اسفند ۱۶، ۱۳۸۸

.

بزرگ‌ترين درد زندگيش،‌ دندون درد بوده. حالا باد مي‌ندازه تو دماغش مي‌گه از درداي دلت بگو

۱۳ نظر:

  1. منظورش اينه كه از درد دلت بگو
    خب بگو شربت گريپ ميچر يا بروفن مي خورم خوب ميشم خلاص.

    پاسخحذف
  2. آخ گفتی دختر
    این روزا همه می خوان درد دل آدمو بدون
    بعد با لگد بزنن عمیق ترش کنن!

    پاسخحذف
  3. @قاصدك

    دقيقا حتما همينه كه شما مي گين خاله جان ممنون كه اين آگاهي رو دادين آخه ما بچه هاي كم تجربه اين چيزا رو زياد نميدونيم

    پاسخحذف
  4. خاله قاصدك و حياط خلوت@
    اين حرفارو ول كنيد از درد دلتون بگيد:))
    (ايكون يه بچه 4ساله كه نمي دونه چه جوري ميشه باد توي دماغ انداخت)

    پاسخحذف
  5. @ م.پارسا
    دل دردمون با نبات داغ خوب مي شه پارسا كوچولو. تو هم بيا روبروي من وايسا هر كاري مي كنم بكن
    حالا سعي كن سوراخ دماغتو تا جايي كه مي شه بزرگ كني يعني نفستو چاقالو بكشي تو بعد يه دستتم تكيه بده به شقيقه ت و به دور دست نگاه كن . ياد گرفتي خاله ؟:p

    @ قاصدك
    لگد يكيشه ننه. يكيشم اينه كه تو نگاهشون مي فهمي كه تنها چيزي رو كه نمي فهمن "درد"ه . اون وقت سيل نصيحت ها و راهكاراي تكراري و بيخود رو سرت مي ريزه آخرشم مثلاً بگن: اما ببين همه چيز عوض مي شه اگه نگاهت به دنيا عوض شه. يعني دلت مي خواد سرشو ببري بذاري رو سينه ش

    @ نگاه
    :))

    پاسخحذف
  6. یک زمانی خیلی موافق بودم با این جمله .الان زیاد موافق نیستم.تقریبا مطمئنم که کسی نیست که درد عمیقی نداشته باشه.مسئله این نیست که طرف درد نکشیده مسئله اینه که طرف نمی خواد عمیقا به دردهای تو گوش بده دلایلش هم خیلی متفاوته.کلا من حس می کنم این جمله را راجع به مشاورها و روان شناس ها گفته اید درسته ؟

    پاسخحذف
  7. گمون نمی کنم کسی پیدا بشه که بزرگترین دردش دندون درد باشه ....

    زروان@
    مصیبت ما اینه که همه یادشون میره مشاور ها و روانشناس ها قبل اینکه روانشناس باشن یه آدم هستند مثل همه و با همه ی درد ها و مشکلات و تنها تفاوتشون اینه که زود خودشون رو از مصیبت بیرون میکشن پس اگه جلوی شما با لبخند میشینند فقط به خاطر خود شماست نه اینکه دردی ندارند
    گاهی میشه که روزها برای یک آدمی که مشکل سختی داره مثل همون درد میکشیم و اینطوری دردهامون مضاعف میشه نه کم...

    پاسخحذف
  8. دل درددد !!!
    مصیبته که دومیش سر دردهه !!
    خدا صبر بده

    راستی
    بلاگت تو ما یه های تکه

    پاسخحذف
  9. ای وای که تازگیا چقد درگیره این آدمام!
    به تو دهنی اعتقاد داری؟اون وقت به غیر از دندون درد،درد کشیده هم کشیده.

    پاسخحذف
  10. @ زروان
    منظور اين نيست كه آدمايي هستن كه دردي ندارن يا از ظاهرشون مي شه قضاوت كرد درونشون چي ميگذره. قطعاً هر كسي دردايي داره در حد خودش بزرگ. اما مسئله تفاوت آدمهاست تو شرايطي كه ميگذرونن و اينكه نبايد وانمود كرد ما همه چيزو مي تونيم درك كنيم حتي اگر تجربه ش نكرده باشيم. اينجا هم صحبت از يه دوست دلسوز كه براي سبك شدنت مي خواد حرفتو بشنوه نيست. كنايه به آدماييه كه دنيا براشون به طور نسبي گل و بلبل تر از خيلي هاست و شنيدن حتي داستان بعضي زندگي ها واسشون يه ارور يا يه فيلم سركاريه غير قابل باوره و به شدت اعتقاد دارن كه همه همونطوري هستن كه اونا تصور مي كنن. چطوري بگم،‌ بعضيا واقعاً پرتن،‌و اي كاش تلاش نمي كردن وقتي دركي از شرايط ندارن به زور ايده ها و نظرياتشونو كه بخشيش به از خود متشكريشون برميگرده رو به خورد ديگران بدن.
    + در مورد روانشاناسا نگفتم. :-) هرچند بر اساس يه تجربه ناقص و غير قابل استناد و تعميم ناپذير و البته با عرض معذرت از سارا،‌اعتقاد زيادي به روانكاو ندارم

    @سارا
    بخش اول جواب زروان رو بخون
    +
    با نظرت در مورد روانشاسا تا حدي موافقم

    @غزاله
    ممنون دوست من كه سر زدي :-)

    پاسخحذف
  11. @ حیاط خلوت
    منظورتون رو می فهمم .اما قسمتی از مشکل هم مربوط به ماست که جواب رد نمی دیم به این جور آدمها چون اجباری مطرح نیست در درد دل .اگه مشکلی هست دو طرفه است.کلا قضیه به نظر من پیچیده تر از یک خودخواهی و خودبرتر بینی صرفه.

    پاسخحذف
  12. زروان
    موافقم

    ماريه
    آره . بزنيم ؟

    پاسخحذف
  13. میگفتی اگر برایت مرثیه ی تمام کوههای درد بنیادم را بگویم که حتی فرهاد نیز توان کندنشان را ندارد ، تاب نداری و از کنارم فرار میکنی


    البته نه ....بهش نگاه کن و با لبخند بگو باشه برات میگم .... و از سر درد هات بگو...همین براش کافیه

    پاسخحذف