سلام یک پیشنهاد به جای لغو امتیاز مجله ایراندخت ، بگذار لغو آزادی بیان یا یک چیز با ارزش تری را بجای آن بگذار.زندگی خیلی بیشتر از امتیاز یک مجله ارزش داره حتی اگه مال شریعت مداری نامرد باشه .
@ م.پارسا از لحاظ ایده و خلاقیت که متنت عالیه منتها من از نظر اخلاقی باهاش مشکل دارم .به نظرم فرق ما و امثال شریعتمداری اینه که آنها به زندگی احترام نمی گذارند ولی ما می گذاریم .ما ذهن خدا را نمی خونیم بجای خدا حرف نمی زنیم و تفسیرهای شخصیمون رو به خدا ربط نمی دیم .اعتقاد من اینه که خدا جون کسی رو واسه لغو امتیاز مجله نمی گیره
زروان @ ببین همشو خوب گفتیا، ولی با اون جمله آخر حرف خودتو نقض کردی. دقت کن که ما از حکمت کارهای خدا بی اطلاعیم. یعنی نمیدونیم بخاطر چی جون ِ کسی توی یه شرایط خاص گرفته میشه. ممکنه بخاطر مجله باشه یا نباشه !
عمو زروان دقيقا باهات موافقم. ولي اين جمله رو يه آدم نادون مثل من داره ميگه كه از مشيعت الهي سر در نمياره. اين برداشت منه و به اين اعتقاد دارم كه "هيچ آدابي و ترتيبي مجو هر چه مي خواهد دل تنگت بگو" وگرنه مي دونم كه قوانين طبيعت فراتر از اينهاست.اين جمله از زبون يه بچه 4 سالست.:)
@ رضا برادر ما همینجوری له شده هستیم. نیاز نیست شما بزنی ولی اگه منو بزنی یکی از خواننده های احتمالی روزنامه پول یعنی احتمالا یک درصد از خواننده هاش کم میشه :))) @ میلاد حرفت کاملا درسته منم نمی دونم خدا جون را برای چی می گیره . ولی نظرم اینه که جون آدم از امتیاز مجله بیشتر می ارزه و در ضمن این برادر حسین کارهای ناجوانمردانه تر از بستن مجله هم کرده و بستن ایراندخت به شکل غیر غیر مستقیم جزء اولویت های پایین سیاهه گناهان این باباست.
زروان @ این فیلما رو دیدی؟ که مثلن یکی یه کار نه چندان با اهمیت میکنه بعد یه عذاب ِ بزرگ بهش نازل میشه بعدش میفهمه چه تبعاتی داشته اون کارش و ازش بی خبر بوده؟ مثلن فرض کن که الان یکی از اونایی که بیکار شده، با زنش به مشکل میخوره. بعد از هم طلاق میگیرن. بعد اختلافات بالا میگیره. بعد بچه شون که مشکلات روحی پیدا کرده بزرگ میشه و دست بر قضا میشه رئیس جمهور مملکت ! بعد تصمیم میگیره که عقده های دوران کودکیشو سر مردم خالی کنه. بعد دهن یه ملتو صاف میکنه. لوول حالا بگو ببینم با این همه خیالپردازی قانع شدی که ممکنه بخاطر بستن مجله یکی به مرگ محکوم بشه یا نه؟
اگر چه من معتقدم برادر حسین حالا حالاها ترک دنیا نمی کنه و چهارچنگولی دنیا رو چسبیده و ول کن قضیه نیس ولی خب مرگ شتریه که در خونه همه میخوابه این بار هم ممکنه رو برادر حسین بخوابه. برادر حسین بازجو اینقدر جرم و جنایت تو پرونده ش داره که ایراندخت و مجله های دیگه توش گم میشه.ایشون زمانی که معاون سعید امامی بودن دستشون به خون آغشته شده.حالا لغو امتیاز ایران دخت هم روش.البته لغو امتیاز یه مجله یا یه روزنامه شاید کسی رو نکشه ولی زندگی حداقل پنجاه خانواده رو به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میده یعنی حداقل صد و پنجاه نفر.
