اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۹

مسنجر


دو نفر پشت چراغ‌هاي سبزشان انتظار مي‌كشند،
تا بالاخره يكي از چراغ قرمز درونش عبور كند،
و بگويد «سلام!».

۴۵ نظر:

  1. سلام :))
    قسمت دراماتیک ماجرا اینه که یکی از اونا هرگز نتونه سلام کنه و .... هیچی !

    پاسخحذف
  2. اگه اون یکی به جای علیک سیلی حواله کنه چی؟

    پاسخحذف
  3. @ سيد
    عليك سلام
    آره ديگه بعد توهمات و تخيلات شروع مي شن

    @ م.پارسا
    توي جي تالك رو شما فرض بگير تو ياهو زردشم هست
    والا در مورد كيس دوم من سكون اختيار مي كنم و پيشنهاد مي كنم ساين اوت كنيد :))

    پاسخحذف
  4. دلازم به ذكر نيست كه نوشته نمادين بود حالا هي گير ندين به چت و مسنجر :))

    پاسخحذف
  5. واسه من که از مسنجر و جی تاک چیزی حالیم نیست یکم گنگه!
    )):

    پاسخحذف
  6. @ مي چي كو
    سلام:-)
    دوست جان مسئله چت نيست. تو فرض كن چراغ سبز و قرمز رفتار و احساس دروني تو باشن. چراغ سبز رفتار توئه كه مي طلبه رد شي اما احساسات ايست مي ده كه وايسا اون بياد . و خيلي وقتا يه سلام هلاك مي شه اين وسط
    مسنجرفقط نماد بود

    در هر حال يه چيزيو كه بنويسي بعد لازم بشه هي بسطش بدي به نظر خودم يعني نوشته گير داشته ديگه.. گمونم داشته ببخشيد خلاصه :(

    پاسخحذف
  7. @ حیاط خلوت
    جمله از این واضحتر و عمیق تر نمیشه ! شما خودت و عصبی نکن

    پاسخحذف
  8. @ سيد
    نه بابا عصب كدومه
    اينو خيلي جدي گفتم نه از روي ناراحتي اتفاقا با روحي آرام و قلبي مطمئن نوشتمش!
    بعد در كل هم بسيار ممنون

    پاسخحذف
  9. خَلوتیه حیات بهتر از عاقبتِ تنهایی تو یه حیاط خلوته که ثمره و انتهای عاشقیه که با یه سلام شروع میشه ...
    تنهایی مرام عشقه ...

    ایده ی مسنجر جالبه ...
    اگه مثل چراغ راهنما هم بهش نگاه کنیم جالبه ها :
    که دو نفر پشت چراغ هستن و منتظر سبز شدن قرمزیه چراغشون ...اونیکه مصداق خیابون اصلی رو داره (تو خود حدیث مفصل بخوان ...) بیشتر فرصت داره و راحت تر میتونه تا ... چون سبزیه چراغ خیابون اصلی بیشتره و اونیکه مصداق خیابون فرعی رو داره همیشه انتظارش بیشتره تا ...
    خوبیش هم اینه که حداقل ثانیه شمار داره و می دونی چقدر دیگه قراره ... ولی تو ...
    زمان تصمیم گیریشون هم به اندازه ی زردی چراغه ...
    اگه مثل چراغ راهنمایی باشه میشه گفت :
    نگران نباش بالاخره این چراغ قرمز سبز میشه و انتظارت ...
    ولی تو مسنجر ...
    وای عجب چیزی شد ...
    شرمنده خیلی بی ربط شد به پستت
    شایدم دلیلش زمان کامنت گذاشتن منه

    ولی در کل پست خوبی بود

    پاسخحذف
  10. @ معمار آريايي

    اگه اين وقت شب از يه معمار اونم از نوع آرايي كامنت به اين خوبي بگيري كلي سر حال مياي
    "خَلوتیه حیات بهتر از عاقبتِ تنهایی تو یه حیاط خلوته که ثمره و انتهای عاشقیه که با یه سلام شروع میشه ..."
    به شدت به اين جمله ت اعتقاد دارم،‌راستشو بخواي هميشه هم همينطوري زندگي كردم. گاهي به درستيش شك كردم اما جز اين بودن برام سخته
    استاد بازي با اسمامون شديا :-)

