسفند 61
:))
@بهانه
خودت جواب خودتو میدی دختر
:))
@عمورضا ، زروان
پاسخ دادنحذفاینجا که جای این حرفا نیست
پس شما توی "به همه بگو" چی میگین
:))))
@نگاه ، م.پارسا
2-1 به نفع ما
:))))
خاله قاصدك@
پاسخ دادنحذفآهان از اون نظر
@ م.پارسا و قاصدک و نگاه
پاسخ دادنحذفما یک تعریف کردیم آن هم خیلی وزین و نه اغراق شده .دیگه مغازله و قربون نگاهت برم و دلت پارسات و از این کارها که نکردیم تو چند تا کامنت پشت سر هم . کردیم؟
@زروان
پاسخ دادنحذف......... (این کامنت توسط نویسنده سانسور شد!)
به بهار و خزانمان نرسیدید....
پاسخ دادنحذفبرید گم شید!!
مخاطب...میباشد!!
@ قاصدک
پاسخ دادنحذفیا حسین !!
@ بهانه و سمیه و رضا
لطفا شما هم تو به همه بگو نظرتون را اعلام کنید فردا به یه جمع بندی برسیم.
@قاصدک
پاسخ دادنحذفمن گفتم آهنگ ستار،چیکار به مرا ببوس حسن گل نراقی دارم.
"بهار من گذشته شاید"
@زروان
میبینی حاجی خودشون که قربون صدقه هم میرن و تا احوال هف جد و آباد و ناهار چی خوردی و شام چی داری رو میپرسن.مرا ببوس مرا ببوس میکنن بعد تا ما یه کلمه میگیم میان میگن تو به همه بگو چی میگین
@عمورضا
پاسخ دادنحذفآهان
رضا@الان توی خزانی دیگه؟؟
پاسخ دادنحذف@پارسا
پاسخ دادنحذفتو حرف نداري
نه بابا زروان تكه به خدا
@رضا
عيد كه ميرم اصفهان ميخوام روزي 10 ساعت ساز بزنم بدون هيچ دغدغه اي
@قاصدك
خاله شما ما رو ناك اوت مي كنين هميشه ما عددي نيستيم
@بهانه
پاسخ دادنحذفمن تابستونم
@نگاه
پاسخ دادنحذفچی میگی بچه ؟
من و تو و پارسا تو یه تیم هستیم
;)
رضا@پس سبز سبزی
پاسخ دادنحذفعمو سبزی فروش؟؟!!
@بهانه
پاسخ دادنحذفسبز و گرم و آروم
سیزی نمیفروشم.سالی یه بار میخرم
(راسسی از کدوم عکس تو وبلاگ من چیزی دسنگیرت نشد)
نه... خوشم اومد
پاسخ دادنحذف@زروان
پاسخ دادنحذفمیر حسین
@میلاد
پاسخ دادنحذفاگه منظورت پست بود که خوشت اومده ، باعث افتخاره
اگه منظورت چیزه دیگه بوده نمیدونم !
:)
به به
پاسخ دادنحذفحاجی هم که اومد
از این پست قبلا هم خیلی خوشم اومده بود ( وقتی کامنت بود )
پاسخ دادنحذفاین کارت جزء بهترین کارها بود ( زروان اگه میشه واسه من این و با اون یکی کار خاله عوض کن این و بیشتر دوست دارم )
@سارا
پاسخ دادنحذفخوشحالم که دوست داشتی
مرسی
صبح تو میدون انقلاب یه چی یادم افتاده بود که میخواستم بیام بذارم تو به کسی نگو!! الان آنچنان یادم رفته که به قول مامانم اگه یادمم بیاد یادم نمیاد که این همونی بود که یادم رفته بود!!
پاسخ دادنحذف@سمیه
پاسخ دادنحذفهاااا ؟!
;)
خب فکر کن شاید یادت اومد
ددرختان راست قامت
پاسخ دادنحذفهیچ گاه خم نخواهند شد!
بیچاره شما که هنوز در این خیالید که سبز هستید!
پاسخ دادنحذف@ سایه
پاسخ دادنحذفبیچاره شما که جرات ندارید آدرس خودتان را بگذارید
خوشا رسيدن بهار، با آن مچ بندهای سبز
پاسخ دادنحذفچه باك از کتکخوردن!