عمو زروان@ مقايسه جون آدم و يه مجله كه از چندتا صفحه كاغذ تشكيل شده نيست.بحث انسانيته.بحث آزادي انسانه بحث حق و نا حقه ."صحبت از پژمردن يك برگ نيست . واي جنگل را بيابان مي كنند"
یک نکته دیگه.من دوس دارم زنده بمونه و ببینه عاقبت کارش به کجا میکشه.دوس دارم زنده بمونه و ببینه اون روزی رو که از اسب قدرت افتاده.بیاد تو خیابون راه بره و مردم رو ببینه آزادی رو ببینه مطبوعات آزاد رو ببینه و از حرص و زجر جر بخوره.ده تا سکته بزنه بعد از حرص و جوش و کینه و غم و غصه ای که تو دلش تلمبار میشه بمیره
@ میلاد اتفاقا من به این سبک اتفاقات اعتقاد دارم که مثل ریزش یک بهمن می مونه .از یک چیز کوچیک شروع میشه و بعد کل زندگی رو زیر و رو می کنه .آره قانع شدم. پست آخرت هم تو تخته شاسی خیلی قشنگ بود ولی کاش بجای رفسنجانی می نوشتی محمد نوری زاد تو حر پیاده میشه چون واقعا حر نوری زاده نه هاشمی. @ رضا می دونم حاجی منم شوخی کردم ما ارادت داریم همه جوره در ضمن روزنامه پول که میلیون ها تیراژ داره :)) در مورد مطبوعات کاملا باهات موافقم.حرفت درسته و من هم خیلی بهش فکر کردم.تازه این ممد علی توقیف لعنت الله علیه گفته باید روزنامه نگارهای روزنامه های توقیف شده رو از حقوق شهروندی محروم کرد که نرن یه جای دیگه کار کنن این دیگه چقدر پسته والله
یعنی میمیرم واسه روزی که امثال شریعتمداری و جنتی و احمد خاتمی و علم الهدی جرات نکنن بیان تو خیابون.نه این که کسی کارشون داشته باشه.نه! از این که وقتی بیان و آزادی مردم رو ببینن از غصه دق کنن
@ اغلن سالم شایعه نبود.سرطان رو داره.ولی کی میمیره معلوم نیست چون موج ایجاد کرد خواستند سر و تهش را هم بیارن. هم خبرگزاری های خودیشون تیتر رو رفتند هم مخالف ها.شواهد میگه واقعا سرطان داره @ رضا آی گفتی.
رضا @ بابا این جماعت خیلی با اون چیزی که فکر میکنی فرق دارن. شرط میبندم اگه یه روز یه حکومت آزاد توی این مملکت اعلام موجودیت کنه اولین کسی که از نظام دیکتاتوری اعلام براعت میکنه همین شریعتمداریه. یعنی همون اتفاقی که سال 57 برای بعضیا افتاد. اونایی که سر اعتقاداتشون میمونن خیلی مردن. یعنی همونایی که الان سی ساله زیر خاک خوابیدن.
@عمورضا در مورد اون کامنتم (البته پاکش کردم): یه جور دیگه کامنتت رو خوندم همه اش رو خوندم "دوس دارم زنده بمونم" یعنی فکر کردم خودت رو داری میگی :))) خیلی با نمک بود به جون خودم اوقدر کسر خواب دارم که اینطور اشتباهات طبیعیه به هر حال ببخشید ;)
يه بحث جديد مي خوام راه بندازم. عمو زروان.مي دوني شايد برداشتت از اين پستم اين باشه كه خوشحالم كه طرف داره ميميره.ولي واقعا اينجوري نيست.من از مرگ آدماي بد خيلي بيشتر ناراحت ميشم تا آدماي خوب. مرگ يه آدم بد يعني پيروزي ابليس در جدال سياهي و سپيدي.يعني وقتي يه آدم بد ميميره شيطون يه پوزخندي مي زنه و يه نگاهي موزيانه به خدا ميكنه و اين خيلي براي من دردناكه.
@ م.پارسا منظور من همون بود که نوشتم .منظورم این نبود که از مرگ آدم بدها خوشحال میشی . ولی دید من به شیطان با دید تو فرق می کنه .این مبحث شیطان و رابطه اش با خدا هم مبحث جالبیه
عمو زروان چرا نظرت درباره شيطان با من فرق مي كنه.اگه به اسمت "زُروان ازلي" اعتقاد داري كه خب درست از آب درمياد. الان دوره جدال هرمزد و اهريمنه و چون زُروان طرفدار هرمزد بوده پس پيروزي اهريمن باعث ناراحتي زُروان ميشه.
