آن مرد غیر سیاسی ،آن منتقد بدون رودرواسی، آن انسان کمی تا قسمتی عاصی ان صاحب تخته شاسی؛ آن شیفته انتقاد ؛ آن حکمران بر باد ؛آن از جمله اوتاد، شیخنا و مولانا میلاد. از عرفای طریقت گرافیکیه بود که رهروانی بی شمار داشت . سه وبلاگ داشت به نشان تثلیث که در یکی عکس های آنچنانی نهادی و در دیگری آبروی مینیمال به حراج گذاشتی و در بلاگ شاسی بلندش از کرامات و شهوداتش مطلب نقل نمودی بس معجزه آسا. چون قلم در دست می گرفت خوانندگان مدهوش کردی و همه مشایخ نت برایش کامنت گذاشتندی که الحق بزرگ کسی بود. از کرامات ایشان یکی نجات خروس است از دست همسایه ، دیگری ورود است در قسمت زنانه اتوبوس به سهو و نفس کش طلبیدن ؛ و کرامت اصلی و عجیب او این بود که از در پیت ترین چیزها حالی ماورائی و وصف ناپذیر به او دست می داد که شرح آن در این مقال نگنجد.و اما مجلس وعظ ایشان ....
اول بگم که دوس دارم بدونم این متن معرفی من کار کی بوده. هر کی هست دمش گرم.(حدس میزنم کار نگاه یا پارسا باشه) داشتم فکر میکردم احتمالن خوب بتونه رپ بنویسه. لوول بهرحال از بابت دعوتتون خیلی ممنونم و امیدوارم امروز اینجا اتفاق های خوبی بیوفته.
سلا اومدي يا نه راستي براي يكي از نوشته هات به نام آمنه يه كامنت گذاشتم برو حتمن بخون من رو ياد يه رماني ميندازه به نام ياس هاي سپيد عشق كه بر اساس واقعيت نوشته شده اگه بخونيش خيلي تحت تأثير قرار ميگيري اون كارت رو خيلي دوست داشتم
نگاه @ ممنون. یادم نیست که اونجا اشاره کردم یا نه. آمنه، اسم یه دیوونه بود. دیدی بعضی آدمها، بعضی شخصیت ها همیشه تو ذهنت میمونن؟ آمنه برای من یکی از همیناست. ده-یازده سال پیش برای کاری رفته بودم حصارک. یه دیوونه ای اونجا بود ظاهرا 40 ساله. با موهای بلند و پریشون و دندونهای ریخته و چهره خندان. همینجوری راه میرفت میگفت آمنه. بچه ها مسخره اش میکردن ، میزد زیر خنده و میگفت آمنه. راستش این صحنه بدجوری تو ناخودآگاه من جا خوش کرد. بعد از اون خیلی روزا به یادش میوفتم. این داستان، بجز همین قسمت که گفتم بقیه اش زاده تخیل خودم بود. یعنی تو ذهنم اون آدم رو با اون اوضاع اینجوری برای خودم ساختم. راستی از بابت معرفی کتاب ممنونم. ببینیم خاله ای کسی پیدا میشه برامون بخرش یا نه. ;)
جاداره من به خاطر طراحي خيلي قشنگت ازت از طرف همه به كسي نگو اي ها تشكر كنم ايشالله سايت بالاي سر ما جوون ها باشه هميشه خاله
@ميلاد
نه اونجا توضيح نداده بودي ولي كارت رو من خيلي دوست داشتم هر چي بوده داستان كاري ندارم من خيلي دوست داشتم چون من رو ياد يكي از تأثيرگذار ترين رمان هايي انداخت كه توي زندگيم خوندم و حتي رفتم قبر شخصيت هاي اصليش رو هم پيدا كردم
@پارسا
عمو جوني سلام آخه از يه بچه چهارساله كي انتظار كت و شلوار داره زودي صبحونه بخور و بيا مهمونمون منتظرمونه
@زروان
عمو جون كجايي شاهكارت رو خيلي دوست داشتم تو فوق العاده اي
عمو ميلاد نشون به اون نشون كه با داريوش رفاقت داري تا مهمونات نيومدن روي ما حساب كن ما طرف شمائيم.اصلا هم اين به كسي نگوئيها در حد و اندازه اين حرفا نيستن با اون بچه لوسشون و مدير ديكتاتورشون و شاعر بي مزه شون و زروان هميشه شاكيشون و دختراي جوجه دانشجوش و اون بچه پرروهه پشت كنكوريشون.حالا باز اون روزنامه نگار توقيفيشون يه چيز اَه اَه اَه تازه وبلاگشونم مزخرفه با اون كلاغ بي ريختشون
م.پارسا @ ببین تو خودت اصن دوس داری دعوا کنی. همه اینا که گفتی درست، دعواهای خانوادگی تون به خودتون مربوطه. ولی نبینم پش سر کلاغ جماعت بدگویی بشه اینجا
@ م.پارسا باز تو نقش بازجوی خوب را برداشتی؟ مگه قرار نگذاشتیم این نقش مال من باشه این بار تو بازجوی بد بشی؟ @ میلاد عمرا کسی بتونه اینجا را هک کنه.فکر کردی آن کلاغ تو لوگو که نشونه سرویس های پیشرفته اطلاعاتیه با آن سیم خاردارها که اوج امنیت را تداعی می کنند الکی هستند؟ نه داداش اینجا هک بشو نیست.
خاله ها و عموها جان من يه ديقه گوش بديد اون بالا رو نگاه كنيد ببينيد كلاغه مون چه جوري داره به خروس ميلاد نگاه ميكنه. حتما داره ميگه جلل خالق اين ديگه كيه. نه جان من نگاش كنيد
خب حالا من یه توضیحاتی راجع به خودم و وبلاگ هام میدم.
والا بنده هم مثل خیلی از شماها از طریق 360 وارد عالم وبلاگ نویسی شدم. الان که دارم فکر میکنم، میبینم ن با 360 نه تنها وارد عالم وبلاگ نویسی شدم، که خیلی چیزهای دیگه رو هم تجربه کردم. از دوستیهای خوب و ریشه دار در دنیای واقعی (هرچند تعریف مجازی برای اینترنت رو زیاد نمیپذیرم) بگیر تا هزار و یک جور تجربه دیگه. بعد از تعطیلی 360 یه مدت سرگردون بودم. تا موقع انتخابات امسال. بعد از انتخابات بود که توی اون فضای پر از بغض خرداد ماه، فکر کردم چقدر دوس دارم با یکی حرف بزنم. دوست داشتم یه تریبون داشته باشم. یه جایی که حرفای خودم رو بدون رودرواسی با کسی بزنم. تخته شاسی در یه همچین فضایی ایجاد شد. این هم لینک اولین پست من توی تخته شاسی که اگه بخونین کاملن حس و حال اون روزهای من رو درک میکنین. از اون به بعد گهگداری یک پست مینوشتم تا اینکه از طریق میثم با مدل نوشتن هفتگی آشنا شدم. فکر کردم که این همون چیزیه که بهش احتیاج دارم. چون مدت زیادی بود که دست به قلم نبرده بودم و نیاز به تمرین داشتم. و برای یادگیری هم هیچ راهی بهتر از توی منگنه قرار دادن ذهن نیست. در واقع سعی کردم خودمو مجبور به نوشتن کنم تا دستم روون بشه. و درست لحظه ای که این اتفاق افتاد، از این کار دست کشیدم. هرچند به ظاهر باعث شد بیش از نصفی از بازدید کننده هام رو از دست بدم.
خوب این یه تعریف کلی از تخته شاسی بود. حالا به مرور بیشتر در موردش میگم و دوس دارم نظر شما ها رو هم بدونم.
در ضمن وبلاگ تخته شاسی از دیروز به علت تخلفات مکرر از قانون بلاگ نویسی از طرف هیات نظارت بر بلاگستان لغو مجوز شده.مدارکش هم موجوده. ایشون بدون توجه به تذکرات متعدد هیات نظارت هم چنان به اقدامات ضد ملی و ضد دینی خودش ادامه داده.
این آقا هشت ماه در جریان آشوب ها و اغتشاشات و حریان فتنه(جنبش قهوه ای) حضور داشته و جزو سران اسن جنبش بوده حالا اومده مدیریت سه تا وبلاگ رو هم بر عهده گرفته. از سوی برخی عناصر معلوم الحال هم حمایت می شده
با اجازه من اولین نظرم را راجع به قالب وبلاگ تخته شاسی میگم. به نظرم ساید بار سمت چپ بیش از حد بزرگ و عریضه با این وجود فونتش خیلی ریزه و در مورد لوگو هم عنوان وبلاگ آنقدر که باید مشخص و نمایان نیست.عکس های سیاه سفید و لوگو قشنگند ولی تعدادشون زیاده به نظرم می شد تعدادشون را کمتر کرد. یک چیز جالب هم که من تو گودر بهش برخوردم اینه که تقریبا هر وبلاگ بلاگری را که می زنی more like this دو تا وبلاگ معرفی می کنه یکی پنگول نامه یکی تخته شاسی. این میلاد با گوگل یک سر و سری داره به گمانم.خیلی هم اذیتش نکنید یه وقت دیدید گوگل از نتایج جستجو حذفمون کرد
انگار قراره هر مدت یه بار ما به یک پرنده نسبت داده بشیم. توی دوران سیصد و شصت کلاغ بودیم و اینجا هم از قرار خروس شدیم. نمیخوام وارد بحث های فلسفی بشم چون زیاد به قیافم نمیاد. لول ولی خوب هر کدوم از این موجودات واقعن جای بحث و تفکر زیادی دارن.
زروان ازلی @ بنظرم فونت ها کوچیک نیس. شاید نرم افزارت مشکل داره . لول. ولی خب بزودی شاهد تغیرات ظاهری بنیادی در تخته شاسی خواهیم بود. در مورد گوگل، جالبه که وقتی آمار رو نگاه میکنم، دوستان معمولا با سرچ عناوین نغزی همچون "دختر شاسی بلند" و "شهــ.وت س.را" به وبلاگ من میرسن. عنوان دومی که گفتم برمیگرده به تیتر داستان اتوبوس.
رضا@ آقا جان شما تخته شاسی رو لغو مجوز کنی، در شاسی میسازم. در شاسی رو لغو مجوز کنی، پنجره شاسی میسازم. پنجره شاسی رو لغو کنی میلاد شاسی میسازم. حاجی این پنبه رو که من کوتاه بیام از گوشت دربیار. من به پای عهدی که با ملتم بستم ایستادم.
@ میلاد منظورم این بود که این فونت توجیه کننده این عرض زیاد نیست .البته سلیقه است.خیلی خوبه که سروقت معین آپ کردن را کنار گذاشتی.آدم یک وقت یک حالی بهش دست میده دوست داره با بقیه به اشتراک بگذاره .مثلا اگه دوشنبه یک اتفاق جالب بیفته باید تا یک شنبه بعد صبر کرد که بتونی بنویسی مطلبت رو و کلا مطلب بیات میشه.
نظر من درباره وبلاگ ميلاد مثل آخرين كامنت عمو رضاست. اصلا كي اين وبلاگ رو معرفي كرده.اينم شد وبلاگ.....ها خودم من غلط خوردم.اصلا من از همينجا از همه معذرت مي خوام.يه جور امروز رو بگذرونيد ببينيم چي ميشه.ولي براي همفته هاي ديگه خوب بررسي كنيد تا وبلاگ خوبي رو دعوت كنيم.
من الان دارم فکر می کنم چرا این مهمونی زودتر برگزار نشد؟ تا چه حد سهل انگاری آخه ؟ کی بود می خواست با آرایش تهاجمی به این میلاد واقعا نازنین و خانواده محترمه حمله کنه تا من حسابش را برسم؟ :))) @ آبجی خانوم می لاد اینا خیلی به چشم خواهر برادری ممنون. دل به دل راه داره
آبجي خانم آق مي لاد اينا@ به كوري چشم دشمنان ما هفته اي دوبار ميريم اسختر به كوري چشمشون بيشتر چون كوچولو هستيم سانس خانوما ميريم.حالا بذار دشمنان به رفتن توي اتوبوس خانوما پُز بدن
غزل @ تو تا همین دو دقه پیش آبجی ما بودی که!! البته خب ناراحت نمیشم. علاوه بر من، نیوتن، امام حسین، حضرت علی، گالیله، و بیشتر اندیشمندها و بزرگان دیگه هم تنها موندن.
رضا @ شما هم وبلاگ زیبایی داریدو مخصوصا از بخش "فال حافظ" خیلی لذت بردم. لینک شدید دوست عزیز
@پارسا ، زروان بیایین این شیشه نوشابه ها رو بگیرین این جعبه هم پره اسپری فلفله برین ببینم چه می کنین هر کی نماد قهوه ای داشت بگیرید ببرید تو "به همه بگو" تا اعتراف گیری رو شروع کنیم
خب حالا اگه میخواین وبلاگ تخته شاسی رو نقد کنین حاشیه ها رو کم کنین و نظر بدین.واسه می لاد هم خوبه.اینجوری میتونه وبلاگش رو بهتر و بهتر کنه.چون ذهن خلاقی هم داره هر نقد و نظر می تونه مثل یک پله باشه که میلاد ازش بره بالاتر.اینجوری به طور حتم پست های بعدیش بهتر و بهتر خواهد بود.
@هممه: سلام! کلاس رو زودتر پیچوندم اومدم سایت دانشگاه!! 10:30 هم کلاس دارم!شرمنده که زیاد نیستم. @قاصدک: خاله از اونجایی که بچه حرف گوش کنی هستم، به حرف خالم گوش کردم و اومدم اینجا.قضیه دانشگاه رو ایشالا کی درست میکنی؟؟؟ @م.پارسا: من خودم به شخصه شاهدم که با زور کتک می فرستنت توی حموم! دروغ گو!دروغ گو!
من قبلا تخته شاسی را یکی دو بار بیشتر نخونده بودم . این دو روزه خیلی از پستهاش رو خوندم. فضای خوب و صمیمی ای داره وبلاگ .یک حسی که من در مورد خیلی از پست ها دارم اینه که پست ها درست و به موقع به پایان نمی رسند و نیمه کاره رها می شن . مثل یک نگاه سریع و عادی می مونن. نمی دونم عمدیه یا سهویه.اما درست لحظه ای که آدم درگیر ماجرا شده پست تموم میشه.این در مورد همه پست ها مصداق نداره ولی در مورد خیلی از پست ها اینطوریه.
من یه بار بیشتر وبلاگ میلاد رو نخوندم(این از کم سعادتی ماست!)اونم اون پستش بود که توی اتوبوس رفته بود قسمت خانم ها. خیلی قشنگ بود کلی خندیدم! ولی به نظر من هم اون ستون سمت چپی یخورده بزرگه.
در مورد تخته شاسی خیلی وقته که تو وبلاگ خودم لینک شده.نوشته هاشو خیلی وقته میخونم. طنز مینویسه و تقریبا خوبم مینویسه.جای بهتر از این ها شدن هم داره.فقط باید یه کم قدر خودشو بیشتر بدونه! اینکه تخته شاسی قبلا یکشنبه ها آپ میشد به نظرم زیاد مناسب نبود.حالا که هر وقت دلش میخواد آپ میکنه بهتره.
