اسفند ۱۰، ۱۳۸۸

بانوي من ...

شما بانوي من از بس كه لوسيد
دلم از هر چه ناز و عشوه پوسيد
چه خواهد شد كمي در خلوت عشق
به جاي غر زدن ما را ببوسيد

۱۹ نظر:

  1. ببخشيد با اينكه امروز داخل ساحل نگاه گذاشته بودمش ولي چون كسي پست نذاشت با خاله مشورت كردم و اينجا هم گذاشتمش

    يه بار گفتم از شعراي جلوي بخاري خيلي خوشم مياد اين هم يكي از همون ها بود ولي با اين تفاوت كه زير دوش امروز صبح به ذهنم رسيد و كامل شد فقط نخنديد لطفا ولي گاهي اينجوريه ديگه چاره اي نيست

    پاسخحذف
  2. ما نظرمون رو تو ساحل نگاه داديم و چون فعلا سال الگوي مصرفه پس ديگه نميگيم

    پاسخحذف
  3. @فرشاد

    عمو جون من توضيح دادم

    راستي مگه تو درس و زندگي نداري برو بشين سر درست

    اگه دم دستم بودي گوشت رو ميگرفتم مي شوندمت سر درست

    البته نه دلم نمياد با زبون خوش برو عزيزم سر درست

    پاسخحذف
  4. اگر بوسم بدون غر لُپت را
    و يا بي عشوه چنگ آرم دلت را
    نمي گويي زرنگي بچه پررو؟
    بكن آمادۀ چَك صورتت را

    پاسخحذف
  5. @ نگاه
    بد نبود ولی باید بگم در حد کارهای دیگه ات نبود ولی برای انبساط خاطر ظهرگاهی مفید بود.

    بده یک بوسه تا ده واستانی
    از این به چون بود بازارگانی

    پاسخحذف
  6. @ قاصدک

    به نظرم حرف حیاط خلوت در مورد پست کمیاب درسته. شباهت بیشتر از اونه که قابل انکار باشه .به عقیده من یا باید اسم شریعتی زیر نوشته گذاشته بشه یا اینکه پست طبق قوانین حذف بشه . گرچه خلاف قوانین وبلاگه من ترجیح میدم اسم شریعتی مثلا (با اقتباس از نوشته دکتر شریعتی) نوشته بشه و پست باقی بمونه البته تصمیم با شماست

    پاسخحذف
  7. @پارسا

    سلام من ناهار بودم جوابت قشنگ بود الان خوندم منتظر جواب من باش


    @زروان

    طنز بود يعني يك واقعيت اجتماعي مال ظهرگاه هم نبود مال شامگاه و خلوت عشق بود در هر صورت ممنون

    پاسخحذف
  8. @پارسا

    تو آن بودي كه جز نازم نكردي
    به جز با بوسه،در ، بازم نكردي
    دلت آيد زني بر صورت من!
    مگر تو خود هوسبازم نكردي؟

    پاسخحذف
  9. @پارسا

    ببخشيد من امروز ديگه نيستم دوست داشتم با هم مشاعره مي كرديم فعلا باي

    پاسخحذف
  10. عزيز من خيال خام كردي
    زبانت را برايم دام كردي
    من بيچاره عشقم پاك پاك است
    چرا اسم مرا بدنام كردي

    پاسخحذف
  11. :)))
    ما اگه بودیم طرف رو همینطوری هم می بوسیدیم. والا!

    پاسخحذف
  12. خاله قاصدك مهمون روز چهارشنبه موافقت فرمودن.فقط شرطشون اين بود كه مهموني نبايد لوس بازي و تعريف و هندونه باشه.ايشون فرمودن ما ادبيات خودمون رو داريم و چالش پذيريم و چالش درست كن.براي خاله بازي نميائيم.
    "تخته شاسيشون " رو هم ميارن كه براي نوشتن انتقادها زير دستي داشته باشن.فكر مي كردن اينجا هيشكي دوسشون نداره.ما بهشون اطمينان داديم كه نه اينطوري نيست ما علاوه بر اينكه دوستشون نداريم مي خواهيم سر به تنشون هم نباشه .(خاله قاصدك يك شربتي چيزي درست كن تا چندتا قرص سيانور بندازيم توش بديم مهمونمون).
    لطفا اسم و تاريخ را اصلاح نماييد

    پاسخحذف
  13. @پارسا

    زبانم رو تو گويي مثل دام است؟
    خيال عشق در دل خام خام است؟
    سخن از پاكي عشقت مياور
    نداري آنچه تو، نامش مرام است

    پاسخحذف
  14. برو گمشو مگر خواهر نداري؟
    مگر بهر خودت مادر نداري؟
    اگر فكر كرده اي بنده الاغم
    بكن عقدم اگر همسر نداري

    شرمنده به خدا.

    پاسخحذف
  15. آقا ما داريم ميريم خريد.چيزي نميخوايد؟

    پاسخحذف
  16. سوای شوخی خوشم اومد
    مرسی
    راستی نیومدن ما هم مربوط به مخابراته که با کابل برگردوندناش مار و به کافی نتا کشونده تا اواخر ماه هم اختلال مختلال داریم اینجا
    مثلن دارن کار بنیادین و خفن انجام میدن تا دیگه هی دوسال در میون خیابون نکنن

    پاسخحذف
  17. @پارسا

    سلام عزيزم ديگه اگه من بخوام ادامه بدم خيلي ضايع ميشه ترجيح ميدم كه ادامه ندم ولي يكباره قات زدي چرا من فقط گفتم بي مرام همين و بس بگذريم ولي جالب پيش رفت ببخشيد من كلاس داشتم ديشب مجبور بودم كه زود برم

    پاسخحذف