آبان ۲۳، ۱۳۸۹

ذره ذره بوسه!

تيشه آنقدر مست بوسه هاي پياپي بود
كه ذره ذره خرد شدن بيستون را نديد

۴ نظر:

  1. تصویر سازی عالی و خیلی قشنگی بود پارسا احسنت ولی
    خرد شدن بود که بیستون رو بیستون کرد وگرنه یک کوه بود مثل بقیه کوه ها معمولی و بی خاطره . نه تیشه اختیار داشت در بوسیدن و ضربه زدن و نه بیستون اختیار داشت در بیستون شدن یا نشدن . نه تیشه به حال خودش بود نه بیستون هر چه کرد عشق کرد و فکر کنم هیچکدوم هم از عشق شون ضرر نکردن

    پاسخحذف
  2. وقتی آپ شده های گودرو نگاه می کردم یه کم که از جمله خوندم با خودم شرط بستم این پست واسه م.پارساست:))
    به حدس خودم ایمان اوردم...
    عالی بود...این نگاه ریزبینانه و ادبی و زیبا خیلی ستودنیه...:)

    پاسخحذف