گاهي اوقات فكر كردين بچه ها كه چقدر بده جايي يه نفر مدير عامل يه شركت باشه ولي در اون حد نباشه يعني در كل از لحاظ محتوايي از عنوانش كمتر، كوچيكتر يا ... نيمدونم حالا هر چي باشه خوب اون وقت شايد خيلي هم خوب نباشه
البته من منظورم اين نبود كه اين هم مثل همونه چون عنوانش خيلي از خود نوشته بلند تره
من از كارت خوشم اومد ولي احساس مي كنم غير از عنوان بلندش يه جايي يه چيزي جاي كار داره
البته ببخشيد ماندالايز ناراحت نشو من اون مثال اول رو زدم چون خودمون يه جورايي نه در اون سطح ولي توي محل كارمون دچار همين مشكل هستيم گفتم خاله بزنه زير خنده
مي گم يه كم ديگه توي عنوانت توضيح مي دادي:)) عمو نگاه منظورت از مدير نالايق و در حد نبودن خاله قاصدك بود؟ ما اينجا يه مدير بيشتر نمي شناسيما آخ جون دعوا:)))
بچه ها ميگم براي پنجم كه چهار شنبست خودتونو اماده كنيد و سعي كنيد حتما باشيد شده بچه هاي وبلاگاي ديگه رو هم دعوت كنيد.مهمه كه براي اولين روز كه مي خوايم يه وبلاگ مهمون رو نقد كنيم پر بار برگزار بشه.اگه نشه بايد فاتحه اونو خوند.
@ ماندالایز از نظر دستوری ایراد نداره ولی قطعیت خبری که در جمله اول می دهی به نظرم با شک و تردید زمان مضارع التزامی فعل دوم همخوانی نداره.شاید هم این مشکل کار نباشه ولی من هم احساس نگاه و اغلن را دارم به نظرم یک مقدار کار نامتعادل است.
خاله شما كه ميدوني منظور من از مدير نالايق كي بود شما كه كارتون درسته براي همه ما هم عزيزين حالا مي خواهين اخراج كنين ميخواهين اخراج نكنين
@پارسا
سلام عمو يادمه وقتي 3 سالت بود دعوا درست نميكردي حالا ما و خاله قاصدك رو ميندازي به جون هم ديگه يه باره بگو از دست من خسته شدي با اخراج من حال مي كني ديگه باشه دستت طلا
@ماندالايز
تو خدايي
@قاصدك
فكر نمي كنم زروان با اسم آشناترين ناشناس بياد هيچ گاه چون آخرين كامنتي كه به اين عنوان نوشته شده آخرش يه مقدار عشقولانه تموم ميشه نميدونم با اين تصويري كه از زروان دارم اون نيست خاله حالا بايد بيابيد خربزه فروش را
حرف ها همیشه برای نگفتن میان این که بخوای بگیشون از ارزششون کم کردی یعنی حرف و کلمه های ما محدودن و حرف ها همیشه الکن میمونن و این یه اعتقاد چندین هزارساله هست که از بنیاد های عرفان خسروانی شروع شده و تا همین اواخر جزو اعتقادات ِ دراویش حروفیه توی کردستان باقی مونده . تناقض توی کار به این کوتاهی شاید جالب نباشه اما چه بخوام و چه نه ، توش هست و این بار هم لنگیدم .
من مضمون و عنوان کار را قبول دارم شدید.فقط هم تو عرفان نیست . سر و ته نظریه های ویتگنشتاین هم همینه. اتفاقا تناقضش خوب در اومده . مشکل یا بیش از حد فشرده بودن کاره که ذهن توش هنگ می کنه یا اینکه همان زمان فعل هاست . هیچ نقص روشنی نداره ولی نامانوس به نظرم میاد . این هم معمایی شد برام در نوع خودش
@ ماندالایز برو به آدرس زیر اینجا توضیح داده اگه مشکل پیدا کردی آن شو تا بهت بگم: http://web3b.wordpress.com/2008/12/17/export-import-blogger-wordpress/
بچه ها زروان يه پيشنهاد فوق العاده توي به همه بگو داده چرا نظر نميديد؟واقعا سواله ها خب مي تونيد بگيد دوست ندارم نظر بدم ولي حداقل يه چيزي بنويسيد.بيچاره خاله كلي زحمت كشيده.حيفش نكنيد خب
قشنگ بود. ولی نمیدونم چرا حس میکنم یه جای کار میلنگه!
پاسخ دادنحذفاون خود ِ منم که می لنگم
پاسخ دادنحذفاختیار دارید؛ نه خیلی خوب بود, ذهن من یک کم در پردازش کند عمل کرده گویا!
پاسخ دادنحذفمدتی حالم خیلی بد بود و حالا با کلی حرف نگفته حالم بهتره....
