بهمن ۱۲، ۱۳۸۸

تلاقی

از تلاقی دو نگاه خواهش می روید
از تلاقی دو قلب عشق

۳۹ نظر:

  1. این پست را فی البداهه نوشتم اگر اشکالی داره به خوبی خودتون ببخشید

    @ خاله قاصدک
    خاله واقعا ببخشید.مشکل تاریخ ها مال مرورگر خودم بود.یک اسکریپت رو فایرفاکس نصب شده بود که تاریخ ها را اینطوری نشون میداد.فقط هم اینجا را اینطور نشون میداد نمی دونم چرا

    پاسخحذف
  2. اون عشق هم از تلاقی دو تا نگاه درمیاد.اگه نگاه ها با هم تلاقی نکنن که قلبا با هم تلاقی نمی کنن.
    عشق هم از تلاقی نگاه ها درمیاد.خواهش هم

    پاسخحذف
  3. @ رضا
    خب اگر توضیحش بدهم راه کامنت گذاشتن بقیه را بستم.فقط میگم نگاه و قلب با هم رابطه طولی دارند و الزاما این رابطه تضاد نیست

    پاسخحذف
  4. زروان@
    اتفاقا به نظر من قلب و نگاه با هم رابطه عرضي دارن تلاقي نگاه نتيجش محبته و تلاقي قلبها نتيجه عشق داره.ممكنه محبت به عشق منتهي بشه يا ممكنه نشه.
    البته شناخت و تميز دادن بين محبت و عشق خيلي سخته.ممكنه با هم اشتباه گرفته بشه.
    كلا جمله جالبي بود و تفكر برانگيز.
    در جواب عمو رضا هم فكر مي كنم گاهي نگاهها تلاقي نمي كنن ولي قلبها به هم پيوند مي خورن.
    راستي سلام

    پاسخحذف
  5. يه مطلبي به ذهنم رسيد كه بگم.
    بعضي از بچه ها عقيده دارن اينجا فقط بايد بحث تخصصي پست نوشته شده باشه و حرفهاي جانبي و شوخي و مزاح ها رو بايد توي به همه بگو كه خصوصيه بنويسيم.
    به نظر من وبلاگ خصوصي براي موضوع هايي هست كه بين خودمونه و نمي خوايم ديگران ازش اطلاع داشته باشن.مثل تصميمات براي وبلاگ يا احتمالا نقدهاي تند به همديگه.يا راه حل پيدا كردن براي يه مشكل.
    شوخي و مزاح و به قول بچه ها قربون صدقه ، نمك وبلاگ به كسي نگو هست.خيليها اينجا ميان كه سرگرم هم بشن.اگه قراره كامنتا خشك و بي روح باشه خودمون هم اينجا نميايم چه برسه بقيه.
    اينا نظر من بود.لازم دونستم اينجا مطرح كنم.اگه كسي خواست مي تونه توي به همه بگو بنويسه.
    خاله، نگاه چند روز نيست؟

    پاسخحذف
  6. @م.پارسا
    موافقم من هم
    البته اولش نبودم
    ولی نمی تونم تحمل کنم اینجا اینطوری سوت و کور شه
    خاله فدات شه الهی
    :))

    نگاه فقط امروز نیست
    فردا میاد ایشالا

    پاسخحذف
  7. @همه
    به کسی نگو 8 تا و به همه بگو 7 تا ظرفیت برای قرار دادن ای میل داره
    هرکس می خواد زودتر بگه
    اینطوری خیلی سریع متوجه کامنت ها می شیم
    مرسی

    پاسخحذف
  8. سلام به همه@
    تقریبا با 22 ساعت غیبت من اومدم!ولی زود هم میرم...
    اولا زروان@نظرم را جع به این پستت اصلا خوب نیست!یعنی چی آخه؟؟
    قاصدک@باور میکنی من تازه به همه نگو رو باز کردم؟!دعوتنامه اشو هم نرفته بودم ..فکر میکردم تکراریه!الان یهویی یه جرقه هایی زد تو ذهنم که...!!!خلاصه شرمنده..ایمیل منو هم وارد کن خانوم مهندس

    پاسخحذف
  9. البته برای روییدن خواهش...لازم نیست حتما دو نگاه تلاقی کنند!!از یک نگاه به جاهای دیگر بدن هم خواهش میروید!
    و عظمت بعضی عشق ها تو این بوده که تلاقی دوقلب نبوده...یه قلب بود . کوچه بن بست!!!یا یکطرفه!!