@زروان: اون مطلبی که اول نوشتی خیلی قشنگ بود! مجله همشهری جوان هم گاهی اوقات وقتی کسی رو میخواد معرفی کنه همینجوری مینویسه که من خیلی باهاش حال میکنم! این کار، کار هرکسی نیست!دمه شما گرم. @قاصدک: هدر خیلی خوب شده مخصوصا اون خروسه خیلی جالبه!
زروان @ در مورد تموم شدن بی موقع پست ها خب من زیاد علاقه ای به نتیجه گیری ندارم. فکر میکنم حق با تو باشه. مثل اون پست "فرق هست میان ماه من و ماه تو" علتش اینه که خیلی دوس دارم ببینم از اونجا به بعد ذهن مخاطب هام به کجا میره. یه جور سنجشه خودمه. نمیدونم چطور بگم. میخوام ببینم بقیه هم از اون مقدمات به اون نتایج من میرسن یا نه. بهر حال سعی میکنم حتمن در آینده بهترش کنم. ممنون از این توجه خوبی که داشتی
@میلاد من هم گاهی با طولانی نوشتنت مشکل دارم البته وقتی می خونم تا آخرش می رم ولی گاهی پیش اومده که بخاطر طولانی بودن نخوندم ! نه اینکه تنبلی کنم یا اهمیت ندم ولی وبلاگ های زیادی هستن که می خوام مطالعه کنم
از اونجايي كه ما پيش تر و در همين مكان و در ملا عام هواداري و بچه مرشدي!!خود را به آن صاحب تخته شاسي... ابراز نموده ايم(شهره هم شاهده!!) با دلي شاد و قلبي مطمئن از حضور همه خواهران و برادران ديني خداحافظي كرده و به كلاس ميشتابيم...!!
@میلاد عکسای خوبی هم داره موضوعاتشم مثل بیشتر عکاسای آماتور(مثل خودم)بیشتر طبیعت هستش. اگه عکساتو تو یه فوتوبلاگ میذاشتی بهتر بود.حداقلش این بود که مجبور نمیشدیم با فیل تر شکن عکسارو ببینیم.
@ میلاد حدس می زدم که عمدی باشه . یک پیشنهاد هم داشتم که از قبل تو ذهنم بود و با خوندن کامنت بهانه و قاصدک تشدید هم شد . آن هم یه پیشنهاد ژورنالیستیه به این صورت که مخصوصا در پست های بلند باید تیتر پست ها و چند خط اول خیلی جذاب و تاثیر گذار باشه تا موتور مخاطب روشن شه و تا آخر مطلب رو بخونه . بعضی پستهات تیتر خوب و محرک دارند بعضی هاشون تیترهای ساده و بی کششی دارند ولی خود پست جذابه و به همین دلیل خواننده یک مطلب خوب را از دست میده
سینا @ من اسم خودم رو طنز نویس نمیذارم. چون واقعن زیاد هم توانا نیستم دز این زمینه. اگه دقت کنی نوشته های طنزم هم انگشت شمار هستن. بهرحال ممنون از توجهت.
غزل @ شما هر چی دل تنگت میخواهد بگو. محور بحث تخته شاسیه.
همه @ راستی بچه ها در مورد میلیمال نظر بدین. چون هر چی باشه الان مثل یه بچه یه ماه است که هرجوری فشارش بدی همونجوری شکل میگیره. ولی تخته شاسی دیگه برا خودش مردی شده. به این زودیا نمیشه تغییرش داد.
قاصدک @ درسته خوب. خودم هم نسبت به نوشته های طولانی سایرین همین حس رو دارم. بعضی وقتا دلم نمیاد کیفیت رو فدای کمیت کنم. پیش خودم میگم چیزی رو که خودم میخوام مینویسم، کما اینکه دو نفر بیشتر تا آخرش نخونن.
سینا @ عکسا که توی فتو بلاگه. میلی فتو رو دیدی یا نه؟
آقا رک بگم نقدا خیلی چیزه! چیز! یعنی یه جوریه دیگه! آدم حوصله ش سر میره!
نقد باس اینجوری باشه: می لاد! بهتره کلاً جمش کنی! آخه اینم شد وبلاگ؟! اینم شد طنز؟! چی بود اون داستان بی مزه صدای خروس تو رستوران! من همونجام گفتم! پر از تناقض بود! تازه آخرشم اصلاً قشنگ نبود! البته من اینا رو فقط واسه مثال گفتما! و الا همه می دونن داداش می لادم فوق العاده س!
در ضمن ايكه بهتره تمام نماي عكس ها رو تو حالت كوچيك پيش نمايش بگذاري. ضمنا اون "پيام هاي قديي تر" اصلا خوب نيست. صفحه بعد يا مثلا عكس هاي ديمي تر يا هر چيزه ديگه
همه و مخصوصن آبجی خانوم @ این داستان خروس جالب شده. تاحالا ندیده بودم یه پست توی یه وبلاگ انقدر حرف و حدیث داشته باشه دنبالش و ملت یادشون بمونه. حالا کار ندارم که علت موندگاریش چرت بودنش بوده یا خوب بودنش، ولی کلن اتفاق جالبیه که انقدر تاثیر گذار بوده. شخصا قسمت دوم داستان رو خیلی دوست دارم. اتفاقن به فکر بودم از یکی از دوستام کمک بگیرم یه فیلمنامه از توش دربیارم.
@ میلاد در مورد میلیمال هم یه نظر بدم و برم سر کار و زندگیم .واقعیت اینه که جز یکی دو تا از مینیمال هات بقیه را دوست نداشتم. آن نکته ظریفی که به عقیده من تو مینیمال باید باشه و ذهن را درگیر کنه تو مینمالهات نیست .مینی مالهایی که تو مینیمالیده می نویسی بهتر هستند ولی باز هم مشکل سوژه نو و ابتکاری را دارند. جالب اینه که از نوشته هات تو تخته شاسی مشخصه که می تونی نگاه متفاوت و تیزبینی به دور و برت داشته باشی اما نمی دونم چرا این نگاه تو مینیمال هات نیست.حتی آن طنز جالب تو تخته شاسی هم تو مینمال هات حضور خوبی نداره. به نظرم باید روی میلیمال خیلی کار کنی تا به سطح مطلوب برسه بچه های به کسی نگو من گلم را زدم و رفتم . ازش حفاظت کنید. یادتون نره که بهترین دفاع حمله است . برگردم باید شش تا زده باشید ها :))))
به نظرم در نتيجه سيزي به وجود اومد ه خيلي ها حتي خودم بهش دچار شديم. اول نوشتار هفتگي و مقرر و بعد مطالب گاه بي گاه كه مي خوايم بريزيمشون بيرون. ميليمال هم فكر كنم اينطوره.
اما همانطور كه ميلاد تو ستون راست گفته اونجا هم شفاف و بيپرده كه بعضي وقتها خيلي بي پرده ميشه.
فقط يه انتقاد كه تو هر 3 وبلاش دارم توضيح نوشت و حاشيه خيلي زيادش است و ابزار اضافي و زياد كه وبلاگش رو سنگين و شلوغ ميكنه
و اما نقد بنده راستش من از وبلاگ ميلاد خوشم اومد خب چي بگم. فقط چندتا پيشنهاد دارم كه اگه من جاش بودم براي وبلاگم اين كارا رو مي كردم اول اينكه منم كاملا با زروان و ميچيكو موافقم اين باكسهاي سمت راست خيلي بزرگه البته يه قشنگيي داره ها ولي اندازش يه كم كوچيكتر بود بهتر بود درباره هدر هم بايد بگم خيلي خوبه فقط اون نوشته تخته شاسي رو مي تونستي به شكل گرافيكي كه طرح خودته بنويسي تا معلوم بشه گرافيستي و البته چه جور گرافيستي هستي.مي دوني كه از روي يه طرح ميشه به شخصيت طراحش پي برد. اون قسمت سمت راست پائين خيلي خالي مي مونه درسته كه توي وبلاگاي ديگه هم همينه ولي به خاطر عريض بودن باكسهاي بالا اين قسمت بيشتر به چشم ميخوره. از اون نوشته تمپلت فري كه بالاي هدرت هست خوشم نيومد هدرت رو بي ريخت كرده مي دونم نميشه كاريش كرد ولي من خوشم نيومد. اينا اولين نقدم درباره قالب وبلاگت بود.درباره ادبياتت هم نقدم رو مي نويسم.
زروان ازلی @ جوابتو بشنو و برو آره خب توی مینیمال نویسی خیلی تازه کارم. ولی در مورد میلیمال، از اسمش که بگذریم، قرار نبوده صرفا" مینیمال نویسی باشه. بیشتر حرف های روزانه است. البته داره به سمت مینیمال نویسی محض پیش میره. سعی میکنم با تمرین به مرور بهتر بشم.
در مورد محتوا (ميليمال) هم بگم كه با زروان تقريبا هم نظرم ولي نه ا اين شدت. كه البته فكر كنم حاصل همون علاقه به بيرون ريختن به.يعني دست داري براي خودت بنويسي نه مخاطب و اين از 0كامنت ها معلومه..
م.پارسا @ در مورد هدر دقیقن همین کارو کردم. یکی از بهترین لوگوهایی که طراحی کردم همینه. سعی میکنم دنبال یه قالب جدید بگردم. ولی راستش خیلی کار سختیه. مخصوصن برای من که بتازگی بسیار مشکل پسند شدم. حالا یه بسیار میگم، تو یه بسیار میشنوی. بهتره بگم تازگی ها بطرز بیمارگونه ای مشکل پسند شدم. منتظر نقدهای ادبیت هستم استاد ِ 4 ساله.
حالا که دارین نقد میکنین کلن مارو، یه سری هم برین توی این آدرس. چند تا از پوسترهام اینجا نمایش داده شده. البته جدیدترینشون واس 2 سال پیشه. ولی دیدنشون خالی از لطف هم نیست.
@میلاد کار خوبی کردی لینک دادی اینارو من مرداد ماه دیدم یا شاید شهریور بود همون موقع که اعلام کردی کلی از بچه ها از دوسالانه ی مسابقه گرافیک انصراف دادن کارت درسته اتفاقا فکر کنم چند روز پیش به م.پارسا بود که گفتم میلاد طراحه پوسترهای قشنگی داره الکی نمی خوام تعریف کنم ازت ولی قشنگه کارات
خب آقا ما كارمون تموم شد مهموني تمومه بريد خونتون اين برنامه يه پروژه بود براي آشتي كنان دونفر و نصفي .نصفي خود من بودم اون دوتا هم اسمشون محفوظه اولِ اسم يكيشون رو مي تونم بگم .اول اسمش ميلاده :))
*یکی از ویژگی های خوب تخته شاسی - میلاد - کلاغ - خروس - اینه که وقتی براش کامنت نمیذاری تا دو هفته باهات قهر نمی کنه که وای تو چرا برای من کامنت نذاشتی ، یعنی آدم با میل خودش میره براش کامنت میذاره
* یکی از ویژگی های خوب وبلاگ تخته شاسی همون عکسای بالای وبلاگه که همشون رو من دوست دارم و به نوع خودش خاصه
* به نظر من بلند نوشتن هنر می خواد اینکه بتونی خواننده رو متقاعد کنی تا آخر متن همراهت باشه سخته اما من خیلی از مطالب میلاد رو تا آخر خوندم درست مثل بلاگ " کرو " به نظرم مطلب نه اونقدرا طولانی باشه که حرصت رو در بیاره و نه اونقدرا کوتاه که ارزشی نداشته باشه ، تخته شاسی از اسمش مشخصه اصلا بیانگر یه وبلاگ با نوشته های کوتاه نیست
* یکی از ویژگی های خوب میلاد اینه که خودشه ، یعنی همینی که هست یا قبولش می کنید یا نه! خوبه که آدم خودش رو همونطوری که هست نشون بده ، کاری که خیلی از وبلاگ نویسا نمی کنن
سلام مرکز تهیه و ظبخ غذای قاصدک خانم ؟ دو تا چلو جوجه خروس با یه بیف میلاد میلیمالف میخواستم لطف کنید بفرستید به آدرس : هیأت نظارت بر وبلاگهای ... وزارت ارشاد برای معاونت مطبوعاتی وزارت جناب آقای محمد علی توقیف ببخشید محمد علی رامین
من دوباره اومدم! استاده بیچاره قیافه های ماتم زده و ترسیده ی ما رو دید گفت واسه این هفته بسه! کسی از مکانیک سیالات چیزی بلده؟؟ ما که کف کردیم! تازه کتابش رو هم باید بگیریم که 11000 تومن پولشه!!!! فکر کردن ما سر گنج نشستیم؟؟؟خلاصه هرکی این کتاب رو داشت بفرسته واسم که بهش نیازمندم. خدا خیرتون بده!بابام دعاتون می کنه به خدا!!
* یکی از ویژگی های تخته شاسی اینه که میلاد نویسنده شه
* یکی از ویژگی های میلاد اینه که تخته شاسی وبلاگشه * یکی از ویژگی های تخته شاسی اینه که پست هاش طولانیه * یکی از ویژگی های میلیمال اینه که پست هاش کوتاهه * یکی از ویژگی های میلی فتو اینه که پست هاش عکسه * یکی از ویژگی های میلاد اینه که خیلی دوس داش تنیه ! * لوووووووووول
خيلي سخت اتفاق مي افته كه يه وبلاگ رو كلا دوست داشته باشم
جنگ اول بهتر از صلح آخر است
منظورم اين بود كه شايد گاهي توي خيلي از وبلاگ ها هم ميرم و كامنت ميذارم كه ديگه روتين شده برام ولي گاهي اشتياق واقعي در اون نيست كم هستن كسايي كه واقعا كاراشون رو دوست داشته باشن
خوب اينا رو گفتم نه براي اينكه بگم واي من خودم چنين و چنان ماها كه هممون در يه سطح متوسط كار مي كنيم حالا هر كسي توي يه زمينه و من هم يكي از بقيه تفاوت هامون بيشتر گاهي جنبه سليقه اي پيدا مي كنه يعني حتي نقدهامون هم جنبه سليقه اي پيدا مي كنه حالا اينا رو گفتم كه بهت بگم من كارات رو دوست دارم ولي مي توني اون كارا رو كوتاه تر هم بگي
گاهي خودم شعراي بلند مي گفتم توي يه شب شعري يكي از اون كاراي بلندم رو خوندم خيلي همه خوششون اومد 20 سالم بود بعدش يكي ازم پرسيد خيلي خوب بود ولي چرا اينقدر بلند من بهش گفتم كه خوب حرفام تموم نميشد گفت به فكر حوصله خواننده يا شنونده هم باش
همون حرف ها رو مي شه چندتا كارش كرد حالا احساس من اينه كه تو هم مي توني اين كار رو بكني كوتاه تر
البته اين انتقاد نبود يه نقد كوچولو بود در مورد طراحي وبلاگت هم چون خودت يه طراحي بهتره كه من جلوي توپچي ترقه در نكنم ولي جاي كار خيلي داره مي توني بهترش كني در موردش فكر كن
در هر صورت كه من كارات رو خيلي دوست داشتم و اميدوارم كه هرچه زودتر و بيشتر پيشرفت كني
راستي يادم رفت به مهموناي جديد سلام عرض كنم معمار آريايي سلام بابت عكسا دستت درد نكنه بعد از ظهر ميرم انقلاب براي مراسم جمعه هستي؟ خاله فرناز سلام.يه كم براي ميلاد نوشابه باز مي كردي.
