شهریور ۲۷، ۱۳۸۹

نقطه، سر ِ خط

از سر خط شروع کردن فقط یه بلوفه.
وگرنه تمام سرخط‌ها وسط یه متن‌ان،
که اول و آخرش همیشه دست تو نیس!

۱۰ نظر:

  1. چقدر نصفه شبی این جمله چسبید بهم ، قده خوردن یه استکان چایی تو این سرما !
    واقعا بلوفه !
    ولی تو خط آخر یه چیزی کم یا اضافست ! نمیدونم چی ...

    پاسخحذف
  2. ممنون سید
    اما خب فکر کن ببین چیه...
    من خیلی بالا پایینش کردم شده این. روندش این بوده:

    «نقطه، سر ِ خط. بدجوری درمی‌مونم که با اون همه خط سیاه شده‌ی بالای سرم باید چی‌کار کنم.»

    «سرخط‌ها، فقط سر ِ خط شروع می‌شن،
    .گرنه وسط یه متن‌ان که اول و آخرش همیشه دست تو نیس.»

    «سرخط‌ها، فقط سر ِ خط شروع می‌شن،
    اونم یه خطی میون یه عالمه خط ِ سفید ِ همشکل دیگه.
    وگرنه همه‌شون وسط یه متن‌ان که اول و آخرش همیشه دست تو نیس.»

    جمله آخر ثابته بوده تقریباً، اما اون قبلیا عوض شدن.

    پاسخحذف
  3. سرور
    خیلی خوب بود.
    من خوشم اومد. هر چقدر هم چرخیدم یه جایی پیدا کنم که بهش گیر بدم چیزی پیدا نشد!
    ولله! با این پستاشون!

    پاسخحذف
  4. تا عنوان پست و دیدم گفتم این و سرور آپ کرده :)
    وقتی می گن نقطه سر ِخط، انگار باید یه چیزی و تموم کنی تا بتونی یه چیز دیگه رو شروع کنی، اما به قول تو فقط یه بلوفه، خط که شروع می شه می بینی که همه خط ها ادامه خط قبلشونن...
    این "تمام سرخط‌ها وسط یه متن‌ان" خیلی خوشمزه بود ؛)

    پاسخحذف
  5. راستی سرور
    الان که دوباره پست رو خوندم و البته کیف مضاعف بردم چشمم افتاد به یه ویرگول اشافه تو خط اول پست.به جان خودم اونجا ویرگول نمی خواد.همون جور باید پشت سرهم باشه!

    اول و آخرش دست کیه راستی؟

    پاسخحذف
  6. خوب گفتی سرور اول و آخرش دست ما نیس فرقی هم نمی کنه بری سر خط یا نه بالاخره میشه ادامه ی خط های قبلی ...

    پاسخحذف
  7. رضا
    اصلاً گیر ندی می‌میری نه؟:دی
    میام طرف کامنتا یه عالمه صلوات نذز می‌کنم از روی کامنت تو بگذره:)) تازه هنوز زروان اینا نیمدن! خدا رحم کنه...
    مرسی عمو، اون ویرگولو هم برمی‌دارم. این پسمانده‌ی اتودای قبلیه حواسم نبوده دقت کنم بهش.
    والا با این دقتاتون!

    سر و ته‌شم دست اوس کریمه لابد.
    ببین الان زروان و پارسا میان بحث جبر و اختیار در می‌گیره خودت بیا جوابتو بگیر :دی
    ما فقط بلدیم بنالیم.

    @معصومه
    :)) واسه این نقطه سر خط هزار تا پست نوشتم تا حالا کشتم خودمو . هووووق
    مرسی خاله

    @سارا
    اوهوم

    @دخترک اوریجینال
    یه جورایی ممنون که کامنت دادی!

    پاسخحذف
  8. @ سرور
    بجای بلوف من کلمه ادبی تری مثل " سراب" یا چیزی به شبیه به اون رو ترجیح میدم.
    در مورد محتوای پست هم باید بگم هم باهاش موافقم هم موافق نیستم. یعنی هر سرخطی ته یک خط دیگه و وسط یک خط دیگه است . اما وقتی تو باور کردی که سرخطه دیگه برای تو سرخطه و لاغیر . تا باور تو هست آن هم سرخط می مونه .باورت که کمرنگ شد میشه وسط خط . مثل شاگردها که باور دارن سرخطشون سرخطه و وقتی معلم میگه سرخط میدونن کجا باید برن .
    چقدر مبهم شد کامنتم :)

    پاسخحذف
  9. زروان
    در مورد واژه بلوف، به نظرم مناسب تره jا کلمه ادبی. چون اگه پست کاملاً محاوره‌ای و تا حدی تو مایه‌های "هی رفیق" نوشته شده. پس خیلی نامتجانس می‌شه.

    منظور کامنتتو فهمیدم
    اما من فکر می‌کنم آدم هر چقدر هم که بگه از اول شروع می‌کنه نمی‌تونه خط‌هایی که قبلش سیاه کرده رو نادیده بگیره.خط‌هایی هم که بعدش نوشته می‌شه همه‌اش به قلم اون نیست. در واقع همه جزو یه متنیم که اختیار همه‌اش دست ما نیست.

    پاسخحذف