    در مورد پست و برداشت هم آره هر دو تا برداشت،‌يعني چراغ راهنمايي هم مي تونه درست باشه . در واقع دلم مي خواست اول دو سويه باشه اما ترسيدم گنگ شه واسه همين تيتر زدم

    راستش حديث نفس نيست يا اشاره به عاشقي. مورد دوم مي تونه باشه ها اما نه لزوماً
    ايده نوشتن اين از خوندن پست يكي از دوستام بود در مورد يكي از دوستاي اينترنتيش

    ولي در حالت كلي بخواي ببيني ‌،اين مصداق خيابون اصلي و فرعي و ثانيه شمارت رو خيلي دوست داشتم

    پاسخحذف
  11. 3 نفر دیگه غیر از من آنلاین هستید ولی مثل اینکه پست انقدر روتون تأثیر گذاشته که همتون منتظرید تا ...
    باشه نمی ترسم من از اقرار ... گذشت آب از سرم دیگر ...

    ســـــــــــــــــــــــــــــــــلام

    پاسخحذف
  12. @ معمار
    ســــــــــــلام

    حالا فقط دو نفر موندن !

    پاسخحذف
  13. اولاً که شما لطف داری ...
    دوماً سلام از ماست ...
    سوماً ...(توسط نویسنده حذف شد )
    چهارماً حکایت چراغ قرمز درون با چراغ قرمز بیرون فرق می کنه . مثل حکایت دل و دیده س
    چون اگه بعد مدتی انتظار طرف از چراغ قرمز بیرونیش عبور کنه یعنی با دیده ... دوامی نداره ولی گذر از چراغ قرمز درون یعنی همون دله که ارزش انتظار رو ... گرچه آخرش تنهایی مرام عشقه

    پاسخحذف
  14. @ معمار آريايي
    يه ساعت جريمه اما عب نداره

    گفته بودم "دو" نداري؟
    دو نداري!

    قشنگ گفتي انصافاً

    پاسخحذف
  15. حکایت جریمه چیه ؟
    چراغ قرمز رو رد کردم یا ...؟

    پاسخحذف
  16. جريمه مال ماست
    اگه كامنت بي ربط به پست بذاريم يه ساعت حق كامنت دادن نداريم
    مي خواستم بگم "دو نداري" گفتم نكنه چراغ قرمز باشه بعد گفتم بي خيال :))

    پاسخحذف
  17. شما اگه با همدیگه تو طول روز حرفی داشته باشید که به پست هم ربطی نداشته باشه تو به همه بگو می گید درسته ؟
    خب ولی به کسی نگو یه وبلاگیه که ورود عموم آزاده درسته ؟
    یعنی هر کسی میتونه بیاد و هر چیزی بگه ...
    ممکن هم هست بعضی حرفای مهمونا ربطی به پست نداشته باشه
    قانون خانواده رو که رو مهمون پیاده نمی کنن درسته ؟
    اگه قرار به کنترل کامنتها هم باشه که خب باید کامنتها تأییدی بشه که از فرمت عمومیش خارج میشه و خب به همه بگو هست دیگه ...

    شایدم باید نویسنده ی پست فقط کامنتهای پستش رو کنترل و تأیید کنه که اینم حضور کامل نویسنده رو می طلبه ...
    نمی دونم ولی به نظرم اگه یه وبلاگ قوی باشه کامنتهای بی ربط مثل حکایت یه قطره خون تو دریا می مونه و ... اصلاً نگرانی نداره که باعث تضعیف ...
    ولی یه قطره ی خون میتونه یه قابلمه آب رو ...
    وبلاگ شما هم که وبلاگ خوبیه ...
    نباید این چیزا رو خیلی جدی گرفت ...

    البته ببخشیدا
    اینا فقط نظر شخصیه منه شما خودتون صاحب اختیارید به ما ربطی نداره فقط از دید یه شخص ثالث با دیدن وضعیت این چند روز وبلاگ و مقایسه ش با قبلش گفتم

    بازم شرمنده ام
    بابت حریمه هم یه ساعت که هیچ اگه بدونم... دیگه ...