م.پارسا @ پوسترها کارهای قدیمیه. ولی خب دیدم حالا که هر چی توی نت داشتیم رو شده اینا هم رو کنیم . خیلی وقته دنبال طراحی یه سایت هستم که همه کارهامو بذارم موفق نمیشم.
معمار آریایی @ الان فقط ساچمه پلو موجوده اینجا
قاصدک @ چیییه؟ حسودیت شد یکی مارو تحویل گرفت؟ بععله قاصدک خان. حرف حق همیشه سنگینه. با اون یک دقیقه سکوتت.
نگاه @ ممنون از اینکه نظرتو گفتی. البته موافقم که با شرط اینکه از کیفیت مطلب کم نشه، خلاصه نویسی خیلی خوب و مفید میتونه باشه. من سعی میکنم کم کم برم به اون سمت. هنوز خیلی کم تجربه هستم. اگه مشکلی پیش نیاد و مثل بعضی وقتها جهانبینیم یهو تغییر نکنه و وبلاگ نویسی رو ادامه بدم، مطمئن باش به مرور بهتر میشم. در مورد قالب و طراحیش. راستش این طرحی که میبینین اصلن ربطی به طراحی من نداره. چون من اصولن دانش طراحی وبلاگ و وب سایت رو ندارم. کاری که من کردم صرفن ویرایش همون قالب های آماده بوده. بنابراین زیاد مورد تائییدم نیست. با توجه به این حرفها، فقط سعی کردم یه قالبی رو انتخاب کنم که تا حد امکان ساده، گویا و سریع باشه.
میچیکو @ آره خب اون کار واسه 2-3 سال پیش بود. ممنون از لطفت
@سینا: آقا اینجا کسی بهت ناهار نمیده!!! اینا همشون ییهویی باهم غیب میشن میرن ناهار شرکت رو میخورن و ییهویی هم همه با هم پیداشون میشه! @م.پارسا: [...]بابات بهت سلام یاد نداده؟؟؟ به من سلام نکردیا!!! بابات به این خوبی تو چرا اینجور شدی؟؟!! به داییت رفتی نکنه!!!
مرسي كه كامنت من رو كامل خوندي آفرين بهت تبريك ميگم به مرور زمان با رياضت كشيدن انسان توي سبك خودش زبان خاص خودش رو پيدا مي كنه من مطمئنم كه اين اتفاق به مرور زمان هم براي شما مي افته يعني ما بايد از اين به بعد هر كاري كه پيش ميره كاراي خيلي بهتر و به مرور هم كوتاه تر و پرمغز تر ازت توي تخته شاسي بخونيم
در رابطه با طراحي هم خودم حدس زدم شايد اين موضوع در ميون باشه براي همين فقط به يه تذكر كه نميشه گفت پيشنهاد نميدونم خودت يه اسمي براش بزار يه چيزي كه ربطي به نقد نداشته باشه البته دادم بهت
در هر صورت اميدوارم كاراي قشنگت رو به مرور زمان بيشتر بخونيم و توي وبلاگ به كسي نگو خيلي بيشتر تو رو ببينيم اميدوارم موفق باشي
من چندتا نکته در باب وبلاگ میلاد بگم اما از اونجایی که نقاط قوت وبلاگ مثل صداقت و صراحت و بیان موضوعات ساده و پیش پا افتاده به شکل جذاب رو همه میدونیم من یک راست میرم سراغ انتقادات. اول از نظر انتخاب موضوع همونقدر که چند تا پستش خیلی درخشانه یکی دوتا پست هم حرف خاصی برای گفتن نداره.درسته که وبلاگ یک چیز کاملا شخصیه و آدم میتونه هر چی خواست بنویسه ولی خب احترام به مخاطب باید نویسنده رو در انتخاب موضوع وسواسی کنه.این مطلب رو میگم چون میلاد وبلاگش مختص یک موضوع خاص نیست و از همه چیز مینویسه واسه همین باید دقتش رو بیشتر کنه تو انتخاب موضوع. دوم سبک نوشتنه. یا باید کاملا محاوره ای باشه مثل همین متن که الان من دارم مینویسم یا هم نوشتاری باشه.ما معمولا همه میخوایم محاوره ای بنویسم تا نوشته مون واسه خواننده صمیمیت داشته باشه اما از اونجایی که نوشتن محاوره ای سخته به اشتباه می افتیم.میلاد این موضوع رو تا حدود زیادی رعایت می کنه ولی باید دقت بیشتری به خرج بده سوم هم که خودش میدونه مربوط به غلط های املاییه که توی هر پستش یکی دوتا پیدا میشه.باید در این مورد هم دقت بیشتری بکنه
آقا ساعت از 12 گذشه!! ما رو هنوز بیرون ننداختن!!جل الخالق! ولی ما خودمون میریم.برم صف وایسم که ناهار رو بزنیم تو رگ!خیلی گشنمه!! به قول خاله الهام(آخی نیستش دلمون تنگ شده واسش!) خداحافظ از اینجا تا سلام از اونجا!!!
@میلاد یادمه یه بار تلفنی هم بهت گفتم من که نوشتن بلد نیستم هی میرم قالب می سازم با رنگ ،می فروشم به شما، تا به آواز قناری که در آن ...... :)))
بی خیال پسر جون یک دقیقه سکوت حتی نمی تونه کسی رو یک ثانیه هم ساکت کنه! ادعایی ندارم عزیزم تازشم الان داریم وبلاگ تورو نقد می کنیم قرار نیست بخاطر بهتر شدن وبلاگت جایی رو تخریب کنید نه ؟ حالا برو اون خروسو وردار میخواییم راحتش کنیم :))))
@م.پارسا: هی من میخوام برم نمیزاری!! [...],[...],[...] بی تربیت!!! من تو رو ببینم حالیت میکنم! یعنی الان منظورت این بود که معمار آریایی و این همه ای که بهشون سلام کردی سوپور بودن دیگه!! نچ نچ نچ نچ!!! این بار دیگه خداحافظ!
رضا @ آقا جالب بود نظراتت. در مورد نکته اول، خب طبیعیه آدم فراز و فروز داشته باشه. نمیشه انتظار داشت یکی همیشه خوب بنویسه. یعنی توی سطحی که خودم هستم رو میگم. فقط لطفن یه مثال در مورد اون پست هایی که فکر میکنی مصداق احترام نذاشتن به مخاطب هستن یه مثال بزن. درست متجه منظورت نشدم.
نکته دوم کاملن درست میگی. آفرین به این نگاه تیزبین. نشون دادی یه منتقد واقعی و کاردرست هستی. من این ضعف رو دارم که بین این دو گیر میکنم. البته دنبال یه جور استایل خاص خودم هستم ولی قبول دارم تا حالا گند زدم در این زمینه. سعی میکنم بهتر شم.
در مورد غلط های املایی هم که جایی برای دفاع نیست. باید دقتمو بیشتر کنم.ممنون
قاصدک @ تو استاد ایجاد سو تفاهم و تفرقه و زدن اولین جرقه برای دعوا هستی. من کی سعی در تخریب تو داشتم؟ شوخی کردم بابا.
معمار آریایی @ من که نفهمیدم چی گفتی. ولی اگه حرف بدی زدی آینه
میلاد@یه چیزی هم که گاهی منو اذیت کرده..پاسخگویی به کامنتاست...یا جواب نده ...یا همه رو جواب بده..ادم ده بار میاد وبلاگتو باز میکنه میبینه واسه همه رو جواب دادی الا یکی دو نفر..اون وقته که شیره نمیکند اثر شیشه مگر اثر کند!!!
به میلاد : حرف خاصی نبود همین جوری یه چیزی گفتم فضا عوض شه نشنیدی می گن : چون قافیه تنگ آید ...
من تازه اومدم تو این دنیای شما هنوز خیلی از وبلاگت اطلاعات ندارم که نظر خاصی بدم نظراتم رو میذارم واسه دور دوم سفرهای استانی ببخشید دور دوم دعوت از وبلاگت تو به کسی نگو
@میلاد من به در گفتم که دیوار بشنوه تو الان "در" هستی :))))))) در ضمن این جواب آخرت رو نشنیده گرفتم فقط بخاطر این که مهمونی یکی بیاد یقه ی میلاد رو از چنگ من در بیاره لووووول من و نگاه و بر و بچ رفتیم ناهار بفرمائید
بهانه @ والا سعی میکنم جواب هام از سر تعارف نباشه. یعنی مث ِ بچه ها به همه صرفا برای اینکه جواب داده باشم جواب ندم. اگه واقعن جوابی داشته باشم میدم. مگه اونایی که باهاشو رو درواسی دارم یا میدونم اگه جوابشون رو ندم ناراحت میشن. حالا تو جزو اون دسته هستی؟
معمار @ آها. گفتم نکنه از طرف اینا مامور شدی به جنگ من بیای.
@ به کسی نگو ها: این دفه چرا مهمان، مهمانِ هفته شده؟ من رو فقط یه روز تونستین تحمل کنین؟ بقیه یه هفته؟ (آیکونِ کمبود محبت گرفته!) بعد هم: چرا مهمانِ عوض شد؟ قرار نبود یکی دیگه باشه؟ (من آلزایمر گرفتم آیا؟)
@ مالزی نشین نه مانیا خانم این مهمونی هم یه روزه . مهمان هفته یعنی هفته ای یک بار . رکورد کامنت شما در کل تاریخ بلاگر ثبت خواهد شد ما هم از هوای بهاری با اندکی سوز ایران براتون دست تکون می دیم موفق باشید.
@حاجی حاجب من نگفتم که بعضی پستات مصداق احترام نذاشتن به مخاطبه.نه اینجوری نیس.میگم تو از همه نوع مطلب مینویسی و خودتو محدود نکردی که خب این خوبه چون به مطالبت تنوع میده.اما باید توی این تنوع و گستردگی موضوعات بهترین ها رو واسه پست هات انتخاب کنی.سعی کنی در مطلبی که مینویسی حداقل یه چیزی دستگیر خواننده بشه.ولو یک نکته کوچیک.نمی خوام مثال بزنم ولی پست احمقانه ها مثلا زیاد پربار نبود در مقایسه با بقیه پست هات
@مالزی نشین مظور وبلاگ مهمان این هفته است خب واسه شما اولین مهمونی بود و میشه گفت اولین تجربه هر هفته می خواییم یه مهمونی راه بندازیم اگه بشه ولی در هفته فقط یه روزه ... بله مهمونمون یه وبلاگ دیگه بود ولی به دلیل عدم هماهنگی نتونستیم در خدمتشون باشیم این هفته
@ قاصدک دوزار به چیش و چار ام امیدوار شدم! میگما؟ میشه آدرس بلاگِ مهمون رو میشه بذارین بی زحمت؟ بریم بخونیم ما هم دوزار نظر بدیم خب! @ زروان اگه جایی رکورد کامنت میخریدن، خبرم کنین! :D
خب و اما نقد اينجانب از نظر يك استاد چهار ساله ادبيات. نوشته هات مثل بقيه وبلاگا همون چيزيه كه به زبون ميگي و اين خيلي خوبه.كاملا مشخصه كه توي بندِ فن نوشتاري و آئين نگارش نيستي و اين وبلاگتو خودموني ميكنه.طولاني بودن پستها هم خوبه ولي روش داره.به طور مثال وبلاگ گلابي ديوانه هم پستاي بلندي داره ولي آدم مي خواد تا آخر بخونه گلابي روش خوبي رو بكار برده كه برتريش به نوشته هاي بلند دختر ترشيده كاملا به چشم ميخوره. توي متناي بلند بايد همون اول يه شوك به خواننده بدي بعد خودتو جاي خواننده بذاري ببيني كجا كسل كنندس و همونجا يه شوك ديگه بدي و اين بارها توي متننت بايد انجام بشه و در آخر تاثير گذارترين حرفتو به شكل آني بنويسي تا خواننده هيجان زده وبلاگتو ترك كنه. شوك ها ميتونه يه بمب خنده باشه يا يه خبر توپ يا يه حرف دوپهلو (اين روش رو گلابي با ذكر جمله هاي دو پهلوي جنسي به بهترين شكل انجام ميده)البته اون شوك هاي مياني رو هم با تكه كلامهاي دو پهلو مثل (شطرنج يا آنجليا جولي يا آلبا)به خواننده ميده. نقد بديم درباره مراجعه كنندگانته
@همه الان مدیر وبلاگ قاصدک خان و شاعر وبلاگ نگاه السلطنه تاگراف زده اند که به واسطه خرابی خطوط اینترنت دسترسی شان به "به کسی نگو" قطع گردیده و قادر به کامنت گذاری نمی باشند.
پارسا @ به نکات خوب و جالبی اشاره کردی. حتمن میخونم. البته ببین از نوشته هام هم پیداست ولی خودم هم میگم تازگیا (طی یکی دو ماه اخیر)دیگه زیاد در قید تعداد مخاطبین و رضایت اونا نیستم. بیشتر واسه دل خودم مینویسم. این نکته ایه که از تعداد کامنت های ماههای پیش و مقایسشون با الان هم میشه فهمید.
آقا ميلاد يه نوشته خوب خواننده رو به سمت خودش ميكشه.اونموقعي كه ديدي خواننده كم شده بدون كه داري كم كاري مي كني.چون توي اين دنياي مجازي خواننده دلش نخواد نمياد نوشتتو بخونه.پس تعداد بازديدها نشون دهنده موفقيت نويسندس.
يه چيز ديگه مالزي نشين سالهاست براي دل خودش مينويسه و وبلاگش يه جور دفتر خاطراته اگه بري از روز اول وبلاگشو بخوني مي فهمي كه خودش بعد از چند سال چه حالي ميكنه از مرورشون.بچه مدرسه اي بوده بعد ديپلم گرفته بعد ازدواج كرده بعد رفته خارج بعد دانشگاه. ولي بازديد كننده هم داره يعني توي هر دوتا جنبه موفق بوده.