پاسخ دادنحذفخیلی خوشم اومد نه تنها به دلم که به روحم هم چسبید
این زروان کجا رفت؟ گفت میخوام چت کنم! 4 نفر آنلاینند ولی کسی چرا نمیاد؟
پاسخ دادنحذففکر کنم مشکل از زمان فعل هاست اغلن جان
پاسخ دادنحذفمن اینجام خب راجع به چی بحث کنیم اغلن جان؟ طالب هستی راجع به چی بحث کنیم؟
پاسخ دادنحذف@ماندالایز
پاسخ دادنحذفعنوانت از صفحه مونیتورم خارج شده
چه کنم ؟
:)))))
من ناشناس نیستم زروانم تقصیر بلاگر بوده من ناشناس شده ام
پاسخ دادنحذفاغلن @
پاسخ دادنحذفشکسته نفسی نکن جانم من همچنان می لنگم .
مرسی .
سارا @
مرسی سارا قابل شما رو نداشت .
@زروان
پاسخ دادنحذفخاله نکنه تویی هی میای ناشناس کامنت میذاری ؟
آره ؟
زود باش اعتراف کن ؟
;)
گاهي اوقات فكر كردين بچه ها كه چقدر بده جايي يه نفر مدير عامل يه شركت باشه ولي در اون حد نباشه يعني در كل از لحاظ محتوايي از عنوانش كمتر، كوچيكتر يا ... نيمدونم حالا هر چي
پاسخ دادنحذفباشه خوب اون وقت شايد خيلي هم خوب نباشه
البته من منظورم اين نبود كه اين هم مثل همونه چون عنوانش خيلي از خود نوشته بلند تره
من از كارت خوشم اومد ولي احساس مي كنم غير از عنوان بلندش يه جايي يه چيزي جاي كار داره
البته ببخشيد ماندالايز ناراحت نشو من اون مثال اول رو زدم چون خودمون يه جورايي نه در اون سطح ولي توي محل كارمون دچار همين مشكل هستيم گفتم خاله بزنه زير خنده
زروان @
پاسخ دادنحذفمیشه یکم راجع به نظرت مبنی بر مشکل زمانی فعل ها (!) برام توضیح بدی ؟
قاصدک خاله @
خاله شرمندم فکر کنم مانیتورت کوچیکه :)))
راستی خاله امروز از بلاگر میرم چطور باید آرشیومو به وردپرس منتقل کنم ؟
@ قاصدک
پاسخ دادنحذفنه خاله من و اخلال در نظم عمومی وبلاگ ؟ من و آشوب در به کسی نگو ؟ من هر چی نوشتم با اسم خودم بوده اسنادش هم موجوده .
نگاه @
پاسخ دادنحذفشما سروری میکنی توی هرجا ، شرکت ، اینجا
کلن من حرفی برا گفتن ندارم
میلنگم هنوز
@ماندالایز
پاسخ دادنحذفنمیدونم خاله ، البته سید یه بار این کارو کرد ، ازش بپرس .
مي گم يه كم ديگه توي عنوانت توضيح مي دادي:))
پاسخ دادنحذفعمو نگاه منظورت از مدير نالايق و در حد نبودن خاله قاصدك بود؟
ما اينجا يه مدير بيشتر نمي شناسيما
آخ جون دعوا:)))
آقا يه بارم يه نفر به اسم ناشناس به من فحش ناموسي داد نكنه زروان بود
پاسخ دادنحذف@نگاه
پاسخ دادنحذفآره نگاه ؟
منظورت من بودم ؟
تو اخراجی پسر !
(آیکون یه خاله که زود جوگیر میشه:)))
خوب منم هستم ..... اما نمی دونم چی بگم دیگه؟
پاسخ دادنحذفبچه ها ميگم براي پنجم كه چهار شنبست خودتونو اماده كنيد و سعي كنيد حتما باشيد شده بچه هاي وبلاگاي ديگه رو هم دعوت كنيد.مهمه كه براي اولين روز كه مي خوايم يه وبلاگ مهمون رو نقد كنيم پر بار برگزار بشه.اگه نشه بايد فاتحه اونو خوند.
پاسخ دادنحذفزروان = ناشناس
پاسخ دادنحذفزروان = آشنا
زروان = آشناترین ناشناس
:))))))
سارا ما لطفا توي پست قبل كامنت منو بخون
پاسخ دادنحذفزروان هم ايضا
اون ما نمي دونم چه جوري اون وسط افتاد ببخشيد خاله سارا
پاسخ دادنحذف@ماندالایز
پاسخ دادنحذفلطف کنید عنوان رو برای من توضیح بدید !
خیلی نامفهوم و گنگه !
