بهمن ۲۵، ۱۳۸۸

تو می دانی؟؟؟....

من دیوانه ام ،
یا کلمات دیوانه وار
خود را به دیوار های مغزم می کوبند

۲۲ نظر:

  1. از باد دیوانگی به دیوار عقل رسیدیم
    یک راه براشون باز کن تا بیرون بیان دیگه خودشون را به دیوار نمی کوبند بهتره این راه کاغذی باشه نه مانیتوری .
    کسی که می نویسه دغدغه هاش میشن کلمه فکر می کنه دغدغه هاش بیشتره ولی کسی که نمی نویسه دغدغه هاش به آگاهی تبدیل نمی شوند و همیشه به یک شکل بروز پیدا میکنند.

    پاسخ دادنحذف
  2. خب پس دست از سر باد برداشتین.

    پاسخ دادنحذف
  3. چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
    دلم را دوزخی سازد ...

    آنچنان دیوانگی بگسست بند ....

    پاسخ دادنحذف
  4. زروان@
    وقتی دستت به نوشتن نمی ره چه فرقی میکنه مانیتور باشه جلوی روت یا کاغذ

    اغلن@
    دست از سر باد برداشتیم اما گمون نکنم باد از سرمون بیرون بره

    پاسخ دادنحذف
  5. ديوونه دنيا ي ما نداره راه ِ پيش و پس
    ديوونه به من كمك كن بپرم ازين قفس

    ( آلبوم " به كي بگم " >> نيماني شعر ِ ديوونه )

    پاسخ دادنحذف
  6. banooyegham@
    پس تو مطمئنی من دیوانه ام

    پاسخ دادنحذف
  7. ***

    داری عاقل می شی !!!

    :D



    ***
    Elham
    ***

    پاسخ دادنحذف
  8. @ سارا
    کاغذ با مانیتور فرق می کنه من امتحان کردم . وقتی فشار احساسات را می خوای تخلیه کنی کاغذ بهتر جواب می ده.
    دلیل اصلی اینکه دستت به نوشتن نمیره اینه که استانداردهای خاصی را برای نوشتن تو ذهنت داری . ولی وقتی می خواهی بنویسی که راحت بشی باید اینها را بریزی دور. اولین چیزی که به ذهنت میاد حتی بی ارزش را بنویس بعد چیز بعدی هر چی بود.یک هو می بینی راه افتادی داری می نویسی خوب هم می نویسی و بعدش هم سبک می شی.شرط می بندم آخرین نوشته هات ارزش ادبی هنری هم پیدا می کنه اگه و فقط اگه تو این جور نوشته ها ابدا دنبال ادبی و هنری نوشتن نباشی .اگه امتحان کردی حتما نتیجه اش را بهم بگو

    پاسخ دادنحذف
  9. @صابر خسروي ،‌ اغلن ،‌ بانو

    خوش آمديد

    @سارا
    ترسم كه اشك در غم ما پرده در شود .
    ديشب مي خواستم چيزي بنويسم . صبح شد و من فقط خط خطي كرده بودم ..

    پاسخ دادنحذف
  10. برای ریختن کلمات به بیرون لازم نیست حتما روی کاغذ یا مانیتور بنویسی .شاید کلمه های دیوونه راههای دیگه ای هم برای خروج داشته باشن.شاید سوار یه قطره از گوشه چشمها بلغزن روی گونه یا با آهی پرواز کنن توی هوا.بهشون اجازه بده خودنمایی کنن

    پاسخ دادنحذف
  11. @ م پارسا
    اين ديگه خيلي رمانتيك بود ..

    سلام !

    پاسخ دادنحذف
  12. م.پارسا@
    دوست دارم اشک بشه اما دلم می ترسه .... می ترسه هرچی هست بشوره و بره....

    زروان@
    سعی می کنم اما این روزها فقط زجر میکشم مثل اسکیزوفرنی ها شدم می نویسم با سالادی از کلمات

    الهام@
    اگر این یعنی عقل که من نمی خوامش

    فرشاد@
    پس حال من و می فهمی...

    پاسخ دادنحذف
  13. کلمات که جان بگیرند اتوبان هم می سازند
    تو دیوانه ای
    باور کن .

    پاسخ دادنحذف
  14. ماندالایز@

    آدم به مادرش میگه دیوانه؟؟؟؟........

    پاسخ دادنحذف
  15. @سارا
    من جای تو بودم عزیزم ، این پسر رو حسابی ادبش می کردم
    :)))

    پاسخ دادنحذف
  16. قاصدک@
    خواهر جان بچه هم بچه های قدیم....حرمت پدر و مادری....بهشت زیر پای مادرانی....

    دلم خون از دست این پسر

    پاسخ دادنحذف
  17. تویه این باکس قرمز 2 نفر دیگه غیر من هستن...

    سلام

    پاسخ دادنحذف
  18. اون دوتایی که نوشتین که یکی!! یعنی در هر صورت شما دیوانه اید :) البته روم به دیوار!!!

    پاسخ دادنحذف
  19. سمیه@
    آره عزیزم خودم هم فهمیدم

    پاسخ دادنحذف
  20. @ سارا :
    خانم ِ خوش قلم ِ هم نام
    آره اونايي كه خوب مي نويسن و مغزشون پرِ ايده است ديوونه اند معمولا !!
    آخه مي دوني من عاشق‌ ِ ديوونه هام
    دو نقطه ايكس

    پاسخ دادنحذف
  21. @سارا

    ز خوشنامان عالم هر كه را ديدم غمي دارد
    دلا ديوانه شو، ديوانگي هم عالمي دارد

    خيلي قشنگ بود سارا آفرين بهت تبريك مي گم

    پاسخ دادنحذف
  22. banooyegham@
    مرسی گلم از لطفت....اما این دیوانگی داره من و از پا در میاره

    نگاه@
    این دیوانگی خوش نیست

    پاسخ دادنحذف