پارسا @ حرفت منظقیه. ببین یه وقتی هست که تو مثلن میری میگردی ببینی الان چی مده، چی تو چشمه، اونو میخری میپوشی. میری میگردی ببینی مدل موی روز چیه، اون تیپ رو میزنی. خوب قاعدتا مورد توجه هم قرار میگیری. یه وقت دیگه هم هست میگی به دماغم. امروز شلوار تنگ مده ولی من دلم واسه شلوار بگی که دوره نوجوونی میپوشیدم تنگ شده. یا اینکه میگی مدل موی سیخ سیخ مده، ولی من میخوام کچل کنم. طبیعتا یا مسخره میشی یا در خوشبینانه ترین حالت توجهی بهت نمیشه. من دارم میرم به سمت حالت دوم. البته فقط در بیا عقایدم توی اینترنت. در دنیای واقعی متاسفانه با کله دارم میرم سمت اونور. بالاخره تعادل باید حفظ بشه یه جورهایی
پارسا @ خب من هم بازدید کننده دارم حاجی منظورم از افت بازدید این بود که مثلا از میانگین روزی سیصد، رسیده به حدودای دویست. ولی خب توی این شرایطی که هستم برای 20 هم آمادگی دارم. لول
خیر سرمون سوال پرسیدیم ها .من اصلا قهرم دیگه :(( ولی به نظر من اگه خلاف عادت و خلاف مد بنویسی هم خواننده داری. تعداد وبگردهایی که چیزهای عجیب خوششون میاد هم کم نیست.ولی من چیز عجیب و خلاف معمولی تو تخته شاسی نمی بینم.اتفاقا می تونم بگم این سبک نوشته الان رو بورسه یعنی طنز و روزمره قاطی هم با چاشنی داستان کوتاه
@میلاد ممنونم برای امروز که قبول کردی دعوتمون رو و اومدی واقعا عالی بود اگه صحبتی هم بوده تا الان ، از طرف من ، عذرخواهی می کنم باز هم سعی می کنم کامنت های اول وبلاگت رو خودم بذارم اونم از نوع bold :)))) امیدوارم در هر سه وبلاگت موفق باشی و در مینی مالیده هم خلاصه ممنونم برای همه چیز
من راجع به مهندس پنگول جونی پرسیدم گفتم چی شد یهو ول کرد رفت ولی بازم می گم سبک نوشته های تو طرفدارهای زیاد و خاص خودش را داره باید تبلیغ کنی که البته گودری داره برات اینکار را می کنه .سوگلی گودر شدی حالا چه کردی بماند :)) دیگه مدیرمون تعطیل کرد مهمونی رو . نخود نخود هر که رود وبلاگ خود. مهمونی خوبی بود امیدوارم عارف واصل میلاد حفظ الله همیشه موفق باشه
زروان @ این گودر چیه ؟ جریانش چیه؟ من که اصن اطلاعی ندارم ! یه اطلاعاتی راجع بهش به من بده لطفن. در مورد بردیا والا کاملن بی خبرم. رفتنش اصلن عادی نبود. فقط امیدوارم هرجا هست سلامت باشه.
@ میلاد واقعا نمی دونی گوگل ریدر یا گودر چیه؟پس نصف عمر وبلاگیت بر فناست.اگه در مورد گودر اطلاعات می خواهی این آدرس رو بخون http://persiangoogle.wordpress.com/2009/12/09/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%84-%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D8%B1/ @ قاصدک خاله دم عیده و کار و زندگی و گرفتاری دیگه شما به بزرگی خودت ببخش. من فکر کردم تعطیل شده. جدا اگه قبل 200 کامنت تعطیل میشد وجهه خوبی نداشت بین در و همسایه
آن مرد غیر سیاسی ،آن منتقد بدون رودرواسی، آن انسان کمی تا قسمتی عاصی ان صاحب تخته شاسی؛ آن شیفته انتقاد ؛ آن حکمران بر باد ؛آن از جمله اوتاد، شیخنا و مولانا میلاد. از عرفای طریقت گرافیکیه بود که رهروانی بی شمار داشت . سه وبلاگ داشت به نشان تثلیث که در یکی عکس های آنچنانی نهادی و در دیگری آبروی مینیمال به حراج گذاشتی و در بلاگ شاسی بلندش از کرامات و شهوداتش مطلب نقل نمودی بس معجزه آسا. چون قلم در دست می گرفت خوانندگان مدهوش کردی و همه مشایخ نت برایش کامنت گذاشتندی که الحق بزرگ کسی بود. از کرامات ایشان یکی نجات خروس است از دست همسایه ، دیگری ورود است در قسمت زنانه اتوبوس به سهو و نفس کش طلبیدن ؛ و کرامت اصلی و عجیب او این بود که از در پیت ترین چیزها حالی ماورائی و وصف ناپذیر به او دست می داد که شرح آن در این مقال نگنجد.و اما مجلس وعظ ایشان ....
پاسخ دادنحذفبه به سلام به ميهمان عزيزمون ميلاد خان خوش اومدي
پاسخ دادنحذفسلام
پاسخ دادنحذفم.پارسا هستم 4ساله از تهران خوشحالم
كت و شلوارامون رو بپوشيم يا صبحونمونو بخوريم؟
مهمونا نيومدن؟
سلام به همه. میلاد هستم، یک میهمان.
پاسخ دادنحذفاول بگم که دوس دارم بدونم این متن معرفی من کار کی بوده. هر کی هست دمش گرم.(حدس میزنم کار نگاه یا پارسا باشه) داشتم فکر میکردم احتمالن خوب بتونه رپ بنویسه. لوول
بهرحال از بابت دعوتتون خیلی ممنونم و امیدوارم امروز اینجا اتفاق های خوبی بیوفته.
خب از کجا شروع کنیم؟
@ميلاد
پاسخ دادنحذفسلا اومدي يا نه راستي براي يكي از نوشته هات به نام آمنه يه كامنت گذاشتم برو حتمن بخون من رو ياد يه رماني ميندازه به نام ياس هاي سپيد عشق كه بر اساس واقعيت نوشته شده اگه بخونيش خيلي تحت تأثير قرار ميگيري
اون كارت رو خيلي دوست داشتم
@م.پارسا
پاسخ دادنحذفچه عجب !
می خواستی لنگ ظهر بیایی
من از ساعت 6 چایی دم کردم دم در وایسادم
:)
@میلاد
سلام میلاد
خوش اومدی
اون متن رو زروان نوشته
کارش حرف نداره
کجایی زروان ؟
نگاه @
پاسخ دادنحذفممنون. یادم نیست که اونجا اشاره کردم یا نه.
آمنه، اسم یه دیوونه بود. دیدی بعضی آدمها، بعضی شخصیت ها همیشه تو ذهنت میمونن؟ آمنه برای من یکی از همیناست.
ده-یازده سال پیش برای کاری رفته بودم حصارک. یه دیوونه ای اونجا بود ظاهرا 40 ساله. با موهای بلند و پریشون و دندونهای ریخته و چهره خندان.
همینجوری راه میرفت میگفت آمنه. بچه ها مسخره اش میکردن ، میزد زیر خنده و میگفت آمنه.
راستش این صحنه بدجوری تو ناخودآگاه من جا خوش کرد. بعد از اون خیلی روزا به یادش میوفتم.
این داستان، بجز همین قسمت که گفتم بقیه اش زاده تخیل خودم بود. یعنی تو ذهنم اون آدم رو با اون اوضاع اینجوری برای خودم ساختم.
راستی از بابت معرفی کتاب ممنونم. ببینیم خاله ای کسی پیدا میشه برامون بخرش یا نه.
;)
قاصدک @
پاسخ دادنحذفعالی بود واقعن. معمولن مهمون چش روشنی میاره یه تشکر خشک خالی میکنن در ضمنشم
@ميلاد
پاسخ دادنحذفخوش اومدي
اشتباه فكر كردي كار يكي بهتر از من و پارساست
كار زروانه يكي از خدايان وبلاگ
عمو ميلاد ما آماده ايم شروع كنيم .ميخواي اول پذيرايي بشي يا صبر مي كني مهمونات بيان؟به هر حال نوشابه ها آمادست:)
پاسخ دادنحذف@قاصدك
پاسخ دادنحذفجاداره من به خاطر طراحي خيلي قشنگت ازت از طرف همه به كسي نگو اي ها تشكر كنم ايشالله سايت بالاي سر ما جوون ها باشه هميشه خاله
@ميلاد
نه اونجا توضيح نداده بودي ولي كارت رو من خيلي دوست داشتم هر چي بوده داستان كاري ندارم من خيلي دوست داشتم چون من رو ياد يكي از تأثيرگذار ترين رمان هايي انداخت كه توي زندگيم خوندم و حتي رفتم قبر شخصيت هاي اصليش رو هم پيدا كردم
@پارسا
عمو جوني سلام آخه از يه بچه چهارساله كي انتظار كت و شلوار داره زودي صبحونه بخور و بيا مهمونمون منتظرمونه
@زروان
عمو جون كجايي شاهكارت رو خيلي دوست داشتم تو فوق العاده اي
فعلا برم يه نگاه عميق به وبلاگات بندازم ببينم چيزي پيدا مي كنم باهاش بزنم توي سرت.
پاسخ دادنحذفسلام بر میهمان گرانقدر و میزبانان
پاسخ دادنحذفبچه ها آرایش تهاجمی بگیرید. دیگه ارزیابی حریف کافیه . حمله را شروع کنید من میرم یک چیزی می خورم می آم.
بچه ها توي دل ميلاد رو خالي نكنين تو رو خدا حالا فكر مي كنه ما مي خواهيم شمشير از رو ببنديم
پاسخ دادنحذف@میلاد
پاسخ دادنحذفدست شوما درد نکنه
چرا زحمت کشیدین
ما که راضی نبودیم
(با آهنگ بخون)
صدای دستاتونو نمی شنوم
:)))
@لیونل مسی (زروان سابق)
پاسخ دادنحذفببینم امروز چه می کنی
کم بخور که سنگین نشی
می خواد به توپ ببندی میلاد رو با کل وبلاگاش
;)
@قاصدك
پاسخ دادنحذفليونل ما از جنس طلاست
ليونل طلايي، مسي يعني چه؟
عمو ميلاد نشون به اون نشون كه با داريوش رفاقت داري تا مهمونات نيومدن روي ما حساب كن ما طرف شمائيم.اصلا هم اين به كسي نگوئيها در حد و اندازه اين حرفا نيستن با اون بچه لوسشون و مدير ديكتاتورشون و شاعر بي مزه شون و زروان هميشه شاكيشون و دختراي جوجه دانشجوش و اون بچه پرروهه پشت كنكوريشون.حالا باز اون روزنامه نگار توقيفيشون يه چيز اَه اَه اَه تازه وبلاگشونم مزخرفه با اون كلاغ بي ريختشون
پاسخ دادنحذفزروان @
پاسخ دادنحذفاتفاقن من کاملن آماده ام. فکر میکنی همینجوری پاشدم اومدم؟ جهشت تا جلیقه ضد گلوله پوشیدم. رفیقام هم پش درن. بهشون گفتم اگه تا 10 ساعت دیگه برنگشتم اینجا رو هک کنن.
لوول
م.پارسا @
پاسخ دادنحذفببین تو خودت اصن دوس داری دعوا کنی. همه اینا که گفتی درست، دعواهای خانوادگی تون به خودتون مربوطه. ولی نبینم پش سر کلاغ جماعت بدگویی بشه اینجا
@ م.پارسا
پاسخ دادنحذفباز تو نقش بازجوی خوب را برداشتی؟ مگه قرار نگذاشتیم این نقش مال من باشه این بار تو بازجوی بد بشی؟
@ میلاد
عمرا کسی بتونه اینجا را هک کنه.فکر کردی آن کلاغ تو لوگو که نشونه سرویس های پیشرفته اطلاعاتیه با آن سیم خاردارها که اوج امنیت را تداعی می کنند الکی هستند؟ نه داداش اینجا هک بشو نیست.
خاله ها و عموها جان من يه ديقه گوش بديد
پاسخ دادنحذفاون بالا رو نگاه كنيد ببينيد كلاغه مون چه جوري داره به خروس ميلاد نگاه ميكنه.
حتما داره ميگه جلل خالق اين ديگه كيه.
نه جان من نگاش كنيد
آقا چی چی همش یه دیقه س
پاسخ دادنحذفشرمنده م ولی خب من هر چی فک میکنم و محاسبات انجام میدم می بینم باید بیشتر از یه دیقه طول بکشه مگه این که به قصد کشت باشه
خب حالا من یه توضیحاتی راجع به خودم و وبلاگ هام میدم.
پاسخ دادنحذفوالا بنده هم مثل خیلی از شماها از طریق 360 وارد عالم وبلاگ نویسی شدم.
الان که دارم فکر میکنم، میبینم ن با 360 نه تنها وارد عالم وبلاگ نویسی شدم، که خیلی چیزهای دیگه رو هم تجربه کردم. از دوستیهای خوب و ریشه دار در دنیای واقعی (هرچند تعریف مجازی برای اینترنت رو زیاد نمیپذیرم) بگیر تا هزار و یک جور تجربه دیگه.
بعد از تعطیلی 360 یه مدت سرگردون بودم. تا موقع انتخابات امسال.
بعد از انتخابات بود که توی اون فضای پر از بغض خرداد ماه، فکر کردم چقدر دوس دارم با یکی حرف بزنم. دوست داشتم یه تریبون داشته باشم. یه جایی که حرفای خودم رو بدون رودرواسی با کسی بزنم.
تخته شاسی در یه همچین فضایی ایجاد شد.
این هم لینک اولین پست من توی تخته شاسی که اگه بخونین کاملن حس و حال اون روزهای من رو درک میکنین.
از اون به بعد گهگداری یک پست مینوشتم تا اینکه از طریق میثم با مدل نوشتن هفتگی آشنا شدم.
فکر کردم که این همون چیزیه که بهش احتیاج دارم. چون مدت زیادی بود که دست به قلم نبرده بودم و نیاز به تمرین داشتم. و برای یادگیری هم هیچ راهی بهتر از توی منگنه قرار دادن ذهن نیست.
در واقع سعی کردم خودمو مجبور به نوشتن کنم تا دستم روون بشه. و درست لحظه ای که این اتفاق افتاد، از این کار دست کشیدم. هرچند به ظاهر باعث شد بیش از نصفی از بازدید کننده هام رو از دست بدم.
خوب این یه تعریف کلی از تخته شاسی بود. حالا به مرور بیشتر در موردش میگم و دوس دارم نظر شما ها رو هم بدونم.
در ضمن وبلاگ تخته شاسی از دیروز به علت تخلفات مکرر از قانون بلاگ نویسی از طرف هیات نظارت بر بلاگستان لغو مجوز شده.مدارکش هم موجوده.
پاسخ دادنحذفایشون بدون توجه به تذکرات متعدد هیات نظارت هم چنان به اقدامات ضد ملی و ضد دینی خودش ادامه داده.
این آقا هشت ماه در جریان آشوب ها و اغتشاشات و حریان فتنه(جنبش قهوه ای) حضور داشته و جزو سران اسن جنبش بوده حالا اومده مدیریت سه تا وبلاگ رو هم بر عهده گرفته.
از سوی برخی عناصر معلوم الحال هم حمایت می شده
با اجازه من اولین نظرم را راجع به قالب وبلاگ تخته شاسی میگم. به نظرم ساید بار سمت چپ بیش از حد بزرگ و عریضه با این وجود فونتش خیلی ریزه و در مورد لوگو هم عنوان وبلاگ آنقدر که باید مشخص و نمایان نیست.عکس های سیاه سفید و لوگو قشنگند ولی تعدادشون زیاده به نظرم می شد تعدادشون را کمتر کرد.
پاسخ دادنحذفیک چیز جالب هم که من تو گودر بهش برخوردم اینه که تقریبا هر وبلاگ بلاگری را که می زنی more like this دو تا وبلاگ معرفی می کنه یکی پنگول نامه یکی تخته شاسی. این میلاد با گوگل یک سر و سری داره به گمانم.خیلی هم اذیتش نکنید یه وقت دیدید گوگل از نتایج جستجو حذفمون کرد
یک تعریف کلی از وبلاگ تخته شاسی
پاسخ دادنحذفخیلی مزخرفه
دی)):
یک نکته خیلی مهم :
پاسخ دادنحذفانگار قراره هر مدت یه بار ما به یک پرنده نسبت داده بشیم. توی دوران سیصد و شصت کلاغ بودیم و اینجا هم از قرار خروس شدیم.