    پاسخحذف
  10. @ م.پارسا
    کلا چون تو کامنت ها گفته بودید پستی بزن که بحثی بکنیم من این پست را زدم.هنوز هم عقیده ام اینه که تلاقی نگاه ها به خواهش منجر میشه که الزاما بار منفی هم نداره . محبت بیشتر از یک نگاه نیاز داره.محبت مرتبه ای بین خواهش و عشقه .من هم قبول دارم که بدون نگاه هم ممکنه عشق بوجود بیاد.به نظر من تلاقی نگاه مقدمه تلاقی قلبه واین ها در طول هم هستند. خواهش هم مقدمه عشقه.ولی ممکنه به عشق ختم نشه.
    @ بهانه
    یعنی چی آخه از شخصیت مهمی مثل من انتقاد میشه. من همه پست هام عالی هستند هرکس مخالفه زنگ آخر وایسه جلو وبلاگ :))

    از شوخی گذشته دلیل ضعیف بودن یا مخالف بودنت با مفهوم پست را بگو تاهم بحث گرمتر بشه هم من بیشتر یاد بگیرم و بتونم بعدا بهتر بنویسم

    پاسخحذف
  11. دلیلشو تو کامنت دومی گفتم که..

    پاسخحذف
  12. چه همزمان کامنت ها درآمد
    @ بهانه
    اگر واژه " تنها" را به پست ها اضافه کنیم. انتقاد تو وارده.
    به نظر من حتی عشق یکطرفه هم اگر واقعا عشق باشه تلاقی دو قلبه.منتهی توضیحش یک کم سخته تو کامنت.

    پاسخحذف
  13. جمله ات یه جوری خبریه...آقا اجازه خواهش از چه چیزهای دیگه میروید؟؟

    پاسخحذف
  14. گاهی از تلاقی دو نگاه خواهش میروید
    از تلاقی دوقلب ،عشق

    پاسخحذف
  15. فارسی را پاس بداریم.اون ماله قبلا بود که اونطوری گویش میشده الان این درسته:
    از تلاقی دو نگاه حماقت می روید
    از تلاقی تو قلب تباهی

    پاسخحذف
  16. خانم اجازه!اگر بگیم اینجا فیلتر میشه :-)
    خواهش به معنای خواهش جن30 از هر نوع رابطه مستقیم یا غیر مستقیمی میتونه بوجود بیاد. خواهش به معنای عام هم از طریق هر 5 حس می تونه بوجود بیاد.عشق هم از همین راه ها بوجود میاد تفاوت در کیفیتشونه.

    پاسخحذف
  17. از تلاقی تو* قلب تباهی=از تلاقی دو* قلب تباهی

    پاسخحذف
  18. چه سرعتی گرفته کامنت ها به اندازه سرعت چت روم رسیده
    @ بهانه
    جمله پیشنهادی شما از نظر روانشناسی و علمی درسته .ولی ادبیات به تعمیم دادن و قابلیت تفسیر پذیریش زنده است.به نظر من جمله پیشنهادی شما دقیق تره ولی از لحاظ ادبی قوی تر نیست

    پاسخحذف
  19. @ یک استکان چای
    چای شما چای خارجیه یا داخلی ؟ :)
    این هم نظریه ولی من باهاش موافق نیستم. تباهی و حماقت عشاق هم واسه خودش عالمی داره و گاهی هم لذت بخشه
    @ صابر خسروی
    کی یک قصیده خواهشه؟ گشت ارشاد را که ور میدارند همین میشه دیگه :)

    پاسخحذف
  20. و با عنایت به فرمایشه دوستان اینکه میگین خواهشه!
    اگه واقعا عشقی باشه که من میگم نیست!
    نباید خواهشی باشه.چون توی عشق خواستن هست اونم دو طرفه.اصلا عشق بی خواستن وجود نداره.عشق جذب شدنه و وقتی که عشقی پیش اومده پس اون جذب هم پیش اومده.
    و توی عشق ناز و نیازه.یه نگاه ناز می کنه یه نگاه ناز می خره.البته گفتم این چیزا ماله تو قصه هاست الان شده این چیزا ماله غصه ها.
    بودن یا نبودن...مسئله این نیست!
    مسئله خواستن هست.
    باشی یا نباشی!
    الان نگاه کنی نه نازی میبینی و نه نیازی.

