@سارا دیروز که داشتم بهترین پست های هر نویسنده رو انتخاب می کردم ، به یه نکته ی جالب برخوردم و اون اینکه خیلی از پست هات سوالیه احساس می کنم ذهنت پر از سوال بی جوابه سارا جان درست حدس زدم ؟
@ قاصدک مگه بچه ام خاله ؟ آدم رازش را به بچه چهارساله می گه :)) @ سارا بابا مکانیسم دفاعی . بابا ناهشیار . بابا سوال کن :)) ما جایی رفته بودیم ؟ چرا حرف تو دهن ما میذاری؟
گاهی وقت ها می ترسم یک روز پاهایم را روی هم بگذارم ، دست هایم را در هوا تکان دهم ، و با چشمانم بگویم همه می دانند حق با منست در حالی که حق با من نیست و ندانم که همین نگاه حق به جانب ِ به ظاهر ساده چگونه می تواند قلبی را در سینه ای ذوب کند !
@سارا پست خوبی بود.مفهوم قشنگی داشت.و به قول قاصدک بازم حالت سوالی داشت. اما جمله آخر یه ایراد داره.اونجا که میگی "از زمینی که زدهای" اگه به این صورت استفاده کنی مفعول جمله دیگه توی زمین خورده نیستی.چون میگی زمینی را که زده ای.ر کل بی مفهوم هم میشه چون کسی زمین رو نمیزنه.زمین زدن و زمین خوردن دوتا فعل مرکب جدا نشدنیه.یعنی نباید بین زمین با زدن و خوردن فاصله بندازی چون ممکنه مفهوم جمله ت رو خراب کنه.مث همین الان.
الان معنی جمله آخر اینه: چه کسی مرا بلند خواهد کرد از روی زمینی که تو آن را زده ای. به هر حال زمین هم مثل بچه س.زدن نداره
چش و چالمون روشن عمو رضا كجايي كه وبلاگ به يغما رفت. دختر هم دخترهاي قديم اون قديما ما كه دختر بوديم و كوچولو نمي تونستيم سرمونو از كرسي بياريم بالاتر الان روم به ديفال .چه جلافتا نگاه تو كجابودي پس؟
نه تا حالا به اين فكر نكرده بودم!
پاسخحذف:)
دست بذار رو زانوت بگو یا علی بگو بلند شو :)
پاسخحذفخیلی بدم میاد از این طرز برخورد بعضی آدم ها ولی تنها راهش همینه که خودت بلند شی
م.پارسا@
پاسخحذفحتما بهش فکر کن چون گاهی دانسته و گاهی هم ندانسته دلی کسی را می شکنیم
زروان@
الان از برخورد کی بدت میاد؟؟... کدوم گروه؟؟...
پس تکلیف من چیه کا مامانم توی پست قبلیش دلمو شکست و دو تا بچه ی دیگه ورداشت اورد و من دیگه یکی یه دونه نیستم تو خونه ؟ : ))
پاسخحذف@ سارا
پاسخحذفاز گروه با دستهای تکان خورنده در هوا :))
زروان
پاسخحذفمثل بچه آدم خودت بگو كجا رفته بوديد همتون
رفته بودیم فوتبال :))
پاسخحذفمن که جایی نرفته بودم کاری داشتی؟
نه كاري نداشتم
پاسخحذفولي عجيب بود حدود 3-4 ساعت هيچ كس نبود نه اينور نه اونور
ماندالایز@
پاسخحذفپسرم من کجا بچه آوردم تو خونه؟؟...
خواستم ببینم این بچه ها مال کیه تکلیفشون معلوم باشه وگرنه شما یکی یه دونه میمونی
@سارا
پاسخحذفدیروز که داشتم بهترین پست های هر نویسنده رو انتخاب می کردم ، به یه نکته ی جالب برخوردم
و اون اینکه خیلی از پست هات سوالیه
احساس می کنم ذهنت پر از سوال بی جوابه سارا جان
درست حدس زدم ؟
@زروان
پاسخحذفبه پارسا نگی کجا رفته بودیم ها
این بچه دهن لقه ، میره به عمورضا میگه
اونوقت عمو سرمو میذاره لب حوض گوش تا گوش می بره
=))))
قاصدک@
پاسخحذفبهش دقت نکرده بودم ..... حرف حسابی زدی
گمونم یه مکانیسم دفاعی اساسی داره جلوی چیزی رو تو یه ناهشیارم میگره تا بیرون نریزه
خاله کجا رفته بودین ما رو نبردین؟؟....