نمیخوام وارد بحث های فلسفی بشم چون زیاد به قیافم نمیاد. لول
ولی خوب هر کدوم از این موجودات واقعن جای بحث و تفکر زیادی دارن.
ری ضا @
یه بار دیگه بخونی متجه قضیه میشی
@عمورضا
پاسخ دادنحذفمی گم مگه ایراندخت لغو مجوز نشد
پس قاعدتا دیشب دفتر روزنامه نبودین
الان چرا چشماتون قرمزه ؟
:)))
آخ آخ ساید بار سمت راست منظورم بود . تصحیح می کنم
پاسخ دادنحذف@میلاد
پاسخ دادنحذفدر مورد قالب یه موردی رو باید بگم
هدر اینجا هیتلره
من دیروز با هیتلر شکن وارد شدم و تونستم عکس بگیرم
می تونی دوباره آپ کنی عکس رو
زروان ازلی @
پاسخ دادنحذفبنظرم فونت ها کوچیک نیس. شاید نرم افزارت مشکل داره . لول. ولی خب بزودی شاهد تغیرات ظاهری بنیادی در تخته شاسی خواهیم بود.
در مورد گوگل، جالبه که وقتی آمار رو نگاه میکنم، دوستان معمولا با سرچ عناوین نغزی همچون "دختر شاسی بلند" و "شهــ.وت س.را" به وبلاگ من میرسن. عنوان دومی که گفتم برمیگرده به تیتر داستان اتوبوس.
رضا@
آقا جان شما تخته شاسی رو لغو مجوز کنی، در شاسی میسازم. در شاسی رو لغو مجوز کنی، پنجره شاسی میسازم. پنجره شاسی رو لغو کنی میلاد شاسی میسازم. حاجی این پنبه رو که من کوتاه بیام از گوشت دربیار. من به پای عهدی که با ملتم بستم ایستادم.
@ میلاد
پاسخ دادنحذفمنظورم این بود که این فونت توجیه کننده این عرض زیاد نیست .البته سلیقه است.خیلی خوبه که سروقت معین آپ کردن را کنار گذاشتی.آدم یک وقت یک حالی بهش دست میده دوست داره با بقیه به اشتراک بگذاره .مثلا اگه دوشنبه یک اتفاق جالب بیفته باید تا یک شنبه بعد صبر کرد که بتونی بنویسی مطلبت رو و کلا مطلب بیات میشه.
چه خبره اینجا؟ میلاد! کسی چپ نگات کرد، سوت بزن
پاسخ دادنحذفسسسسسسووووووووووووووووتتتتتتتتتتتتتتت
پاسخ دادنحذفددددددسسسسسسسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتت
پاسخ دادنحذفجججججججججيييييييييغغغغغغغ
پاسخ دادنحذفلللللللووووووووولللللللل
پاسخ دادنحذفبچـــــــــــه هااا! بیریزین.. حاجیتون و کوشتن
پاسخ دادنحذف@کرو
پاسخ دادنحذفمگه از ما بهترون اینجا دعوتتون کنن
وگرنه شما که ما خوشه پایینی ها رو تحویل نمی گیرین که
;)
نظر من درباره وبلاگ ميلاد مثل آخرين كامنت عمو رضاست.
پاسخ دادنحذفاصلا كي اين وبلاگ رو معرفي كرده.اينم شد وبلاگ.....ها خودم من غلط خوردم.اصلا من از همينجا از همه معذرت مي خوام.يه جور امروز رو بگذرونيد ببينيم چي ميشه.ولي براي همفته هاي ديگه خوب بررسي كنيد تا وبلاگ خوبي رو دعوت كنيم.
می لاد الان باید از شعار حیــــــــدر استفاده کنیم یهنی؟!
پاسخ دادنحذفخاله قاصدك نگران نباش بذار بزنن ما رو هدف جنبش ما بالاتر از اين حرفهاست.
پاسخ دادنحذفشعار ما اينه"بكشيد ما را وبلاگ ما درازتر ميشود"
آقا به چشم خواهر برادری
پاسخ دادنحذفزوران دوسسست داریم
زروان دوسسست داریم
:نیش باز
آبجی خانوم آق می لاد اینا @
پاسخ دادنحذفنخیر. فعلن این شعار ها رو بدین
یه هفته...دو هفته...پارسا حموم نرفته
سلام
پاسخ دادنحذفوبلاگ خیلی خوبی دارین.وبلاگ تخته شاسی هم وبلاگ بسیار خوبیه.از خوندن این وبلاگ ها لذت بردم.به هم سربزنید.در صورت تمایل برای تبادل لینک اماده ام.
آبجي خانم و كرو@
پاسخ دادنحذفسلام خوش اومديد.
خانموا اون اتاق لباساشونو عوض مي كنن آقايون هم توي آشپزخونه
آخه داداش! این پارسا با این سن کمش خیلی مودب و پاکیزه به نظر میاد!
پاسخ دادنحذفاین شعار یکمی رادیکال نیست؟!
من الان دارم فکر می کنم چرا این مهمونی زودتر برگزار نشد؟ تا چه حد سهل انگاری آخه ؟ کی بود می خواست با آرایش تهاجمی به این میلاد واقعا نازنین و خانواده محترمه حمله کنه تا من حسابش را برسم؟ :)))
پاسخ دادنحذف@ آبجی خانوم می لاد اینا
خیلی به چشم خواهر برادری ممنون. دل به دل راه داره
آبجي خانم آق مي لاد اينا@
پاسخ دادنحذفبه كوري چشم دشمنان ما هفته اي دوبار ميريم اسختر به كوري چشمشون بيشتر چون كوچولو هستيم سانس خانوما ميريم.حالا بذار دشمنان به رفتن توي اتوبوس خانوما پُز بدن
اختیار دارین قاصدک خان! سعادت نداشتیم
پاسخ دادنحذفغزل @
پاسخ دادنحذفتو تا همین دو دقه پیش آبجی ما بودی که!!
البته خب ناراحت نمیشم. علاوه بر من، نیوتن، امام حسین، حضرت علی، گالیله، و بیشتر اندیشمندها و بزرگان دیگه هم تنها موندن.
رضا @
شما هم وبلاگ زیبایی داریدو مخصوصا از بخش "فال حافظ" خیلی لذت بردم. لینک شدید دوست عزیز
قاصدک و کرو @
پاسخ دادنحذفواقعن چه صحنه های قشنگی. من واقعن تحت تاثیر قرار گرفتم. فییییییییییین (فین گریه است هاا)
خب ديگه هفته پيش كه همه سوسول بودن نذاشتن يه دودي به رگامون بديم.فكر كنم مهموناي اين هفته اهل مرام باشن.بچه اون قليونو بردار بيار.
پاسخ دادنحذف@پارسا ، زروان
پاسخ دادنحذفبیایین این شیشه نوشابه ها رو بگیرین
این جعبه هم پره اسپری فلفله
برین ببینم چه می کنین
هر کی نماد قهوه ای داشت بگیرید ببرید تو "به همه بگو" تا اعتراف گیری رو شروع کنیم
سلام و عرض ادب و اینا...
پاسخ دادنحذفالان بازم مثلا داریم وبلاگ نقد میکنیم!؟
خب حالا اگه میخواین وبلاگ تخته شاسی رو نقد کنین حاشیه ها رو کم کنین و نظر بدین.واسه می لاد هم خوبه.اینجوری میتونه وبلاگش رو بهتر و بهتر کنه.چون ذهن خلاقی هم داره هر نقد و نظر می تونه مثل یک پله باشه که میلاد ازش بره بالاتر.اینجوری به طور حتم پست های بعدیش بهتر و بهتر خواهد بود.
پاسخ دادنحذفمی لاد جان شوما چرا موتووَجه نیستی؟!
پاسخ دادنحذفما طرفدار خشونت و فضای رادیکالیسم نیستیم! ما طرفدار مهر و محبت و عشـــــق و اینا هستیم!
من خوبی شوما رو می خوام!
از آشنایی با همگی خوشحالم! اعتراف می کنم تا حالا نمی دونستم وبلاگ به کسی نگو یه وبلاگ گروهیه!
@آبجی خانوم آق می لاد اینا با چشایی مث اون گربهه تو شِرِک
پاسخ دادنحذف(اسمت رو که نوشتم یادم رفت چی می خوام بگم)!
:))
این نقدا بیشتر شبیه این مناظره هایی که تلویزیون میذاره!!:دی
پاسخ دادنحذفیه دقیقه با هم دعوا میگیرین و یه دقیقه بعد واسه هم نوشابه باز میکنید!!:دی
سلام عمو سينا
پاسخ دادنحذفخوش اومدي
ببخشيد بچه ها من جلسه داشتم خوب كي به كيه اينجا
پاسخ دادنحذفببخشین یه عرضی داشتم!
پاسخ دادنحذفاونوخ اینجا ساندیسم میدن؟!
ری ضا و سی نا @
پاسخ دادنحذفآقا من هم همینو میگم. شماها نظرات و پیشنهاداتتون رو بگین، من هم هر جا لازم بود توضبح میدم، هرجا هم لازم بود میگم مزخرف میگین.
لوول
@ قاصدک
پاسخ دادنحذفاز خدا پنهون نیس از توام پنهون نباشه! خودمم چن بار یادم رفت!
D:
آبجی خانوم.
پاسخ دادنحذفشما میلیمالی که من نوشتم رو بخونی متوجه میشی اینجا چه خبره
لوول
سلام@همه
پاسخ دادنحذفدر اين چند دقيقه اي كه در ميان شما هستم.!!..باز هم به شدت با رضا موافقم!!
...خوب نقد كنيد ديگه....اهههههههههه
من كاري به نقدش ندارم ولي نوشابه رو خيلي پايه ام
پاسخ دادنحذفميلاد@
پاسخ دادنحذفاون اوايل كه بسته پيشنهادي داشتي بهتر بود....باز هم بذار
@هممه:
پاسخ دادنحذفسلام!
کلاس رو زودتر پیچوندم اومدم سایت دانشگاه!!
10:30 هم کلاس دارم!شرمنده که زیاد نیستم.
@قاصدک:
خاله از اونجایی که بچه حرف گوش کنی هستم، به حرف خالم گوش کردم و اومدم اینجا.قضیه دانشگاه رو ایشالا کی درست میکنی؟؟؟
@م.پارسا:
من خودم به شخصه شاهدم که با زور کتک می فرستنت توی حموم!
دروغ گو!دروغ گو!
ميلاد@
پاسخ دادنحذفخيلي طولاني مينويسي گاهي...
من قبلا تخته شاسی را یکی دو بار بیشتر نخونده بودم . این دو روزه خیلی از پستهاش رو خوندم. فضای خوب و صمیمی ای داره وبلاگ .یک حسی که من در مورد خیلی از پست ها دارم اینه که پست ها درست و به موقع به پایان نمی رسند و نیمه کاره رها می شن . مثل یک نگاه سریع و عادی می مونن. نمی دونم عمدیه یا سهویه.اما درست لحظه ای که آدم درگیر ماجرا شده پست تموم میشه.این در مورد همه پست ها مصداق نداره ولی در مورد خیلی از پست ها اینطوریه.
پاسخ دادنحذفمن یه بار بیشتر وبلاگ میلاد رو نخوندم(این از کم سعادتی ماست!)اونم اون پستش بود که توی اتوبوس رفته بود قسمت خانم ها.
پاسخ دادنحذفخیلی قشنگ بود کلی خندیدم!
ولی به نظر من هم اون ستون سمت چپی یخورده بزرگه.
در مورد تخته شاسی
پاسخ دادنحذفخیلی وقته که تو وبلاگ خودم لینک شده.نوشته هاشو خیلی وقته میخونم.
طنز مینویسه و تقریبا خوبم مینویسه.جای بهتر از این ها شدن هم داره.فقط باید یه کم قدر خودشو بیشتر بدونه!
اینکه تخته شاسی قبلا یکشنبه ها آپ میشد به نظرم زیاد مناسب نبود.حالا که هر وقت دلش میخواد آپ میکنه بهتره.
حالا چیزی باز یادم اومد میگم
ببخشید ستون سمت راستی!
پاسخ دادنحذفخو یکی بگه ما چی و باید نقد کنیم؟!
پاسخ دادنحذفشیشه نوشابه؟
ساندیس؟
باتوم؟
یک دقیقه سکوت؟
فضای رادیکال؟
زروان آیا؟
می لاد آیا؟
به کسی نگو؟
.
.
من گیج شدم ):
@زروان:
پاسخ دادنحذفاون مطلبی که اول نوشتی خیلی قشنگ بود!
مجله همشهری جوان هم گاهی اوقات وقتی کسی رو میخواد معرفی کنه همینجوری مینویسه که من خیلی باهاش حال میکنم!
این کار، کار هرکسی نیست!دمه شما گرم.
@قاصدک:
هدر خیلی خوب شده مخصوصا اون خروسه خیلی جالبه!
@آبجی خانوم...:
پاسخ دادنحذفزیاد به این مسائلش فکر نکن!
هویجوریه!!قصد مهمونیه که بحمدالله داره انجام میشه.
هرچی بیشتر بهش فکر کنی بیشتر به تناقض میخوری!
بهانه @
پاسخ دادنحذفاین شد یه حرفی !
راستش نمیدونم چی شد و از کجا دیگه اونو نذاشتم. ولی سعی میکنم از این به بعد اگه چیز خوبی پیدا کردم بذارم براتون.
من دوباره اومدم اینجا ییهویی همه با هم غیب شدن!
پاسخ دادنحذفکلاس داره شروع میشه.شرمنده کم اینجا بودم.
قربون همتون!
خداحافظ.
پست امروز هم حرف نداشت...
پاسخ دادنحذفهرچند بعد از دو سه بار خوندن و استفاده از دايره لغات بالاي 18 سالمون بهش پي برديم!!
كامنت اول زروان هم كه خدا بود...
@میچیکو
پاسخ دادنحذفسلام خاله جان
من با رئیس دانشگاهتون صحبت کردم
قرار شد دیگه کلا توی دانشگاه رات ندن که هی بیای اینجا پیش ما
:)))
دارم عکساشو نگا میکنم بیام نقد کنم
پاسخ دادنحذفخواستم بگم هستم هنوز
زروان @
پاسخ دادنحذفدر مورد تموم شدن بی موقع پست ها
خب من زیاد علاقه ای به نتیجه گیری ندارم. فکر میکنم حق با تو باشه. مثل اون پست "فرق هست میان ماه من و ماه تو"
علتش اینه که خیلی دوس دارم ببینم از اونجا به بعد ذهن مخاطب هام به کجا میره. یه جور سنجشه خودمه.
نمیدونم چطور بگم. میخوام ببینم بقیه هم از اون مقدمات به اون نتایج من میرسن یا نه.
