@سارا خب من نگاهم به مرگ همینطوریه.البته این یه قسمت از توصیفمم هست.این یه تیکه از پستم بود که توی وبلاگ قدیمیم راجبه مرگ نوشته بودم. اما قشنگه مرگ.شاید اسمش هولناک باشه.خودم تا حالا نمردم اما فکر نکنم اونقدر هولناک باشه...
راستش منم فکر نمی کنم مرگ هولناک باشه....من مرگ رو لمس کردم وقتی جسم سرد عزیزم رو به آغوش کشیدم.... اونجا فهمیدم بوسه زدن به مرگ نمی تونه سخت باشه یا هولناک
سلام سارا ببخشيد فكر كنم چند روزي خيلي دير شده من خيلي حس خوبي نسبت به شعرت داشتم و يه كار جالب هم نوشتم روي كارت ولي هي تموم نميشه هر چي نگاهش مي كنم انگار يه چيزايي كم داره شايد اگه 12 سال پيش بود برات مي نوشتم ولي الان يه مقدار محافظه كار شدم تا كارام خوب از آب در نياد نمي نويسم در هر صورت كه يه شعر طلبت كه براي تو گفتم و دارم روش كار مي كنم
البته از اينكه ذهن منو به كار انداختي تا بتونم يه كار ديگه خلق كنم ممنون اميدوارم كه هر روز و هر روز بيشتر از قبل پيشرفت كني
پرسپولیس سرور استقلاله
پاسخ دادنحذفپرسپولیس زلزله .......... محبوب هر چی دله
پرسپولیس هورا .. استقلال سوراخ
این پست صاحاب نداره ؟
پاسخ دادنحذفقاصدک کجایی پس ؟!!
منم تا ندونم اینو کی نوشته نظر نمیدم که!!
پاسخ دادنحذفنفست را هرچقدر هم حبس کنی
پاسخ دادنحذفمن دوست ندارم حالا حالا ها تو را ببوسم...
یک کامنت به ذهنم رسید اومدم بنویسم دیدم قشنگه گفتم بکنمش یک پست . ممنون بابت سوژه .
پاسخ دادنحذفمهم این است که یار بوسه بزند. مرده و زنده بودن ما خیلی مهم نیست
معذرت می خوام.... وقتی این و نوشتم حالم خوب نبود ...
پاسخ دادنحذفالان درستش می کنم
ماندالایز @ بهانه @
پاسخ دادنحذفحالا نظر بدین لطفا
زروان@
مطمئنی مرده و زنده فرقی نداره؟
بهانه جون@
حالا که فهمیدی منم میبوسی؟
@ سارا
پاسخ دادنحذفحالا که پرسیدی می بینم انگار خیلی هم مطمئن نیستم.می خواهم زنده بمانم :)
از شوخی گذشته اگر بخوام توضیحش بدم پستی که قراره بعدا بگذارم لو میره.
زروان @
پاسخ دادنحذفاین بد جنسیه که توضیحش رو اینجا نمی دی اما ایرادی نداره منتظر پستت می مونم
بودن به از نبود شدن
پاسخ دادنحذفخاصه در بهار
.....
حالا تا بهار هم می مونم ببینم چی میشه !
البته اگه از 5شنبه هفته ی دیگه جون سالم به در ببرم !!!
قاصدک@
پاسخ دادنحذفجونت سلامت خانم
این بهار که خوبه بهار های زیادی باید بمونی
@سارا
پاسخ دادنحذففدای تو خانوم
:)
پست قشنگی بود سارا
سارا@ یعنی این الان از فرمایشات جناب عزراییل بود؟؟!!
پاسخ دادنحذفبهانه@
پاسخ دادنحذفیعنی عزرائیل پیشنهاده بوسه میده؟
سلام
پاسخ دادنحذفمرگ،خوابي شيرين،
در آغوش خاك گرم كه جسم سرد مرا در آغوش ميگيرد
تا همه ي بي مهري ها وسردي ها و نامردي ها را به فراموشي بسپارم.
پس...به جای بوسه من تو را سخت در آغوش خواهم گرفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخ دادنحذف@سارا
پاسخ دادنحذفخيلي قشنگ بود يه چيزي توي ذهنمه روي شعر تو وقتي چكيد روي كاغذم برات مي نويسم توي همين پست منتظر باش
من خيلي دوست داشتم آفرين
سارا شده صاايران
هر روز بهتر از ديروز
نگاه@
پاسخ دادنحذفمرسی عمو شما لطف داری
منتظر می مونم
یک استکان چای@
وقتی به مرگ این طوری نگاه می کنم سخت برایش لحظه شماری می کنم
@سارا
پاسخ دادنحذفخب من نگاهم به مرگ همینطوریه.البته این یه قسمت از توصیفمم هست.این یه تیکه از پستم بود که توی وبلاگ قدیمیم راجبه مرگ نوشته بودم.
اما قشنگه مرگ.شاید اسمش هولناک باشه.خودم تا حالا نمردم اما فکر نکنم اونقدر هولناک باشه...
یک استکان چای@
پاسخ دادنحذفراستش منم فکر نمی کنم مرگ هولناک باشه....من مرگ رو لمس کردم وقتی جسم سرد عزیزم رو به آغوش کشیدم.... اونجا فهمیدم بوسه زدن به مرگ نمی تونه سخت باشه یا هولناک
به نومیدی از این در مرو ....
پاسخ دادنحذف@سارا
پاسخ دادنحذفسلام سارا ببخشيد فكر كنم چند روزي خيلي دير شده من خيلي حس خوبي نسبت به شعرت داشتم و يه كار جالب هم نوشتم روي كارت ولي هي تموم نميشه هر چي نگاهش مي كنم انگار يه چيزايي كم داره شايد اگه 12 سال پيش بود برات مي نوشتم ولي الان يه مقدار محافظه كار شدم تا كارام خوب از آب در نياد نمي نويسم در هر صورت كه يه شعر طلبت كه براي تو گفتم و دارم روش كار مي كنم
البته از اينكه ذهن منو به كار انداختي تا بتونم يه كار ديگه خلق كنم ممنون اميدوارم كه هر روز و هر روز بيشتر از قبل پيشرفت كني
نگاه@
پاسخ دادنحذفممنون این خیلی خوبه که بهش اهمیت دادی و می خوای روش کار کنی از همین الان میگم خیلی دوسش دارم