@ قاصدک
پاسخحذفمگه بچه ام خاله ؟ آدم رازش را به بچه چهارساله می گه :))
@ سارا
بابا مکانیسم دفاعی . بابا ناهشیار . بابا سوال کن :))
ما جایی رفته بودیم ؟ چرا حرف تو دهن ما میذاری؟
زروان@
پاسخحذفاگه جایی نرفته بودین پس چرا تو چشمام نگاه نمی کنی؟؟.... می ترسی لو بری ؟؟...
عمو رضا کجایی اینا یه جاهایی رفتن به ما نمی گن پارسا هم شاهده
@سارا
پاسخحذفکامنتت مثل پست های ماندالایز بود
:)))
@زروان
پاسخحذفبه سارا می گم شاهدت کیه ، میگه بچه 4 ساله
=))
قاصدک@
پاسخحذفمثلا پسرمه ها
قاصدک@
پاسخحذفبذار همین پسر 4 ساله بیاد اگه نگفتم به عمو بگه
***
پاسخحذفگاهی وقت ها می ترسم یک روز پاهایم را روی هم بگذارم ، دست هایم را در هوا تکان دهم ، و با چشمانم بگویم همه می دانند حق با منست در حالی که حق با من نیست و ندانم که همین نگاه حق به جانب ِ به ظاهر ساده چگونه می تواند قلبی را در سینه ای ذوب کند !
***
Elham
***
هـــــــــــوم!!!
پاسخحذفجالب بود خاله.
منم به کامنتی که خاله قاصدک گذاشته فکر کرده بودم.
بیشتر پست هات سوالی!کلا خیلی خــــــاصّــــــی!!
@سارا
پاسخحذفپست خوبی بود.مفهوم قشنگی داشت.و به قول قاصدک بازم حالت سوالی داشت.
اما جمله آخر یه ایراد داره.اونجا که میگی "از زمینی که زدهای" اگه به این صورت استفاده کنی مفعول جمله دیگه توی زمین خورده نیستی.چون میگی زمینی را که زده ای.ر کل بی مفهوم هم میشه چون کسی زمین رو نمیزنه.زمین زدن و زمین خوردن دوتا فعل مرکب جدا نشدنیه.یعنی نباید بین زمین با زدن و خوردن فاصله بندازی چون ممکنه مفهوم جمله ت رو خراب کنه.مث همین الان.
الان معنی جمله آخر اینه: چه کسی مرا بلند خواهد کرد از روی زمینی که تو آن را زده ای.
به هر حال زمین هم مثل بچه س.زدن نداره
چش و چالمون روشن
پاسخحذفعمو رضا كجايي كه وبلاگ به يغما رفت.
دختر هم دخترهاي قديم
اون قديما ما كه دختر بوديم و كوچولو نمي تونستيم سرمونو از كرسي بياريم بالاتر الان روم به ديفال .چه جلافتا
نگاه تو كجابودي پس؟
بچه ها اين الهامه قيافش آشناست.جايي نديديمش؟
پاسخحذفهان؟
پاسخحذفبازم كه كسي نيست؟
پاسخحذفپست امروز چي شد؟
بانمك بود سارا دوست داشتم
پاسخحذفقسمت چه كسي به جز تو
اين چيزيه كه اكثر انسان ها درك نميكنند
سلام
پاسخحذفمن هستم منتظرم یکی پست بگذاره
پارسا جان پستت رو بگذار لطفا
اگر هم می خواهی من بگذارم فرقی نمی کنه
پاسخحذفمردا همشون همینن!!!!
پاسخحذفهمهانگار دارن به اين مهم مي رسن
پاسخحذف