بهر حال سعی میکنم حتمن در آینده بهترش کنم. ممنون از این توجه خوبی که داشتی
@میلاد
پاسخ دادنحذفمن هم گاهی با طولانی نوشتنت مشکل دارم
البته وقتی می خونم تا آخرش می رم
ولی گاهی پیش اومده که بخاطر طولانی بودن نخوندم !
نه اینکه تنبلی کنم یا اهمیت ندم
ولی وبلاگ های زیادی هستن که می خوام مطالعه کنم
از اونجايي كه ما پيش تر و در همين مكان و در ملا عام هواداري و بچه مرشدي!!خود را به آن صاحب تخته شاسي...
پاسخ دادنحذفابراز نموده ايم(شهره هم شاهده!!)
با دلي شاد و قلبي مطمئن از حضور همه خواهران و برادران ديني خداحافظي كرده و به كلاس ميشتابيم...!!
@میلاد
پاسخ دادنحذفعکسای خوبی هم داره
موضوعاتشم مثل بیشتر عکاسای آماتور(مثل خودم)بیشتر طبیعت هستش.
اگه عکساتو تو یه فوتوبلاگ میذاشتی بهتر بود.حداقلش این بود که مجبور نمیشدیم با فیل تر شکن عکسارو ببینیم.
@ میلاد
پاسخ دادنحذفحدس می زدم که عمدی باشه .
یک پیشنهاد هم داشتم که از قبل تو ذهنم بود و با خوندن کامنت بهانه و قاصدک تشدید هم شد . آن هم یه پیشنهاد ژورنالیستیه به این صورت که مخصوصا در پست های بلند باید تیتر پست ها و چند خط اول خیلی جذاب و تاثیر گذار باشه تا موتور مخاطب روشن شه و تا آخر مطلب رو بخونه . بعضی پستهات تیتر خوب و محرک دارند بعضی هاشون تیترهای ساده و بی کششی دارند ولی خود پست جذابه و به همین دلیل خواننده یک مطلب خوب را از دست میده
خواستم بگم من هنوز اينجام.
پاسخ دادنحذفسینا @
پاسخ دادنحذفمن اسم خودم رو طنز نویس نمیذارم. چون واقعن زیاد هم توانا نیستم دز این زمینه. اگه دقت کنی نوشته های طنزم هم انگشت شمار هستن.
بهرحال ممنون از توجهت.
غزل @
شما هر چی دل تنگت میخواهد بگو. محور بحث تخته شاسیه.
همه @
راستی بچه ها در مورد میلیمال نظر بدین. چون هر چی باشه الان مثل یه بچه یه ماه است که هرجوری فشارش بدی همونجوری شکل میگیره. ولی تخته شاسی دیگه برا خودش مردی شده. به این زودیا نمیشه تغییرش داد.
قاصدک @
درسته خوب. خودم هم نسبت به نوشته های طولانی سایرین همین حس رو دارم.
بعضی وقتا دلم نمیاد کیفیت رو فدای کمیت کنم. پیش خودم میگم چیزی رو که خودم میخوام مینویسم، کما اینکه دو نفر بیشتر تا آخرش نخونن.
سینا @
عکسا که توی فتو بلاگه. میلی فتو رو دیدی یا نه؟
@قاصدك
پاسخ دادنحذفابجي هدرت خدااست
@م پارسا
اون كامنتي كه بر عليه ما شدي توووپ بودد.... من پرررررووواام؟؟
@نگاه
عمو نزني ما رو.. درسم روو خواندم
@زروان
متنت عالي و خنده دار
@ميلاد
حااجييييي يه تكوون.. سلام. ممينيمالت واسه ما جالب و طنز واقعيست
@همه
سلام. اگه اشكلل تايپي دارم ببخشيد. كيبورد نندارم.تركيد.. دارم با موس تايپ مي كنم
میلی فوتو رو دیدم
پاسخ دادنحذفدر مورد ميلي فوتو:
پاسخ دادنحذفعكس هات عاليه و توي عكاس هاييي كه من از نزديك مي سناسم و بيشتر رو طبيعت كار مي كنن مشتركا با يي ديگه اولي.
قالبش هم خوبه فقط احساس مي كنم اون ابزار پايين اصلا خوب نيست و اضافه است. ه سر و ساموني بده
آقا رک بگم نقدا خیلی چیزه! چیز! یعنی یه جوریه دیگه! آدم حوصله ش سر میره!
پاسخ دادنحذفنقد باس اینجوری باشه:
می لاد! بهتره کلاً جمش کنی! آخه اینم شد وبلاگ؟! اینم شد طنز؟! چی بود اون داستان بی مزه صدای خروس تو رستوران! من همونجام گفتم! پر از تناقض بود! تازه آخرشم اصلاً قشنگ نبود!
البته من اینا رو فقط واسه مثال گفتما! و الا همه می دونن داداش می لادم فوق العاده س!
@م.پارسا
پاسخ دادنحذفخاله واسه ناهار بچه ها چه کنیم ؟
این خروسه رو سرشو ببریم جواب ملت رو میده ؟
:)))
در ضمن ايكه بهتره تمام نماي عكس ها رو تو حالت كوچيك پيش نمايش بگذاري.
پاسخ دادنحذفضمنا اون "پيام هاي قديي تر" اصلا خوب نيست. صفحه بعد يا مثلا عكس هاي ديمي تر يا هر چيزه ديگه
راستي حاجي ما اكثر عكس هاتو بر مي داريم واسه چاپ و .. البته اسم و ادرست زيرش ميمونه
پاسخ دادنحذفهمه و مخصوصن آبجی خانوم @
پاسخ دادنحذفاین داستان خروس جالب شده. تاحالا ندیده بودم یه پست توی یه وبلاگ انقدر حرف و حدیث داشته باشه دنبالش و ملت یادشون بمونه.
حالا کار ندارم که علت موندگاریش چرت بودنش بوده یا خوب بودنش، ولی کلن اتفاق جالبیه که انقدر تاثیر گذار بوده.
شخصا قسمت دوم داستان رو خیلی دوست دارم.
اتفاقن به فکر بودم از یکی از دوستام کمک بگیرم یه فیلمنامه از توش دربیارم.
@ میلاد
پاسخ دادنحذفدر مورد میلیمال هم یه نظر بدم و برم سر کار و زندگیم .واقعیت اینه که جز یکی دو تا از مینیمال هات بقیه را دوست نداشتم. آن نکته ظریفی که به عقیده من تو مینیمال باید باشه و ذهن را درگیر کنه تو مینمالهات نیست .مینی مالهایی که تو مینیمالیده می نویسی بهتر هستند ولی باز هم مشکل سوژه نو و ابتکاری را دارند. جالب اینه که از نوشته هات تو تخته شاسی مشخصه که می تونی نگاه متفاوت و تیزبینی به دور و برت داشته باشی اما نمی دونم چرا این نگاه تو مینیمال هات نیست.حتی آن طنز جالب تو تخته شاسی هم تو مینمال هات حضور خوبی نداره. به نظرم باید روی میلیمال خیلی کار کنی تا به سطح مطلوب برسه
بچه های به کسی نگو من گلم را زدم و رفتم . ازش حفاظت کنید. یادتون نره که بهترین دفاع حمله است . برگردم باید شش تا زده باشید ها :))))
100
پاسخ دادنحذفدر مورد ميليمال
پاسخ دادنحذفبه نظرم در نتيجه سيزي به وجود اومد ه خيلي ها حتي خودم بهش دچار شديم.
اول نوشتار هفتگي و مقرر و بعد مطالب گاه بي گاه كه مي خوايم بريزيمشون بيرون.
ميليمال هم فكر كنم اينطوره.
اما همانطور كه ميلاد تو ستون راست گفته اونجا هم شفاف و بيپرده كه بعضي وقتها خيلي بي پرده ميشه.
فقط يه انتقاد كه تو هر 3 وبلاش دارم توضيح نوشت و حاشيه خيلي زيادش است و ابزار اضافي و زياد كه وبلاگش رو سنگين و شلوغ ميكنه
و اما نقد بنده
پاسخ دادنحذفراستش من از وبلاگ ميلاد خوشم اومد خب چي بگم.
فقط چندتا پيشنهاد دارم كه اگه من جاش بودم براي وبلاگم اين كارا رو مي كردم
اول اينكه منم كاملا با زروان و ميچيكو موافقم اين باكسهاي سمت راست خيلي بزرگه البته يه قشنگيي داره ها ولي اندازش يه كم كوچيكتر بود بهتر بود
درباره هدر هم بايد بگم خيلي خوبه فقط اون نوشته تخته شاسي رو مي تونستي به شكل گرافيكي كه طرح خودته بنويسي تا معلوم بشه گرافيستي و البته چه جور گرافيستي هستي.مي دوني كه از روي يه طرح ميشه به شخصيت طراحش پي برد.
اون قسمت سمت راست پائين خيلي خالي مي مونه درسته كه توي وبلاگاي ديگه هم همينه ولي به خاطر عريض بودن باكسهاي بالا اين قسمت بيشتر به چشم ميخوره.
از اون نوشته تمپلت فري كه بالاي هدرت هست خوشم نيومد هدرت رو بي ريخت كرده مي دونم نميشه كاريش كرد ولي من خوشم نيومد.
اينا اولين نقدم درباره قالب وبلاگت بود.درباره ادبياتت هم نقدم رو مي نويسم.
زروان ازلی @
پاسخ دادنحذفجوابتو بشنو و برو
آره خب توی مینیمال نویسی خیلی تازه کارم.
ولی در مورد میلیمال، از اسمش که بگذریم، قرار نبوده صرفا" مینیمال نویسی باشه. بیشتر حرف های روزانه است. البته داره به سمت مینیمال نویسی محض پیش میره. سعی میکنم با تمرین به مرور بهتر بشم.
در مورد محتوا (ميليمال) هم بگم كه با زروان تقريبا هم نظرم ولي نه ا اين شدت.
پاسخ دادنحذفكه البته فكر كنم حاصل همون علاقه به بيرون ريختن به.يعني دست داري براي خودت بنويسي نه مخاطب و اين از 0كامنت ها معلومه..
م.پارسا @
پاسخ دادنحذفدر مورد هدر دقیقن همین کارو کردم. یکی از بهترین لوگوهایی که طراحی کردم همینه.
سعی میکنم دنبال یه قالب جدید بگردم. ولی راستش خیلی کار سختیه. مخصوصن برای من که بتازگی بسیار مشکل پسند شدم. حالا یه بسیار میگم، تو یه بسیار میشنوی.
بهتره بگم تازگی ها بطرز بیمارگونه ای مشکل پسند شدم.
منتظر نقدهای ادبیت هستم استاد ِ 4 ساله.
@م.پارسا
پاسخ دادنحذفخاله ات طراح قالب وبلاگه اونوقت شما پسر 4ساله اومدی جلوش میگی نمیشه اون Free Blogger Templates رو برداشت ؟
:)
@ميلاد
پاسخ دادنحذفحاجي چه ذوقي كردي واسه100!
اين نامردا بعد اينكه ركورد من رو شكستن رفتن رو 400-500.
با اين چيزا ككشون نميگزه..
بچه ها بچه ها بچه ها
پاسخ دادنحذفتوجه توجه توجه
حالا که دارین نقد میکنین کلن مارو، یه سری هم برین توی این آدرس. چند تا از پوسترهام اینجا نمایش داده شده. البته جدیدترینشون واس 2 سال پیشه. ولی دیدنشون خالی از لطف هم نیست.
http://www.rasm.ir/default.asp?Aid=2402
@فرشاد
پاسخ دادنحذفبازم خوب بود ، مدتی رکورد دار بودی
من البته فکر می کردم واسه تولد من رکورد شکسته شه
زهی خیال باطل
اوه راستی گفتم تولد
@میلاد
ممنونم برای تبریک تولدم دوست خوبم
ایشالا جبران می کنم
;)
@میلاد
پاسخ دادنحذفکار خوبی کردی لینک دادی
اینارو من مرداد ماه دیدم
یا شاید شهریور بود
همون موقع که اعلام کردی کلی از بچه ها از دوسالانه ی مسابقه گرافیک انصراف دادن
کارت درسته
اتفاقا فکر کنم چند روز پیش به م.پارسا بود که گفتم میلاد طراحه
پوسترهای قشنگی داره
الکی نمی خوام تعریف کنم ازت
ولی قشنگه کارات
@ميلاد
پاسخ دادنحذفببخشيد من نبودم ولي كارات رو خيلي دوست داشتم بابا پسرمون همه هنره است
قاصدک @
پاسخ دادنحذفلووول
راستی تو یک اسفندی بودی ! تبریک میگم قاصدک خان
@میلاد
پاسخ دادنحذفتبریگت رو بده خروست بخوره چاق و چله شه می خوام واسه ناهار سرشو ببریم
@م.پارسا
کجایی خاله پس ؟
@ميلاد
پاسخ دادنحذفمنم كه خوابم
خب آقا ما كارمون تموم شد مهموني تمومه بريد خونتون اين برنامه يه پروژه بود براي آشتي كنان دونفر و نصفي .نصفي خود من بودم اون دوتا هم اسمشون محفوظه اولِ اسم يكيشون رو مي تونم بگم .اول اسمش ميلاده :))
پاسخ دادنحذفبه خدا من دو در نكردما كار برام پيش اومد رفتم حالا هم كه ديگه نميشه رفت و اين همه كامنت رو خوند
پاسخ دادنحذف*یکی از ویژگی های خوب تخته شاسی - میلاد - کلاغ - خروس - اینه که وقتی براش کامنت نمیذاری تا دو هفته باهات قهر نمی کنه که وای تو چرا برای من کامنت نذاشتی ، یعنی آدم با میل خودش میره براش کامنت میذاره
پاسخ دادنحذف* یکی از ویژگی های خوب وبلاگ تخته شاسی همون عکسای بالای وبلاگه که همشون رو من دوست دارم و به نوع خودش خاصه
* به نظر من بلند نوشتن هنر می خواد اینکه بتونی خواننده رو متقاعد کنی تا آخر متن همراهت باشه سخته اما من خیلی از مطالب میلاد رو تا آخر خوندم درست مثل بلاگ " کرو " به نظرم مطلب نه اونقدرا طولانی باشه که حرصت رو در بیاره و نه اونقدرا کوتاه که ارزشی نداشته باشه ، تخته شاسی از اسمش مشخصه اصلا بیانگر یه وبلاگ با نوشته های کوتاه نیست
* یکی از ویژگی های خوب میلاد اینه که خودشه ، یعنی همینی که هست یا قبولش می کنید یا نه! خوبه که آدم خودش رو همونطوری که هست نشون بده ، کاری که خیلی از وبلاگ نویسا نمی کنن
*
ميلاد@
پاسخ دادنحذفپوستراتو ديدم
بابا دمت گرم
سلام
پاسخ دادنحذفمرکز تهیه و ظبخ غذای قاصدک خانم ؟
دو تا چلو جوجه خروس با یه بیف میلاد میلیمالف میخواستم
لطف کنید بفرستید به آدرس :
هیأت نظارت بر وبلاگهای ... وزارت ارشاد
برای معاونت مطبوعاتی وزارت
جناب آقای محمد علی توقیف ببخشید محمد علی رامین
من دوباره اومدم!
پاسخ دادنحذفاستاده بیچاره قیافه های ماتم زده و ترسیده ی ما رو دید گفت واسه این هفته بسه!