    پاسخحذف
  18. معمار آریایی بعد از گذر از چراغ قرمز۲/۲۴/۱۳۸۹ ۳:۰۷ قبل‌ازظهر

    می بینی انقدر بحث چراغ قرمز و اینا شد که هر چی چراغ قرمز بود رد کردیما ...
    فقط معرفتی جریمه ی نصف شبا رو کمترش کنید ...

    پاسخحذف
  19. اي بابا سال بالايي چرا كف و خون قاطي كردي
    معمار جان من اصلاً منظورم كامنتاي شما نبود كه
    معلومه كه مهمون آزاده در چيزي كه مي نويسه اصلاً تو بيا اينجا فحش بنويس
    بيا قصه بنويس
    اصلاً هر چي
    خواننده اي و دونه به دونه ي نظراتت براي همه مهمه

    من صرفاً يه شوخي كردم با قوانين خودمون در مورد كامنتي كه خودم مي خواستم بذارم ("گفته بودم دو نداري؟ =يعني تكي")
    مي خواستم خارج از بحث از خودت تعريفي كرده باشم بعد به كنايه و شوخي اولش گفتم "يه ساعت جريمه" اين اصطلاح روز اولي كه قوانين عوض شد تو دهن همه بود
    يه جور حس نوستالژيك داشت برام

    شايدم من حرف نامربوطي زدم.. شرمنده اگه اينطوره
    ببخشيد اگه بد برداشت كردي يا ناراحت شدي اما باور كن من منظورم نوشته هاي تو يا هر كس ديگه اي نبود . كه شما درسته اينجا در ظاهر مهماني اما از خيلي هامون صاحبخونه تري
    از آدمي كه 40 ساعته چشم رو هم نذاشته تمناي عقل سليم رو نداشته باش

    اينجا كامنتا بازه
    و هر مهماني جاش روي سره
    همين

    بازم شرمنده

    پاسخحذف
  20. "بازم شرمنده ام
    بابت حریمه هم یه ساعت که هیچ اگه بدونم... دیگه ..."

    ازين هم اصلاً خوشم نيمد
    يعني چي اين حرفا!
    نمي گي فردا صبح اينا بيدار مي شن اين كامنتا رو مي خونن منو قيمه قيمه مي كنن
    يه ملتي اينجا هوادارتنا !

    ولي جدي خوشم نيمد.. لابد مي خواستي بگي ديگه كامنت نمي ذارم ديگه نه؟ شرمنده م و اين حرفا چيه

    نديد مي گيرم اما بار آخر باشه

    پاسخحذف
  21. حکایت عجیبیه ها ...
    ارتباط مسنجری و اینترنتی و ... اینا رو می گم مخصوصاً تو ایران
    دو نفر انتظار هم رو میکشن بدون اینکه بدونن طرف چیه و کیه و چه شکلیه و ... خوبیش اینجاست که دو طرف از طرف مقابل اون تصویری رو تو ذهنشون می سازن که خودشون دوست دارن و با این جهالت عمری رو حال می کنن و ...
    اما امان از وقتی که این مجازی بودن تبدیل به واقعی بشه ... اونوقته که ...

    البته بعضی وقتا این دنیای مجازی خیلی واقعی تر از دنیای واقعی ماست ...
    مجازی بودنه قشنگه ...

    پاسخحذف
  22. اوهوم
    يه روي سكه همينه كه مي گه
    آدم اينجا چهره آدما رو نمي بينه
    صداشونو نمي شنوه
    دو تا آدمن يه كادر و 32 حرف الفبا
    و اين دوستي بدجوري عميق مي شه
    و چيزايي به اقتضاي "بي چهره" بودن گفته مي شه كه شايد هيچ جا بيان نشه
    اما قبول كن اين خودش از هر دوستي بيروني مي تونه واقعي تر باشه
    البته هميشه همانقدر تيره و تار نيست كه گفتي ، منظورم كشيدنش به دنياي حقيقته . بستگي داره طرفت چطور آدمي باشه
    هر چند شخصاً، ترجيح مي دم از پشت همين شيشه و اين دكمه ها حرف بزنم تا چشم تو چشم و از توي اين گلو!