    پاسخحذف
  21. @زروان
    چای ما سفارشیه!:دی
    چای ما داغ...باهاش می سوزیم که از بقیه نسوزیم یا اگه می سوزیم پوستمون کلفت شده باشه! :دی

    پاسخحذف
  22. زروان@جمله ات مثل اینه که یکی بیاد بگه مثلا از تلاقی دو احساس دوست داشتن میروید...
    وبرای دفاعش بگه ادبیاته !و به تفسیر پذیریش زندست ...
    ببین هیچ رابطه معقولی تو ذهنمون برای تداعی جمله تو نداریم...شاید هم ان قدر پیش پا افتاده و تکراریه که حس خاصی تو آدم بوجود نمیاره..به هرحال این نظر منه

    پاسخحذف
  23. عمو رضا@اون همه به شدت !!موافقت بودم
    تو هم یه بار پاشو بیا به شدت !!موافقم باش نامرد!!

    پاسخحذف
  24. @بهانه
    اما این جمله ها احساسیه.ملا ادبیاتی شدی :دی
    البته جسارتا عرض کردم.ناراحت نشی

    پاسخحذف
  25. یک استکان چایی@با سلام و خوش امد گویی
    منظورتو نگرفتم..کدوم جملات احساسیه؟

    پاسخحذف
  26. @ یک استکان چای
    ما ارادتمند عطر و طعم چای سفارشی شما هستیم.
    @ بهانه
    اتفاقا اگر نظرت درست باشه خیلی خوبه.یعنی اگر واقعا بین یک انتهای طیف یعنی پیش پا افتاده بودن و آن سر طیف یعنی نبود تداعی ذهنی نشه گفت جمله من دقیقا کجا قرار میگیره یعنی ارزش فکر کردن داره.
    من خودم با سادگیش موافقم.بله مضمونش خیلی ساده است ولی به نظر خودم ظرائفی هم داره.

    پاسخحذف
  27. @بهانه
    سلام و مرسی
    همین که میگی گاهی باشه یا نقد ادبیاتی می کنی.
    این چیز ها حسیه.نوشته ی ادبی نیست.یعنی فکر میکنم نویسنده همچین منظوری نداشته باشه.
    معمولا این چیزا دل نوشته یا ذهن نوشته هستند.
    به نظرم باید راجبشون مفهمومی صحبت کرد.

    پاسخحذف
  28. زروان@ظرافت که داره...مثلا اینکه تلاقی دومی ستوده تر و بالاتراز تلاقی اولی ..به نظر میاد...
    به هرحال رک و پوست کنده، من لذتی از جمله ات نبردم...
    شاید به خاطر پشت سرهم شدن 4 تا قاف!!زبون ادمو اذیت میکنه!!
    من باید برم...بعدا میام نظرات رو میخونم..

    پاسخحذف
  29. @زروان
    برگه سبزیست(البته برگ هست سبز هم هست)اما تحفه ی دوریشه :دی
    پانیده و بر قرار باشی شما!
    البته مشکل همینه که تعریف ها شاید توی زمان گذشته فرق داشته و شاید هم الان خیلی منطقی شدن !!!
    مشکل همینه که اگه جای این تلاقیه تصادف باشه شاید عشق پیش بیاد اما چون تلاقی یعنی گذر از هم و اتصال توی یک نقطه الان تو این زمونه عشق پیش نمیاد.چون این نگاه سره راهش با چند تا نگاهه دیگه هم تلاقی داره.مگر اینکه تابع باشه که فقط یه نقطه ی تلاقی داشته باشه :دی
    اون موقع ها ریاضی این همه پیشرفت نکرده بوده همه فکر می کردن بعد از تلاقی دیگه باید موند اما الان فهمیدن تلاقی یعنی گذر از یه نقطه ی مشترک اما نگفتن که حتما باید یه نقطه باشه.میبینی آدما چقدر ظریف بین شدن :دی

    پاسخحذف
  30. یک استکان چای@عزیزم جواب من در جواب کامنت زروان بود
    که تاکید داشتند که در ادبیات.....
    میتونی کامنتها رو کامل بخونی ....
    بنده هیچ ادعا و تخصصی در زمینه نقد ادبی ندارم
    واینجا دوستانه باهم دیگه اختلاط میکنم...