کسی از مکانیک سیالات چیزی بلده؟؟
ما که کف کردیم!
تازه کتابش رو هم باید بگیریم که 11000 تومن پولشه!!!!
فکر کردن ما سر گنج نشستیم؟؟؟خلاصه هرکی این کتاب رو داشت بفرسته واسم که بهش نیازمندم.
خدا خیرتون بده!بابام دعاتون می کنه به خدا!!
راستی!
پاسخ دادنحذفدانشگاه امروز غذاش مرغه!!!
باید تا 12:30 صبر کنم تا سلف واشه!
ساعت 12 هم ما رو از سایت میندازن بیرون.
اگه دیگه ننوشتم بدونید!
*
پاسخ دادنحذفیکی از ویژگی های تخته شاسی اینه که میلاد نویسنده شه
*
یکی از ویژگی های میلاد اینه که تخته شاسی وبلاگشه
*
یکی از ویژگی های تخته شاسی اینه که پست هاش طولانیه
*
یکی از ویژگی های میلیمال اینه که پست هاش کوتاهه
*
یکی از ویژگی های میلی فتو اینه که پست هاش عکسه
*
یکی از ویژگی های میلاد اینه که خیلی دوس داش تنیه !
*
لوووووووووول
@فرناز
خوش اومدی عزیزم
ميچيكو@
پاسخ دادنحذفچي شد كامنتت نصفه كاره موند .يعني در حين نوشتن انداختنت بيرون؟
@ميلاد
پاسخ دادنحذفببخشيد منم ديگه بايد نقد رو شروع كنم
خيلي سخت اتفاق مي افته كه يه وبلاگ رو كلا دوست داشته باشم
جنگ اول بهتر از صلح آخر است
منظورم اين بود كه شايد گاهي توي خيلي از وبلاگ ها هم ميرم و كامنت ميذارم كه ديگه روتين شده برام ولي گاهي اشتياق واقعي در اون نيست كم هستن كسايي كه واقعا كاراشون رو دوست داشته باشن
خوب اينا رو گفتم نه براي اينكه بگم واي من خودم چنين و چنان
ماها كه هممون در يه سطح متوسط كار مي كنيم حالا هر كسي توي يه زمينه و من هم يكي از بقيه تفاوت هامون بيشتر گاهي جنبه سليقه اي پيدا مي كنه يعني حتي نقدهامون هم جنبه سليقه اي پيدا مي كنه
حالا اينا رو گفتم كه بهت بگم من كارات رو دوست دارم ولي مي توني اون كارا رو كوتاه تر هم بگي
گاهي خودم شعراي بلند مي گفتم توي يه شب شعري يكي از اون كاراي بلندم رو خوندم خيلي همه خوششون اومد 20 سالم بود بعدش يكي ازم پرسيد خيلي خوب بود ولي چرا اينقدر بلند من بهش گفتم كه خوب حرفام تموم نميشد گفت به فكر حوصله خواننده يا شنونده هم باش
همون حرف ها رو مي شه چندتا كارش كرد حالا احساس من اينه كه تو هم مي توني اين كار رو بكني كوتاه تر
البته اين انتقاد نبود يه نقد كوچولو بود در مورد طراحي وبلاگت هم چون خودت يه طراحي بهتره كه من جلوي توپچي ترقه در نكنم ولي جاي كار خيلي داره مي توني بهترش كني در موردش فكر كن
در هر صورت كه من كارات رو خيلي دوست داشتم و اميدوارم كه هرچه زودتر و بيشتر پيشرفت كني
@میلاد:
پاسخ دادنحذفچه جالب!!
پس این تبلیغ اسنوا که پشته همشهری جوان میزد کاره تو بوده؟؟؟
بابا کار درست!!
بابا گرافیک!
کارات خیلی قشنگ بود.ممنون که لینک دادی!
فرناز و ميلاد@
پاسخ دادنحذفاز همون فيييييين ها كه ميلاد گفت.:)))
Hey guys anybody here
پاسخ دادنحذف@م.پارسا:
پاسخ دادنحذفکجاش نصفه بود؟؟؟
کامل بود دیگه!10 دقیقه فرصت دارم!
راستي يادم رفت به مهموناي جديد سلام عرض كنم
پاسخ دادنحذفمعمار آريايي سلام بابت عكسا دستت درد نكنه بعد از ظهر ميرم انقلاب براي مراسم جمعه هستي؟
خاله فرناز سلام.يه كم براي ميلاد نوشابه باز مي كردي.
مهمونمون نيست فكر كنم فراريش داديدين الانه كه دوستاش بريزن بخوان وبلاگ ما رو حك كننا
پاسخ دادنحذفحالا اینجا ناهارم میدن یا باید به فکر ناهارمون باشیم!؟!؟:دی
پاسخ دادنحذفميخوام ببينم اين 9 نفري كه هستن كجانشون الان
پاسخ دادنحذففرناز @
پاسخ دادنحذفمرسی که آبرو داری کردی. چک رسید دستت؟؟
م.پارسا @
پوسترها کارهای قدیمیه. ولی خب دیدم حالا که هر چی توی نت داشتیم رو شده اینا هم رو کنیم . خیلی وقته دنبال طراحی یه سایت هستم که همه کارهامو بذارم موفق نمیشم.
معمار آریایی @
الان فقط ساچمه پلو موجوده اینجا
قاصدک @
چیییه؟ حسودیت شد یکی مارو تحویل گرفت؟ بععله قاصدک خان. حرف حق همیشه سنگینه. با اون یک دقیقه سکوتت.
نگاه @
ممنون از اینکه نظرتو گفتی. البته موافقم که با شرط اینکه از کیفیت مطلب کم نشه، خلاصه نویسی خیلی خوب و مفید میتونه باشه. من سعی میکنم کم کم برم به اون سمت. هنوز خیلی کم تجربه هستم. اگه مشکلی پیش نیاد و مثل بعضی وقتها جهانبینیم یهو تغییر نکنه و وبلاگ نویسی رو ادامه بدم، مطمئن باش به مرور بهتر میشم.
در مورد قالب و طراحیش.
راستش این طرحی که میبینین اصلن ربطی به طراحی من نداره. چون من اصولن دانش طراحی وبلاگ و وب سایت رو ندارم. کاری که من کردم صرفن ویرایش همون قالب های آماده بوده. بنابراین زیاد مورد تائییدم نیست. با توجه به این حرفها، فقط سعی کردم یه قالبی رو انتخاب کنم که تا حد امکان ساده، گویا و سریع باشه.
میچیکو @
آره خب اون کار واسه 2-3 سال پیش بود.
ممنون از لطفت
@معمار آریایی
پاسخ دادنحذفهمین الان میدم میلاد خودش بیاره خدمتتون
:)))
@سینا:
پاسخ دادنحذفآقا اینجا کسی بهت ناهار نمیده!!!
اینا همشون ییهویی باهم غیب میشن میرن ناهار شرکت رو میخورن و ییهویی هم همه با هم پیداشون میشه!
@م.پارسا:
[...]بابات بهت سلام یاد نداده؟؟؟
به من سلام نکردیا!!!
بابات به این خوبی تو چرا اینجور شدی؟؟!!
به داییت رفتی نکنه!!!
@ميلاد
پاسخ دادنحذفمرسي كه كامنت من رو كامل خوندي آفرين بهت تبريك ميگم به مرور زمان با رياضت كشيدن انسان توي سبك خودش زبان خاص خودش رو پيدا مي كنه من مطمئنم كه اين اتفاق به مرور زمان هم براي شما مي افته يعني ما بايد از اين به بعد هر كاري كه پيش ميره كاراي خيلي بهتر و به مرور هم كوتاه تر و پرمغز تر ازت توي تخته شاسي بخونيم
در رابطه با طراحي هم خودم حدس زدم شايد اين موضوع در ميون باشه براي همين فقط به يه تذكر كه نميشه گفت پيشنهاد نميدونم خودت يه اسمي براش بزار يه چيزي كه ربطي به نقد نداشته باشه البته دادم بهت
در هر صورت اميدوارم كاراي قشنگت رو به مرور زمان بيشتر بخونيم و توي وبلاگ به كسي نگو خيلي بيشتر تو رو ببينيم
اميدوارم
موفق باشي
ميچيكو@
پاسخ دادنحذفنه به پسر عمه هام رفتم
سلام يه بار ميشه اونم اول صبح به سوپور در خونه
من چندتا نکته در باب وبلاگ میلاد بگم اما از اونجایی که نقاط قوت وبلاگ مثل صداقت و صراحت و بیان موضوعات ساده و پیش پا افتاده به شکل جذاب رو همه میدونیم من یک راست میرم سراغ انتقادات.
پاسخ دادنحذفاول از نظر انتخاب موضوع همونقدر که چند تا پستش خیلی درخشانه یکی دوتا پست هم حرف خاصی برای گفتن نداره.درسته که وبلاگ یک چیز کاملا شخصیه و آدم میتونه هر چی خواست بنویسه ولی خب احترام به مخاطب باید نویسنده رو در انتخاب موضوع وسواسی کنه.این مطلب رو میگم چون میلاد وبلاگش مختص یک موضوع خاص نیست و از همه چیز مینویسه واسه همین باید دقتش رو بیشتر کنه تو انتخاب موضوع.
دوم سبک نوشتنه. یا باید کاملا محاوره ای باشه مثل همین متن که الان من دارم مینویسم یا هم نوشتاری باشه.ما معمولا همه میخوایم محاوره ای بنویسم تا نوشته مون واسه خواننده صمیمیت داشته باشه اما از اونجایی که نوشتن محاوره ای سخته به اشتباه می افتیم.میلاد این موضوع رو تا حدود زیادی رعایت می کنه ولی باید دقت بیشتری به خرج بده
سوم هم که خودش میدونه مربوط به غلط های املاییه که توی هر پستش یکی دوتا پیدا میشه.باید در این مورد هم دقت بیشتری بکنه
آقا ساعت از 12 گذشه!!
پاسخ دادنحذفما رو هنوز بیرون ننداختن!!جل الخالق!
ولی ما خودمون میریم.برم صف وایسم که ناهار رو بزنیم تو رگ!خیلی گشنمه!!
به قول خاله الهام(آخی نیستش دلمون تنگ شده واسش!)
خداحافظ از اینجا تا سلام از اونجا!!!
@میلاد
پاسخ دادنحذفیادمه یه بار تلفنی هم بهت گفتم
من که نوشتن بلد نیستم هی میرم قالب می سازم با رنگ ،می فروشم به شما، تا به آواز قناری که در آن ...... :)))
بی خیال پسر جون
یک دقیقه سکوت حتی نمی تونه کسی رو یک ثانیه هم ساکت کنه!
ادعایی ندارم عزیزم
تازشم الان داریم وبلاگ تورو نقد می کنیم
قرار نیست بخاطر بهتر شدن وبلاگت جایی رو تخریب کنید
نه ؟
حالا برو اون خروسو وردار میخواییم راحتش کنیم
:))))
@م.پارسا:
پاسخ دادنحذفهی من میخوام برم نمیزاری!!
[...],[...],[...] بی تربیت!!!
من تو رو ببینم حالیت میکنم!
یعنی الان منظورت این بود که معمار آریایی و این همه ای که بهشون سلام کردی سوپور بودن دیگه!!
نچ نچ نچ نچ!!!
این بار دیگه خداحافظ!
@ رضا
پاسخ دادنحذفدستت درد نکنه ، رفتی سر اصل مطلب و زدی تو هدف ، ولی بقیه فعلا توی حاشیه ها غرق شدن
منم با آقا رضا موافقم میلاد :D
تکبیر
هی میچیکو ... بازم که کلاسارو پیچیکو
پاسخ دادنحذفسلام بر م.پارسای 4 سال و 360 ماهه
به میلاد:
چنین گفت معمار، میلاد را
که بس کن تو این داد و بیداد را
در این عرصه هر کس که دعوت گرفت
در آخر دو دستش به بالا گرفت
تو این جام زهر نوش و آرام باش
که بُد قاصدک رهبر این قماش
که وبلاگ یاران پارسا بُوَد
خلایق بُوَد هر چه لایق بُوَد ...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخ دادنحذفرضا @
پاسخ دادنحذفآقا جالب بود نظراتت. در مورد نکته اول، خب طبیعیه آدم فراز و فروز داشته باشه. نمیشه انتظار داشت یکی همیشه خوب بنویسه. یعنی توی سطحی که خودم هستم رو میگم. فقط لطفن یه مثال در مورد اون پست هایی که فکر میکنی مصداق احترام نذاشتن به مخاطب هستن یه مثال بزن. درست متجه منظورت نشدم.
نکته دوم
کاملن درست میگی. آفرین به این نگاه تیزبین. نشون دادی یه منتقد واقعی و کاردرست هستی. من این ضعف رو دارم که بین این دو گیر میکنم.
البته دنبال یه جور استایل خاص خودم هستم ولی قبول دارم تا حالا گند زدم در این زمینه. سعی میکنم بهتر شم.
در مورد غلط های املایی هم که جایی برای دفاع نیست. باید دقتمو بیشتر کنم.ممنون
قاصدک @
تو استاد ایجاد سو تفاهم و تفرقه و زدن اولین جرقه برای دعوا هستی. من کی سعی در تخریب تو داشتم؟ شوخی کردم بابا.
معمار آریایی @
من که نفهمیدم چی گفتی. ولی اگه حرف بدی زدی آینه
میلاد@یه چیزی هم که گاهی منو اذیت کرده..پاسخگویی به کامنتاست...یا جواب نده ...یا همه رو جواب بده..ادم ده بار میاد وبلاگتو باز میکنه میبینه واسه همه رو جواب دادی الا یکی دو نفر..اون وقته که شیره نمیکند اثر شیشه مگر اثر کند!!!
پاسخ دادنحذف@معمار آریایی
پاسخ دادنحذفبابا این کاره
بابا دوست م.پارسا
کارت درسته خاله جان
به میلاد :
پاسخ دادنحذفحرف خاصی نبود همین جوری یه چیزی گفتم فضا عوض شه
نشنیدی می گن :
چون قافیه تنگ آید ...
من تازه اومدم تو این دنیای شما هنوز خیلی از وبلاگت اطلاعات ندارم که نظر خاصی بدم
نظراتم رو میذارم واسه دور دوم سفرهای استانی ببخشید دور دوم دعوت از وبلاگت تو به کسی نگو
@میلاد
پاسخ دادنحذفمن به در گفتم که دیوار بشنوه
تو الان "در" هستی
:)))))))
در ضمن این جواب آخرت رو نشنیده گرفتم
فقط بخاطر این که مهمونی
یکی بیاد یقه ی میلاد رو از چنگ من در بیاره
لووووول
من و نگاه و بر و بچ رفتیم ناهار
بفرمائید
بهانه @
پاسخ دادنحذفوالا سعی میکنم جواب هام از سر تعارف نباشه. یعنی مث ِ بچه ها به همه صرفا برای اینکه جواب داده باشم جواب ندم. اگه واقعن جوابی داشته باشم میدم. مگه اونایی که باهاشو رو درواسی دارم یا میدونم اگه جوابشون رو ندم ناراحت میشن. حالا تو جزو اون دسته هستی؟
معمار @
آها. گفتم نکنه از طرف اینا مامور شدی به جنگ من بیای.