@پارسا من مظلومیت رو نه تنها توی چشمای قوچانی که توی حرفاش،رفتارش،نوشته هاش و زندگیش دیدم.میدونم چی میگی. چند وقت پیش سردبیر سیاسی روزنامه ایران تو وبلاگش یه پست گذاشته بود و نوشته بود قوچانی مثل قیافه ش بی آزاره. گفتم درست برعکس تو که مردم آزاری از سرو روت میباره
سلام
پاسخحذفیک پیشنهاد به جای لغو امتیاز مجله ایراندخت ، بگذار لغو آزادی بیان یا یک چیز با ارزش تری را بجای آن بگذار.زندگی خیلی بیشتر از امتیاز یک مجله ارزش داره حتی اگه مال شریعت مداری نامرد باشه .
اتفاقا مي خواستم بگم زندگي داريم تا زندگي.همه زندگيها ارزش نداره.
پاسخحذفالبته شما هرچي بگي همونه عمو زروان مي توني اديتش كني.
خواستم فقط يه پست گذاشته باشم.
سلام
پاسخحذفبابا خوشحال شدیم فکر کردیم مرده. چرا خبر کذب منتشر میکنی ؟؟
پاسخحذف@ م.پارسا
پاسخحذفاز لحاظ ایده و خلاقیت که متنت عالیه منتها من از نظر اخلاقی باهاش مشکل دارم .به نظرم فرق ما و امثال شریعتمداری اینه که آنها به زندگی احترام نمی گذارند ولی ما می گذاریم .ما ذهن خدا را نمی خونیم بجای خدا حرف نمی زنیم و تفسیرهای شخصیمون رو به خدا ربط نمی دیم .اعتقاد من اینه که خدا جون کسی رو واسه لغو امتیاز مجله نمی گیره
سلام
پاسخحذفزروان نیام بزنم لهت کنما
پاسخحذفهمین جوری خیلی هم خوبه
ارزش ایراندخت صدبرابر ارزش زندگی شریعتمداریه
زروان @
پاسخحذفببین همشو خوب گفتیا، ولی با اون جمله آخر حرف خودتو نقض کردی.
دقت کن که ما از حکمت کارهای خدا بی اطلاعیم. یعنی نمیدونیم بخاطر چی جون ِ کسی توی یه شرایط خاص گرفته میشه. ممکنه بخاطر مجله باشه یا نباشه !
اوه
پاسخحذفمی بینم که جو متشنج شده
;)
این ری ضا هم بچه ی متعصبیه. ازش ناراحت نشو
پاسخحذف;)
عمو زروان دقيقا باهات موافقم. ولي اين جمله رو يه آدم نادون مثل من داره ميگه كه از مشيعت الهي سر در نمياره.
پاسخحذفاين برداشت منه و به اين اعتقاد دارم كه "هيچ آدابي و ترتيبي مجو هر چه مي خواهد دل تنگت بگو"
وگرنه مي دونم كه قوانين طبيعت فراتر از اينهاست.اين جمله از زبون يه بچه 4 سالست.:)
@ رضا
پاسخحذفبرادر ما همینجوری له شده هستیم. نیاز نیست شما بزنی ولی اگه منو بزنی یکی از خواننده های احتمالی روزنامه پول یعنی احتمالا یک درصد از خواننده هاش کم میشه :)))
@ میلاد
حرفت کاملا درسته منم نمی دونم خدا جون را برای چی می گیره . ولی نظرم اینه که جون آدم از امتیاز مجله بیشتر می ارزه و در ضمن این برادر حسین کارهای ناجوانمردانه تر از بستن مجله هم کرده و بستن ایراندخت به شکل غیر غیر مستقیم جزء اولویت های پایین سیاهه گناهان این باباست.
زروان @
پاسخحذفاین فیلما رو دیدی؟ که مثلن یکی یه کار نه چندان با اهمیت میکنه بعد یه عذاب ِ بزرگ بهش نازل میشه بعدش میفهمه چه تبعاتی داشته اون کارش و ازش بی خبر بوده؟
مثلن فرض کن که الان یکی از اونایی که بیکار شده، با زنش به مشکل میخوره. بعد از هم طلاق میگیرن. بعد اختلافات بالا میگیره. بعد بچه شون که مشکلات روحی پیدا کرده بزرگ میشه و دست بر قضا میشه رئیس جمهور مملکت ! بعد تصمیم میگیره که عقده های دوران کودکیشو سر مردم خالی کنه. بعد دهن یه ملتو صاف میکنه.