    پاسخحذف
  31. @بهانه
    کامل خوندم اما دیدم پابلیکه منم خودمو نخود کردم :دی
    حالا مگه من گفتم که سواد ادبی دارم ؟ :دی
    یه ساعته داری از اون بنده خدا انتقاد می کنی یه انتقاد هم من ازت کردم.حالا همیشه شعبون یه دفعه هم رمضون :دی چرا ناراحت شدی خب ؟ :(

    پاسخحذف
  32. عمو زروان ببخشيد دير اومدم
    اينكه فرموده بوديد از محبت عشق به وجود مياد بايد با استناد به "هفت شهر عطار"(طلب-عشق-محبت-...-فنا) كه معتقده در راه معشوق اولين قدم طلبه بعد عشق ..تا آخرش كه ميرسه به فنا و هر يك به دنبال اون يكي مياد.البته اين هم يه نظره كه برخلاف نظر شما محبت بعد از عشق مياد.
    شايد اگه توي اين دوره زمونه و در عشقهاي زميني محبتي كه شما ميگي رو با هوس جايگزين كنيم اختلاف حله.به نظر من خيلي وقتها در تلاقي نگاهها هوس بوجود مياد نه محبت.
    من كاملا جملتو درك مي كنم.فكر كنم خاله بهانه از ديد ديگه اي داره نگاه مي كنه.مطمئنن منظور شما از خواهش طلبه جن30 نبوده.

    پاسخحذف
  33. @م.پارسا ، زروان ، یک استکان چای ، بهانه
    خوشحالم که دارین با هم صحبت می کنید در مورد پست
    ببخشید که من امروز زیاد نمیام
    سرم خیلی شلوغه
    سرم خلوت شه میام
    خاله فداتون شه

    پاسخحذف
  34. @ م.پارسا
    عمو جان ما را وارد بحث کردی رفتی . فکر می کنم مشکل اصلی در تعریف های سیال و مبهمیه که محبت و عشق و خواهش و هوس دارند.مثلا چیزی که من اسمش را محبت می گذارم شما می گذاری عشق .تو مقامات عرفانی هم بین عرفا توافق نیست ولی پذیرفته شده ترین مرحله بندی فکر کنم همین هفت شهریه که عطار گفته.

    نظر من اینه که نگاه بذری به اسم خواهش را میکاره که ممکنه این بذر رشد کنه و عشق بشه و ممکن هم هست نشه.من حتی هوس و خواهش جن30 را هم مقدمه ای بر عشق حتی عشق الهی می دانم.دوست داشتن را یک طیف متصل می بینم که اولش خواهشه آخرش عشق . تمام مراحل درون این طیف از نظر ذاتی یکی هستند.ولی صفاتشون متفاوته
    راستی خبری از ماندالایز نیست

    پاسخحذف
  35. خوب شد ماندالايز نيست
    يه زروان هست گورگيجه گرفتيم واي به حالمون اگه ماندالايز هم مي بود.
    خاله قاصدك@
    شما فرمودين توي به همه بگو يه پست بذارم و اون مساله رو مطرح كنم.ولي مثل اينكه بچه ها علاقه اي ندارن.شايد لازمه خودتون يه كاري بكنيد.

    پاسخحذف
  36. ***

    من با نظرات بهانه موافقم . این جمله رو هرجور که تفسیرش کنیم صد نوع مثال نقض براش پیدا می شه ، در حالی که عمومیت درش موج می زنه !

    ...

    درباره نگاه و عشق هم علیرغم همه شعرها و فلسفه ها به نظرم تعریف رابطه طولی یا عرضی برای این دو تا به جا نیست . وقتی ما می تونیم بگیم دو تا موجود با هم رابطه طولی دارن که لازم و ملزوم هم باشن ، یعنی بدون یکی دیگری اتفاق نیفته که این درباره عشق و نگاه صادق نیست . رابطه عرضی هم یعنی اینکه دو موجود به اندازه یکسان علت یک معلول دیگه باشند که این هم به نظرم اصلا درباره عشق و نگاه صدق نمی کنه !


    ...

    ضمن اینکه این دو جمله رو طوری بیان کردید انگار با هم تضاد دارند . در عشق هم خواهش هست . ولی خواهش در برابر از خودگذشتگی رنگ می بازه !






    ***
    Elham
    ***

    پاسخحذف
  37. @زروان

    بايد حتما اون نگاه وزن داشته باشه، وزني كه از سنگينيش دل رو هم بريزه پايين

    البته اين رو گفتم چون اسم خودم نگاهه و خودم رو خوب ميشناسم

    پاسخحذف