    كلاً غريبه
    شيوه بودن آدما رو عوض مي كنه
    حتي گاهي هم شيرينه
    نمي دونم

    پاسخحذف
  23. جالبه مثلاً قرار بود ...
    چرا فکر میکنی من ناراحت شدم یا فکر کردم منظورت کامنتهای من بود ؟
    من اصلاً از اینجور چیزا ناراحت نمی شم و نخواهم شد خیالت راحت از اون مهمونایی که با یه حرف صاحبخونه خداحافظی کنن هم نیستم بازم خیالت راحت بعضی از نویسنده هاتون منو میشناسن می تونی ازشون بپرسی

    من فقط میخواستم نظرمو بگم
    کجا از این پست بهتر که یه پست معمارانه س

    من از همین جا اعلام می کنم که هر بی ربطی در کامنتهای این پست به من مربوط میشه

    در ضمن من این پست برام خیلی جالب بود که این وقت شب ... و وبلاگ شما هم که دیگه ...

    پاسخحذف
  24. :-)
    خب خيالم راحت شد
    جدي اعصابم به هم ريخت. اصلاً دلم نمي خواد كسي رو برنجونم اونم اينجا كه خودم هيچ كاره ام
    براي نظرت در مورد اين پست و اونجا و همه چيز ممنون !
    منم اعلام مي كنم شريكم تو اين كامنتا! يعني هميشه خيلي بيشتر از خود پست كامنتا و بحثاي خودم با بچه ها يا بچه ها با هم برام فايده داره چه اينجا چه اونور به خصوص كه اونجا ديگه دست و پامو دراز مي كنم ...

    خلاصه ارادتمنديم اونم اين موقع شب
    اين موقع شب كلاً عادي شده ديگه :))

    پاسخحذف
  25. من یه کامنت گذاشتم چی شد ؟
    نکنه جریمه به صورت اتومات اجرا میشه ؟
    اشکال نداره مجبورم دوباره بذارم
    بذار تا نصفه شبه و همه خوابن اینجا رو بریزیم به هم دیگه ...
    آب که از سر گذشت چه یک کامنت چه ...

    پاسخحذف
  26. اين گاهي گير داره
    يعني كامنتو توي ايميل نشون مي ده اما اينجا نه
    خودش درست مي شه
    توي ايميل من هست بگو كپي مي كنيم !
    كنتور كه نمي ندازه

    فكر كن زروان و قاصدك صبح بيدار شن
    :))
    من كه پايه ام !
    4 پايه حتي

    پاسخحذف
  27. 1- من درسته خودم مهمونم و این حرفا رو زدم ...
    ولی اینو بدون که صاحب خونه اختیار خونه شو داره و هر کاری بخواد میتونه بکنه و نباید بر اساس مهموناش برنامه ریزی کنه و دلیل نداره که مهمون ...
    پس شما هر چیزی دوست داری میتونی بگی و هرکاری ... پس شرمندگی نداره
    2- 40 ساعت بی خوابی واسه ما معمارا عادیه اگه به خاطر پروژه س ما در خدمتیم
    3- راجع به پست و کامنت آخریت :
    اره تا وقتی مجازیه شیرینه ولی خصلت آدمیزاد رسیدن به اون چیزیه که نداره تو این قضیه هم هر چقدر پنهان کاری بشه ولی بعد از یه مدت کوتاه هر دو طرف سریع میخوان که این قضیه رو از حالت مجازی خارج کنن و ...

    ولی در کل :
    یه غریبه هر چی باشه یه غریبه س ...