لوول
حالا بگو ببینم با این همه خیالپردازی قانع شدی که ممکنه بخاطر بستن مجله یکی به مرگ محکوم بشه یا نه؟
اگر چه من معتقدم برادر حسین حالا حالاها ترک دنیا نمی کنه و چهارچنگولی دنیا رو چسبیده و ول کن قضیه نیس ولی خب مرگ شتریه که در خونه همه میخوابه این بار هم ممکنه رو برادر حسین بخوابه.
پاسخحذفبرادر حسین بازجو اینقدر جرم و جنایت تو پرونده ش داره که ایراندخت و مجله های دیگه توش گم میشه.ایشون زمانی که معاون سعید امامی بودن دستشون به خون آغشته شده.حالا لغو امتیاز ایران دخت هم روش.البته لغو امتیاز یه مجله یا یه روزنامه شاید کسی رو نکشه ولی زندگی حداقل پنجاه خانواده رو به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میده یعنی حداقل صد و پنجاه نفر.
@زروان
شوخی کردم حاجی
نیم ساعت تایپ کردم.کو کامنتم؟
پاسخحذفعمو زروان@
پاسخحذفمقايسه جون آدم و يه مجله كه از چندتا صفحه كاغذ تشكيل شده نيست.بحث انسانيته.بحث آزادي انسانه بحث حق و نا حقه ."صحبت از پژمردن يك برگ نيست . واي جنگل را بيابان مي كنند"
درسته که بنی آدم اعضای یکدیگرند ولی آدم داریم تا آدم پس تبریک.
پاسخحذفیک نکته دیگه.من دوس دارم زنده بمونه و ببینه عاقبت کارش به کجا میکشه.دوس دارم زنده بمونه و ببینه اون روزی رو که از اسب قدرت افتاده.بیاد تو خیابون راه بره و مردم رو ببینه آزادی رو ببینه مطبوعات آزاد رو ببینه و از حرص و زجر جر بخوره.ده تا سکته بزنه بعد از حرص و جوش و کینه و غم و غصه ای که تو دلش تلمبار میشه بمیره
پاسخحذف@ میلاد
پاسخحذفاتفاقا من به این سبک اتفاقات اعتقاد دارم که مثل ریزش یک بهمن می مونه .از یک چیز کوچیک شروع میشه و بعد کل زندگی رو زیر و رو می کنه .آره قانع شدم. پست آخرت هم تو تخته شاسی خیلی قشنگ بود ولی کاش بجای رفسنجانی می نوشتی محمد نوری زاد تو حر پیاده میشه چون واقعا حر نوری زاده نه هاشمی.
@ رضا
می دونم حاجی منم شوخی کردم ما ارادت داریم همه جوره در ضمن روزنامه پول که میلیون ها تیراژ داره :))
در مورد مطبوعات کاملا باهات موافقم.حرفت درسته و من هم خیلی بهش فکر کردم.تازه این ممد علی توقیف لعنت الله علیه گفته باید روزنامه نگارهای روزنامه های توقیف شده رو از حقوق شهروندی محروم کرد که نرن یه جای دیگه کار کنن این دیگه چقدر پسته والله
یعنی میمیرم واسه روزی که امثال شریعتمداری و جنتی و احمد خاتمی و علم الهدی جرات نکنن بیان تو خیابون.نه این که کسی کارشون داشته باشه.نه! از این که وقتی بیان و آزادی مردم رو ببینن از غصه دق کنن
پاسخحذفسلام
پاسخحذفولی گفتن شایعه س که!
@ اغلن
پاسخحذفسالم
شایعه نبود.سرطان رو داره.ولی کی میمیره معلوم نیست چون موج ایجاد کرد خواستند سر و تهش را هم بیارن. هم خبرگزاری های خودیشون تیتر رو رفتند هم مخالف ها.شواهد میگه واقعا سرطان داره
@ رضا
آی گفتی.
رضا @
پاسخحذفبابا این جماعت خیلی با اون چیزی که فکر میکنی فرق دارن. شرط میبندم اگه یه روز یه حکومت آزاد توی این مملکت اعلام موجودیت کنه اولین کسی که از نظام دیکتاتوری اعلام براعت میکنه همین شریعتمداریه.
یعنی همون اتفاقی که سال 57 برای بعضیا افتاد. اونایی که سر اعتقاداتشون میمونن خیلی مردن. یعنی همونایی که الان سی ساله زیر خاک خوابیدن.
@میلاد
پاسخحذفحاجی جان اینا برائت هم بکنن اشکالی نداره.مهم اینه که اونجایی که باید بسوزه می سوزه.