خود پست البته حرف نداره
ممنونم دوست خوبم
:)))))
@ ماندالایز
پاسخ دادنحذفاز نظر دستوری ایراد نداره ولی قطعیت خبری که در جمله اول می دهی به نظرم با شک و تردید زمان مضارع التزامی فعل دوم همخوانی نداره.شاید هم این مشکل کار نباشه ولی من هم احساس نگاه و اغلن را دارم به نظرم یک مقدار کار نامتعادل است.
@قاصدك
پاسخ دادنحذفخاله شما كه ميدوني منظور من از مدير نالايق كي بود شما كه كارتون درسته براي همه ما هم عزيزين حالا مي خواهين اخراج كنين ميخواهين اخراج نكنين
@پارسا
سلام عمو يادمه وقتي 3 سالت بود دعوا درست نميكردي حالا ما و خاله قاصدك رو ميندازي به جون هم ديگه يه باره بگو از دست من خسته شدي با اخراج من حال مي كني ديگه باشه دستت طلا
@ماندالايز
تو خدايي
@قاصدك
فكر نمي كنم زروان با اسم آشناترين ناشناس بياد هيچ گاه چون آخرين كامنتي كه به اين عنوان نوشته شده آخرش يه مقدار عشقولانه تموم ميشه نميدونم با اين تصويري كه از زروان دارم اون نيست خاله
حالا بايد بيابيد خربزه فروش را
بچه ها توي به همه بگو نظر بديد لطفا
پاسخ دادنحذفحرف ها همیشه برای نگفتن میان
پاسخ دادنحذفاین که بخوای بگیشون از ارزششون کم کردی
یعنی حرف و کلمه های ما محدودن و حرف ها همیشه الکن میمونن و این یه اعتقاد چندین هزارساله هست که از بنیاد های عرفان خسروانی شروع شده و تا همین اواخر جزو اعتقادات ِ دراویش حروفیه توی کردستان باقی مونده .
تناقض توی کار به این کوتاهی شاید جالب نباشه اما چه بخوام و چه نه ، توش هست و این بار هم لنگیدم .
همه @
پاسخ دادنحذفاگه کسی از انتقال آرشیو خبر داره بگه جان مادرش
ممنان میشم .
@ ماندالایز
پاسخ دادنحذفمن مضمون و عنوان کار را قبول دارم شدید.فقط هم تو عرفان نیست . سر و ته نظریه های ویتگنشتاین هم همینه. اتفاقا تناقضش خوب در اومده . مشکل یا بیش از حد فشرده بودن کاره که ذهن توش هنگ می کنه یا اینکه همان زمان فعل هاست . هیچ نقص روشنی نداره ولی نامانوس به نظرم میاد . این هم معمایی شد برام در نوع خودش
درود بر شریعتی و شما
پاسخ دادنحذف@ ماندالایز
پاسخ دادنحذفبرو به آدرس زیر اینجا توضیح داده اگه مشکل پیدا کردی آن شو تا بهت بگم:
http://web3b.wordpress.com/2008/12/17/export-import-blogger-wordpress/
@نگاه
پاسخ دادنحذفنکنه خودت آشناترین ناشناس هستی خاله ؟
;)
خوندم پارسا سعی خودم رو می کنم اما قول نمی دم
پاسخ دادنحذفبابا حكيم متاله بابا خسروانيون بابا ابوالحسن خرقاني
پاسخ دادنحذفبچه ها زروان يه پيشنهاد فوق العاده توي به همه بگو داده
پاسخ دادنحذفچرا نظر نميديد؟واقعا سواله ها خب مي تونيد بگيد دوست ندارم نظر بدم ولي حداقل يه چيزي بنويسيد.بيچاره خاله كلي زحمت كشيده.حيفش نكنيد خب
@ همه
پاسخ دادنحذفمن آشناترین ناشناس نیستم ها گفته باشم. من همین زروان هم از سرم زیاده . اسم به این طولانی ای برا چیمه؟
@قاصدك
پاسخ دادنحذفنه خاله من هميشه نگاه بودم هميشه هم هستم
البته ما ارادت خاصي نسبت به شما داريم به هر حال خالمونين ديگه
@زروان ، نگاه
پاسخ دادنحذفخاله فقط خواست سر به سرتون بذاره
خودم میدونم آشناترین ناشناس کیه
خب كيه؟
پاسخ دادنحذفسارا برو توي به همه بگو برات نظر گذاشتم
چي شد چرا كسي نيست؟
پاسخ دادنحذفنكنه يه خبريه من نمي دونم
من تنهايي مي ترسما گفته باشم.نيايد ببينيد سكته كردم افتادم وسط وبلاگ
@م.پارسا
پاسخ دادنحذفنترس خاله جون
من هستم
خاله پیشته
:)