    پاسخحذف
  28. پس بذار یه کامنت واسه صبحشون بزارم

    قاصدک...کاش بگویی که خبر یادت نیست ... ( ببخشید یعنی بگویی که قوانین یادت نیست ) همش تقصیر م.پارساست

    به زروانی که زیاد می داند :
    زروان جان هیچ چی نشده اینجا همه چی آرومه همه هم خوشحالن

    پاسخحذف
  29. 1. چي بگم
    2. اره براي پروژه اس. البته سه شبش پاي كد بودن دو شبش تو جاده 5 ساعته اومدم خونه و هنوز نخوابيدم. نمي دونم چرا از روز انقدر بدم مياد انگرا همه چيز توش بهم مي ريزه. شبا ولي .. نبضش دست خودمه
    خدمت هم از ماست اصولاً كوچيكا مي رن كمك بزرگا طبق قوانين نانوشته دانشكده اي
    3.اوهوم.. شايد ..
    تجربه شو نداشتم تا اين حد كه مجاز بشه حقيقت

    غريبه هميشه غريبه س چون..
    ولش كن جمله دنباله ش كليشه بود

    پاسخحذف
  30. :))))
    آره
    همه چي آرومه (تو منتهاي آرامش)
    من چقد خوشحالم ( هستم)

    +

    خلوت خنكيه الان

    الان دقيقاً احساسم اينه كه دارم تو يه خيابون خالي تو 3 نصفه شب قدم مي زنم ..همه تو بي خبري و خيابون تحت مالكيت من :p

    پاسخحذف
  31. این کامنت صرفاً جهت نمایش دادن کامنتهای ارسال شده اما منتشر نشده می باشد و هیچ ارزش قانونی دیگری ندارد

    پاسخحذف
  32. @ .
    ازش بپرس به روح اعتقاد داره يا نه ؟
    بلاگرو مي گم

    پاسخحذف
  33. شما کجایی که اونجا ساعت 3 هستش اینجایی که من هستم ساعت چهاره ...
    فقط حواست باشه درسته نصفه شبه و پلیس نیست ولی چراغ قرمز رو رد نکنی ( فقط جهت ارتباط داشتن با پست )

    پاسخحذف
  34. اينجا هم ساعت 4 ئه
    اما تاريكي شبيه ساعت 3 ئه

    نگران نباش
    چراغ قرمزا الان خوابن
    قرمزيشونم مال سرخاب سفيدآبه سر شبشونه
    وقتايي كه وا ميستن سر خيابون و به ماشيناي مردم چشمك مي زننگ .
    اين .. ها رو جدي نگير
    چراغ قرمزا خوابن

    پاسخحذف
  35. به مدبر فعلی وبلاگ به کسی نگو :
    ببخشید خلاصه اگه سیستم کامنتها و قوانین و اینا رو ریختم به هم
    صبح که نکیر و منکر ( ببخشید قاصدک و زروان ) ازت پرسیدن همه چیز رو بنداز تقصیر من
    منم چون میدونم ناراحت نمی شن باهاشون شوخی کردم
    من دیگه برم تا یکی نیومده تو اتاق به من سلام کنه و ... ( بازم جهت ارتباط داشتن با پست )
    فعلاً خداحافظ

    پاسخحذف
  36. اتفاقا منم مي خواستم خداحافظي كنم
    اما اخطار پليس رو دادي
    منم برم
    نگران نباش منو فعلاً نمي بينن
    رفتم تا نمي دونم ساعت چند

    مرگ مغزي دارم مي شم
    شب به خير معمار

    صبح به خير همه

    پاسخحذف
  37. شب بخیر
    فقط حواست باشه پیرو اون پست قاصدک اگه داری مرگ مغزی میشی ببین کسی چراغ قرمز درونشو رد می کنه و ... تا قلبتو بهش بدی ...بعدش ( بازم فقط جهت ارتباط با پست شما و پست مدیر وبلاگ )

    پاسخحذف
  38. واقعا همینه
    ولی معناش یک کم دیریاب بود. باید کلنجار می رفتی تا معناش و نمادهاش کشف می شد

    پاسخحذف
  39. واسه من که واضح واضح بود!!!!D:استفاده از چراغ قرمز و سبز خیلی خوب بود دختر!

    پاسخحذف
  40. @rn.
    اتفاقا اينو همون موقع بعد از خوندن حرفاي تو نوشتم رد اوليه اش هم توي كامنتت هست خواستم لينكشو بدم گفتم لوس مي شه
    آره دختر تو خوب مي فهمي :-) و خوب فهموندي كه ايده شد برام
    فكر نمي كردم اينجا رو هم بخونيا

    پاسخحذف