@عمورضا
پاسخحذفدر مورد اون کامنتم (البته پاکش کردم):
یه جور دیگه کامنتت رو خوندم
همه اش رو خوندم "دوس دارم زنده بمونم"
یعنی فکر کردم خودت رو داری میگی
:)))
خیلی با نمک بود
به جون خودم اوقدر کسر خواب دارم که اینطور اشتباهات طبیعیه
به هر حال ببخشید
;)
يه بحث جديد مي خوام راه بندازم.
پاسخحذفعمو زروان.مي دوني شايد برداشتت از اين پستم اين باشه كه خوشحالم كه طرف داره ميميره.ولي واقعا اينجوري نيست.من از مرگ آدماي بد خيلي بيشتر ناراحت ميشم تا آدماي خوب. مرگ يه آدم بد يعني پيروزي ابليس در جدال سياهي و سپيدي.يعني وقتي يه آدم بد ميميره شيطون يه پوزخندي مي زنه و يه نگاهي موزيانه به خدا ميكنه و اين خيلي براي من دردناكه.
فحش نده مي دونم موذيانه با ذ نوشته ميشه.اشتباه تايپي بود
پاسخحذف@ م.پارسا
پاسخحذفمنظور من همون بود که نوشتم .منظورم این نبود که از مرگ آدم بدها خوشحال میشی . ولی دید من به شیطان با دید تو فرق می کنه .این مبحث شیطان و رابطه اش با خدا هم مبحث جالبیه
@قاصدک
پاسخحذفاین بار میبخشمت.ولی آخرین باره.دفعه بعد ممکنه قبل از این که بخوای به اشتباهت پی ببری دار فانی رو وداع کرده باشی
عمو رضا اين پست رو وقتي داشتم به قوچاني فكر مي كردم و عكس خودشو خانمش رو مي ديدم نوشتم. نمي دونم اون مظلوميت رو شما هم توي چشم قوچاني مي بيني؟
پاسخحذفعمو زروان چرا نظرت درباره شيطان با من فرق مي كنه.اگه به اسمت "زُروان ازلي" اعتقاد داري كه خب درست از آب درمياد. الان دوره جدال هرمزد و اهريمنه و چون زُروان طرفدار هرمزد بوده پس پيروزي اهريمن باعث ناراحتي زُروان ميشه.
پاسخحذف@عمورضا
پاسخحذفاوه ، چه خشن !
اصلا بیا بزن بکش خلاصم کن
:))
چشم عمو جون
تکرار نمیشه
@پارسا
پاسخحذفمن مظلومیت رو نه تنها توی چشمای قوچانی که توی حرفاش،رفتارش،نوشته هاش و زندگیش دیدم.میدونم چی میگی.
چند وقت پیش سردبیر سیاسی روزنامه ایران تو وبلاگش یه پست گذاشته بود و نوشته بود قوچانی مثل قیافه ش بی آزاره.
گفتم درست برعکس تو که مردم آزاری از سرو روت میباره
من هستما .نمي دونم چرا يه دفعه غيبتون ميزنه
پاسخحذفمن هستما .نمي دونم چرا يه دفعه غيبتون ميزنه
پاسخحذفمدیونید اگه فکر کنید کامنت پارسا رو کپی کردم:))
من هستما .نمي دونم چرا يه دفعه غيبتون ميزنه
پاسخحذفمدیونید اگه فکر کنید کامنت پارسا و قاصدک رو کپی کردم:))
من هستما .نمي دونم چرا يه دفعه غيبتون ميزنه
پاسخحذفمدیونید اگه فکر کنید کامنت پارسا و قاصدک و عمورضا رو کپی کردم:))
هه هه هه
پاسخحذفخنديديم. عَمَتونو مسخره كنيد.
هه هه هه
پاسخحذفخنديديم. عَمَتونو مسخره كنيد.
(خاله نه ها ، عمه)
هه هه هه
پاسخحذفخنديديم. عَمَتونو و خالتونو مسخره كنيد.
هه هه هه
پاسخحذفخنديديم. عَموتونو مسخره كنيد.
:))
خودمونيما كلا من فكر مي كردم فقط من مسخره ام
پاسخحذفخوب كسايي دور هم جمع شديم
@م.پارسا
پاسخحذفبچه بد !
آدم به خاله و عموش میگه مسخره ؟
;)
منم كه خوابم
پاسخحذف