خرداد ۱۰، ۱۳۸۹

وصیت نامه (2)

من عشقی داشتم
آن را با خود به گور می برم
لطفا آنجا تنهایمان بگذارید .

۱۱ نظر:

  1. قشنگه
    البته تو ظاهر...
    یعنی من نمیدونم چه جوری تو گور کسی میتونه مزاحمتون باشه؟و تنهاتون نذاره/؟!!

    پاسخحذف
  2. به تنها قاصدک دنیا که خبر از مرگ و گور و ... میده :
    سلام ، قشنگ ...
    میخوای رسم عاشقی رو عوض کنی ؟
    مگه نشنیدی تنهایی مرام عشقه و عاشقا جدا میشن و ...

    افسوس ...
    برداشته ای هر آنچه بگذاشتنی است ...

    تنها جبر زندگانی یگانه با خویش بودن است
    یگانه با هر چه و هر که دیگر غیر ممکن است ...

    وسعتی به قدر جای عشق و تو
    گر زمین دهد ، زمان نمی دهد

    ما را به حال خود بگذارید و بگذرید
    از خیل رفتگان بشمارید و بگذرید
    ما دل به دست هر چه که بادا سپرده ایم
    ما را به دست دل بسپارید و بگذرید

    وصیت نامه ی وارث پسند و خوبی بود
    راستی تو قطعات دو طبقه ...

    پاسخحذف
  3. خیالت راحت قاصدک جان اونجا کسی سراغ از نسبت نمی گیره...

    اما کاش اینجا فرصتی برای با هم بودن داشته باشید

    پاسخحذف
  4. به سارا :
    با سلام و آرزوی طول عمر
    که زمانه این زمان نمی دهد

    کاش این زمانه زیر و رو شود
    روی خوش به ما نشان نمی دهد

    فرصتی برای دوست داشتن
    نوبتی به عاشقان نمی دهد
    نوبتی به عاشقان نمی دهد ...

    پاسخحذف
  5. خیلی غمگین بود دلم گرفت اینجوری :(((
    @ معمار
    شاید نوبت وصل نباشه ولی نوبت عاشقی هست . چیزی که زیاده نوبت عاشقیه . آن چه کمه عاشقه آن چه کمتره وصله .

    پاسخحذف
  6. به زروان بعد از سلام :
    هی فلانی ...
    زندگی شاید همین باشد ...

    پاسخحذف
  7. وقتي عشقي هست حتما معشوقي هم هست و عاشقي

    پاسخحذف
  8. @ معمار آریائی
    بعد از سلام
    زندگی بال و پری دارد با وسعت عشق
    پرشی اندازه مرگ

    @م.پارسا
    عشق که همه جا هست ، پتانسیل معشوق بودن و عاشق بودن هم در همه هست . یک جرقه می خواهد تا این تثلیث به وحدت برسه . میگم عاشق کمه چون عاشق بودن تو این تثلیث از همه سخت تره چون جنبه فاعلیت عاشق بیشتره

    پاسخحذف
  9. @خاله قاصدك و م.پارساي عزيزم

    مي خواستم اينجا بگم كه طي اين چند روز يه اتفاقاتي توي زندگيم افتاده كه ديدم تنها دوستاي واقعيِ زندگيم همين دوستاي مجازيم هستن

    خاله و پارسا كه جنبه ي واقعي هم دارن و بهترين دوست هاي زندگيم هستين

    ديگه ياد گرفتم كه به دوتا چشمم هم اعتماد نكنم

    چقدر اين مردم خيانتكار هستن چقدر نامرد هستن و چقدر ناپاك و دورو و بي مايه

    اونقدر كه از ته دل رنجيدم و نمي دونم بايد چه عكس العملي نشون بدم

    بگذريم

    فقط مي خواستم بگم كه خيلي كارتون درسته از با داشتن شما خيلي احساس خوبي مي كنم و خيلي هم دوستون دارم

    اينجوري :))

    پاسخحذف
  10. سلام...حس خوبی بود.
    بدبختی اینه که تو گور هم نمیتونی تنها باشی با عشقت!
    اونجا دیگه حسابت با کرام الکاتبینه!
    مگه اینکه عشقت اون عشق حقیقیه باشه...
    فقط تو "تصور" و" خواب" می تونی با عشقت تنها باشی...(این یک تجربه ی شخصی و غم انگیزه!!)

    پاسخحذف