فروردین ۰۲، ۱۳۸۹

1،2،3،......

شمردن روز های نبودنت از نو آغاز شده است
سرسختی زندگی هفت سین مرا کامل کرد

۳۲ نظر:

  1. گاهی وقتها از این همه تکرار تعجب می کنم ....روزگار خسته نمیشه؟؟....

    همه@
    دلم برای شلوغی اینجا تنگ شد

    پاسخحذف
  2. خوب بود . بجای "سمج بودن" می تونی بذاری "سرسختی" زندگی . اگر یک خط فاصله بین دو جمله از نظرت معنای خیلی مهمی ندارد حذفش کنی بهتر است

    پاسخحذف
  3. درخت های کوچه را
    رج می زنم
    تو می ایی...
    تو نمی ایی ...
    تو می ایی ...
    تو ..

    پاسخحذف
  4. می شمارم 1 2 3 ...
    دلتنگی هایم پایانی ندارد!

    پاسخحذف
  5. با نظر زروان بدجوری موافقم!
    "سرسختی" خیلی بهتر می کنه کارت رو

    پاسخحذف
  6. چه زیبا بود خاله سارا.
    خط اولش خیلی به دلم نشست!

    پاسخحذف
  7. زروان@

    باشه درستش می کنم

    قاصدک@
    دلتنگی فقط بیشتر میشه ....

    میچیکو@
    قابلی نداشت

    پاسخحذف
  8. ای که آنلاینی با من کامنت بگذار
    زود باش تا بهت بگم کامنت گذار

    از سروده های زروان تقدیم به فرد همیشه آنلاین

    پاسخحذف
  9. قشنگ بود. حالا چرا از بعد غمگین‌ش نگاه می‌کنین؟ سال نو یعنی نزدیک‌تر شدن به دیدار دوست. طبق فلسفه‌ی هگل هر چیزی درون خودش ضد خودش رو هم داره. تز و آنتی‌تز.

    پاسخحذف
  10. اغلن@

    وقتی دل خوش نباشه چشم هم خوشی نمی بینه

    پاسخحذف
  11. @سارا

    سلام عمو جان خیلی قشنگ بود سال نوت مبارک باشه ایشاالله امیدوارم که سالی همراه با شادی و برکت برات باشه و بهترین آرزوها رو برات آرزو میکنم

    سلام به همه بچه های به کسی نگو دلم برای همتون خیلی خیلی تنگ شده فکر نمیکردم که با گذشت 6 روز که اینترنت در دسترسم نبود و نتوستم بیام اینجا اینقدر دلم برای همتون تنگ شه ولی خوب شد سال نوی همه شما مبارک باشه و امیدوارم که سال خیلی خوب و خوشی رو در پیش رو داشته باشین

    پاسخحذف
  12. سلام عمو نگاه
    هستی الان؟

    پاسخحذف
  13. سلام عمو نگاه
    هستی الان؟

    پاسخحذف
  14. خاله سارا
    خیلی خوب بود
    یعنی هفت سینت هشتاست؟

    پاسخحذف
  15. از این 4 نفر هیشکی از بچه های ما نیست؟

    پاسخحذف
  16. میچیکو
    بیداری؟

    پاسخحذف
  17. چکار می کنی میچیکو ؟با پارسا یک جا هستید؟

    پاسخحذف
  18. هیچی!حوصلم سر رفته تصمیم دارم بشینم لاست ببینم!
    پارسا هم احتمالا خونشونه.

    پاسخحذف
  19. خب تو برو لاست ببین . منم می رم خواب می بینم:))
    .چون با پارسا با هم کامنت گذاشتید این وقت شب فکر کردم با هم هستید .خوش باشی شبت بخیر.

    پاسخحذف
  20. منم دارم مورچه ای به نام زی میبینم.
    با نگاه قرار گذاشتیم ساعت 11 آن شیم ولی من سوتی دادم با ساعت قدیم آن شدم دیر شد.

    پاسخحذف
  21. بچه مگه باید تا الان بیدار بمونه؟؟
    برو بخواب!فردا دیر بیدار میشه نمیرسی بری عید دیدنی عیدی بهت نمیدن اونوقتا!
    بنده خدا عمو نگاه رو هم که اذیت کردی!

    پاسخحذف
  22. سلام

    شب تا دیر وقت بیدارید که صبح هیچکی نیس دیگه...

    عمو نگاه @

    سلام . ممنونم عمو جون ...دل ما هم تنگ شده

    م.پارسا@

    نه همون یه دونه جای هفت تا سین رو پر کرده...
    تازه بچه خوب نیس 11 شب قرار بذاره پس کی می خوابی؟...

    پاسخحذف
  23. خوب منم رفتم تا یک هفته دیگه تقریبا نیستم....

    اینجا جای من و خالی کنید :)

    پاسخحذف
  24. @ سارا
    خوش بگذره جات سبزه اینجا . ولی خلوت بود خلوت تر هم شد :(

    پاسخحذف