معمار آريايي قشنگ بود
پاسخ دادنحذففرناز مطمئني بقيه كامنتارو خوندي.معمولا عمو رضا از تعريف الكي خوشش نميادا
@م.پارسا
پاسخ دادنحذفبه ازای هر کامنت واسه من 2تا میل میاد !
برای شما هم اینطوریه ؟
حالا همه رفتن ناهار چرا صف رو ببخشيد مهموني رو به هم زدين
پاسخ دادنحذف:)))))))))))))))
نه خاله براي ما همون يكي مياد
پاسخ دادنحذفعمو نگاه ما توي صفيم،در خدمتيم
من برگشتم گل من را حفظ کردید یا نه؟ یک نکته جالب اینه که کامبیز که سر پستش و کامنت میلاد آن همه بحث و جدل شد هم مثل میلاد گرافیسته.
پاسخ دادنحذف@پارسا
پاسخ دادنحذفمن كُجا اينجا كُجا
خدا رو شكر كه صف هنوز برقراره
فقط ذكر كنم كه كسي به كسي فحش نده
:))))))))))))))))))))))))))))))))
@ به کسی نگو ها:
پاسخ دادنحذفاین دفه چرا مهمان، مهمانِ هفته شده؟ من رو فقط یه روز تونستین تحمل کنین؟ بقیه یه هفته؟ (آیکونِ کمبود محبت گرفته!)
بعد هم: چرا مهمانِ عوض شد؟ قرار نبود یکی دیگه باشه؟ (من آلزایمر گرفتم آیا؟)
@ ...!
پاسخ دادنحذفقاصدک و م.پارسا و نگاه و زروان و .... که هستن. از راه دور و هوای بس شرجی: دست تکون میدم برا همتون!
@ مالزی نشین
پاسخ دادنحذفنه مانیا خانم این مهمونی هم یه روزه . مهمان هفته یعنی هفته ای یک بار . رکورد کامنت شما در کل تاریخ بلاگر ثبت خواهد شد
ما هم از هوای بهاری با اندکی سوز ایران براتون دست تکون می دیم موفق باشید.
@حاجی
پاسخ دادنحذفحاجب من نگفتم که بعضی پستات مصداق احترام نذاشتن به مخاطبه.نه اینجوری نیس.میگم تو از همه نوع مطلب مینویسی و خودتو محدود نکردی که خب این خوبه چون به مطالبت تنوع میده.اما باید توی این تنوع و گستردگی موضوعات بهترین ها رو واسه پست هات انتخاب کنی.سعی کنی در مطلبی که مینویسی حداقل یه چیزی دستگیر خواننده بشه.ولو یک نکته کوچیک.نمی خوام مثال بزنم ولی پست احمقانه ها مثلا زیاد پربار نبود در مقایسه با بقیه پست هات
@مالزی نشین
پاسخ دادنحذفمظور وبلاگ مهمان این هفته است
خب واسه شما اولین مهمونی بود
و میشه گفت اولین تجربه
هر هفته می خواییم یه مهمونی راه بندازیم اگه بشه
ولی در هفته فقط یه روزه
...
بله مهمونمون یه وبلاگ دیگه بود
ولی به دلیل عدم هماهنگی نتونستیم در خدمتشون باشیم این هفته
سلام خاله مانيا
پاسخ دادنحذفسلام با معرفت
كلي خوش به حالمون شد اومدي.
آلزايمر ما داريم كه شما رو براي امروز دعوت نكرديم.
@ قاصدک
پاسخ دادنحذفدوزار به چیش و چار ام امیدوار شدم!
میگما؟ میشه آدرس بلاگِ مهمون رو میشه بذارین بی زحمت؟ بریم بخونیم ما هم دوزار نظر بدیم خب!
@ زروان
اگه جایی رکورد کامنت میخریدن، خبرم کنین! :D
@ م.پارسا
پاسخ دادنحذفخاله من فک کردم تو درگیر خواهر کوچیکه هستی که ما رو هم حتی فراموش کردی دیگه! (;
خاله ها و عمو ها
پاسخ دادنحذفشرمنده به خدا امروز نمي دونم چرا اينقدر سرم شلوغه
ببخشيد كه هر لحظه نيستم
@ میلاد
پاسخ دادنحذفاینه بلاگِ آقامیلادخان؟
http://takhteshasi.blogspot.com/
@ میلاد!
پاسخ دادنحذفآقامیلاد دوستت داریم! (انجمن حمایت از خروسان (شاید هم خودِ خروسان!!!!!!)
يكي از مشكلات ميلاد اينه كه هيچوقت جواب من رو نميده!!!
پاسخ دادنحذفمثل همين الان
خاله مانيا
پاسخ دادنحذفنه
اينه وبلاگ آقا ميلاد جان!
http://takhteshasi.blogspot.com/
مالزی نشین هم اومده.چه جالب.سلام مانیا
پاسخ دادنحذفحاجی @
پاسخ دادنحذفقبول دارم حاجی. من تسلیمتم حاجی.
مالزی شین @
بابا ما یکی دو ساعت دیگه زحمت رو کم میکنیم. این روزا کی میتونه بیشتر از یه روز جایی مهمون باشه که من دومیش باشم؟
بچه ها با اجازه مي ديگه بريم درس ...
پاسخ دادنحذفخداحافظ
(ايكون ي كنكوري متنبه از تذكرات ابجي و عمو و يه بچه 4ساله)
حاجی میلاد
پاسخ دادنحذفمنتقد لژیونر هم داریم.مانیا لژیونر وبلاگ نویسا تو مالزی
دايي فرشاد بي خيال درس چيه بمون
پاسخ دادنحذفمي خواي درس بخوني كه چي بشه آخرش ميشي يكي مثل همين مدير وبلاگ تخته شاسي.
@ میلاد
پاسخ دادنحذفشما که جزء بچه های مینی مالیده هستی از مهندس پنگول جونی خبر نداری؟یهو همه وبلاگ هاش را تخته کرد چرا؟قلم خیلی خوبی داشت
خب و اما نقد اينجانب از نظر يك استاد چهار ساله ادبيات.
پاسخ دادنحذفنوشته هات مثل بقيه وبلاگا همون چيزيه كه به زبون ميگي و اين خيلي خوبه.كاملا مشخصه كه توي بندِ فن نوشتاري و آئين نگارش نيستي و اين وبلاگتو خودموني ميكنه.طولاني بودن پستها هم خوبه ولي روش داره.به طور مثال وبلاگ گلابي ديوانه هم پستاي بلندي داره ولي آدم مي خواد تا آخر بخونه گلابي روش خوبي رو بكار برده كه برتريش به نوشته هاي بلند دختر ترشيده كاملا به چشم ميخوره.
توي متناي بلند بايد همون اول يه شوك به خواننده بدي بعد خودتو جاي خواننده بذاري ببيني كجا كسل كنندس و همونجا يه شوك ديگه بدي و اين بارها توي متننت بايد انجام بشه و در آخر تاثير گذارترين حرفتو به شكل آني بنويسي تا خواننده هيجان زده وبلاگتو ترك كنه. شوك ها ميتونه يه بمب خنده باشه يا يه خبر توپ يا يه حرف دوپهلو (اين روش رو گلابي با ذكر جمله هاي دو پهلوي جنسي به بهترين شكل انجام ميده)البته اون شوك هاي مياني رو هم با تكه كلامهاي دو پهلو مثل (شطرنج يا آنجليا جولي يا آلبا)به خواننده ميده.
نقد بديم درباره مراجعه كنندگانته
اینترنت ما را خدا آزاد کرد !
پاسخ دادنحذفمن اومدم
@همه
پاسخ دادنحذفالان مدیر وبلاگ قاصدک خان و شاعر وبلاگ نگاه السلطنه تاگراف زده اند که به واسطه خرابی خطوط اینترنت دسترسی شان به "به کسی نگو" قطع گردیده و قادر به کامنت گذاری نمی باشند.
@عمورضا
پاسخ دادنحذفمرسی از کامنت عمو جون
نیم ساعتی قطع شدیم
ولی الان آزاد شد
:)))
@میلاد
کجایی شما ؟
رفتی سر یخچال ؟
مهمون اینقدر بی حیا ؟
:))))
پارسا @
پاسخ دادنحذفبه نکات خوب و جالبی اشاره کردی. حتمن میخونم.
البته ببین از نوشته هام هم پیداست ولی خودم هم میگم
تازگیا (طی یکی دو ماه اخیر)دیگه زیاد در قید تعداد مخاطبین و رضایت اونا نیستم. بیشتر واسه دل خودم مینویسم. این نکته ایه که از تعداد کامنت های ماههای پیش و مقایسشون با الان هم میشه فهمید.
آقا ميلاد يه نوشته خوب خواننده رو به سمت خودش ميكشه.اونموقعي كه ديدي خواننده كم شده بدون كه داري كم كاري مي كني.چون توي اين دنياي مجازي خواننده دلش نخواد نمياد نوشتتو بخونه.پس تعداد بازديدها نشون دهنده موفقيت نويسندس.
پاسخ دادنحذفيه چيز ديگه
پاسخ دادنحذفمالزي نشين سالهاست براي دل خودش مينويسه و وبلاگش يه جور دفتر خاطراته اگه بري از روز اول وبلاگشو بخوني مي فهمي كه خودش بعد از چند سال چه حالي ميكنه از مرورشون.بچه مدرسه اي بوده بعد ديپلم گرفته بعد ازدواج كرده بعد رفته خارج بعد دانشگاه.
ولي بازديد كننده هم داره يعني توي هر دوتا جنبه موفق بوده.
پارسا @
پاسخ دادنحذفحرفت منظقیه. ببین یه وقتی هست که تو مثلن میری میگردی ببینی الان چی مده، چی تو چشمه، اونو میخری میپوشی. میری میگردی ببینی مدل موی روز چیه، اون تیپ رو میزنی. خوب قاعدتا مورد توجه هم قرار میگیری.
یه وقت دیگه هم هست میگی به دماغم. امروز شلوار تنگ مده ولی من دلم واسه شلوار بگی که دوره نوجوونی میپوشیدم تنگ شده. یا اینکه میگی مدل موی سیخ سیخ مده، ولی من میخوام کچل کنم.
طبیعتا یا مسخره میشی یا در خوشبینانه ترین حالت توجهی بهت نمیشه.
من دارم میرم به سمت حالت دوم. البته فقط در بیا عقایدم توی اینترنت. در دنیای واقعی متاسفانه با کله دارم میرم سمت اونور.
بالاخره تعادل باید حفظ بشه یه جورهایی
پارسا @
پاسخ دادنحذفخب من هم بازدید کننده دارم حاجی
منظورم از افت بازدید این بود که مثلا از میانگین روزی سیصد، رسیده به حدودای دویست. ولی خب توی این شرایطی که هستم برای 20 هم آمادگی دارم.
لول
خیر سرمون سوال پرسیدیم ها .من اصلا قهرم دیگه :((
پاسخ دادنحذفولی به نظر من اگه خلاف عادت و خلاف مد بنویسی هم خواننده داری. تعداد وبگردهایی که چیزهای عجیب خوششون میاد هم کم نیست.ولی من چیز عجیب و خلاف معمولی تو تخته شاسی نمی بینم.اتفاقا می تونم بگم این سبک نوشته الان رو بورسه یعنی طنز و روزمره قاطی هم با چاشنی داستان کوتاه
زروان
پاسخ دادنحذفمن گفتم روی مد نیستم، نگفتم که خاص و عجیب غریبم !!
حالا شما چی پرسیده بودی عزیز برادر؟
بگو که کم کم زحمت رو کم کنیم عزیز
پاسخ دادنحذف@میلاد
پاسخ دادنحذفممنونم برای امروز
که قبول کردی دعوتمون رو
و اومدی
واقعا عالی بود
اگه صحبتی هم بوده تا الان ، از طرف من ، عذرخواهی می کنم
باز هم سعی می کنم کامنت های اول وبلاگت رو خودم بذارم
اونم از نوع bold
:))))
امیدوارم در هر سه وبلاگت موفق باشی و در مینی مالیده هم
خلاصه ممنونم برای همه چیز
تموم نشده كه كجا ميريد.هنوز قليون مونده.تازه من كلي حرف دارم.نريدا بذاريد من برم يه كاري انجام بدم بيام.
پاسخ دادنحذفمن راجع به مهندس پنگول جونی پرسیدم گفتم چی شد یهو ول کرد رفت ولی بازم می گم سبک نوشته های تو طرفدارهای زیاد و خاص خودش را داره باید تبلیغ کنی که البته گودری داره برات اینکار را می کنه .سوگلی گودر شدی حالا چه کردی بماند :))
پاسخ دادنحذفدیگه مدیرمون تعطیل کرد مهمونی رو . نخود نخود هر که رود وبلاگ خود. مهمونی خوبی بود امیدوارم عارف واصل میلاد حفظ الله همیشه موفق باشه
زروان @
پاسخ دادنحذفاین گودر چیه ؟ جریانش چیه؟ من که اصن اطلاعی ندارم ! یه اطلاعاتی راجع بهش به من بده لطفن.
در مورد بردیا والا کاملن بی خبرم. رفتنش اصلن عادی نبود. فقط امیدوارم هرجا هست سلامت باشه.
گودر خوردني.بعضي ها هم مي پوشنش:)))))
پاسخ دادنحذف@م.پارسا
پاسخ دادنحذفبابات کو اصلا ؟
از صبح اینجایی
از حالا مهدکودکت رو می پیچونی وای به حال دانشگاهت
هی هیچی بهت نگفتم
قلیون ؟؟؟
:))))
@زروان
پاسخ دادنحذفمهمونی تموم نشده خاله
ولی از مهمونمون باید تشکر می کردم
امروز کم بودی ها
@ میلاد
پاسخ دادنحذفواقعا نمی دونی گوگل ریدر یا گودر چیه؟پس نصف عمر وبلاگیت بر فناست.اگه در مورد گودر اطلاعات می خواهی این آدرس رو بخون
http://persiangoogle.wordpress.com/2009/12/09/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%84-%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D8%B1/
@ قاصدک
خاله دم عیده و کار و زندگی و گرفتاری دیگه شما به بزرگی خودت ببخش. من فکر کردم تعطیل شده. جدا اگه قبل 200 کامنت تعطیل میشد وجهه خوبی نداشت بین در و همسایه
خب. یاااالااااه
پاسخ دادنحذفدس شوما درد نکنه حاج خانوم (خطاب به قاصدک تو آشپزخونه)
خان داداش خیلی زحمت دادیم (خطاب به پارسا)
لوول
از همتون ممنون. سعی میکنم از نظرات امروزتون توی وبلاگم استفاده کنم. خواهشم اینه که اونجا هم این راهنمایی هاتون ادامه داشته باشه.
باز هم ممنونم خیلی زیاد.
خوش باشین همگی.
خداااافظ
197
پاسخ دادنحذف198
پاسخ دادنحذف200
پاسخ دادنحذف@م.پارسا
پاسخ دادنحذفمی خوای بگی تا 200 هم بلدی بشمری خاله ؟
یادم باشه یه لپ لپ برات جایزه بخرم