بهمن ۱۵، ۱۳۸۸

سکوت

در سکوت من ...
باز صدای یک لعنتی به گوش میرسد...
بس که بلند است جیغ این واقعیت تلخ....

۲۷ نظر:

  1. از بهترینهات بود بهانه
    یه چیزی با این مضمون توی ذهنم بود
    ولی اینطوری نمی تونستم بگم اصلا
    خیلی خوشم اومد

    پاسخحذف
  2. راستی بهت تبریک می گم بهانه
    تو رکورد دار لایک در گوگل ریدر به کسی نگو هستی
    دیروز رفتم دیدم
    پست "خوبی" ات 60 تا لایک خورده بود !
    الان شده 66 تا
    فوق العاده است
    البته پست "خوبی" فوق العاده بود
    مرسی

    پاسخحذف
  3. قاصدک@سلام
    مرسی ... پنجشنبه آپ کردن هم خیلی جیگر میخواد!!!

    پاسخحذف
  4. قاصدک@نه عزیز من دومم
    پست پارسا بود که آش نخورده و دهن سوخته....اون صدتا لایک داره...
    من قضیه لایک و این جور چیزها رو تازه دیروز فهمیدم..با کمک زروان

    پاسخحذف
  5. قاصدک@راستی این کابران آنلاین هم خیلی با حال شده
    دستت درد نکنه...
    الان که من میبینم به غیر از تو ومن سه نفر دیگه هم هستند!!!

    پاسخحذف
  6. شکل و مضمونش خیلی خوبه.فقط فکر می کنم اگر بشه "یک لعنتی" را با چیزی معادلش ( مثلا یک ملعون ) جایگزین کرد یا " یک" را حذف کرد یا اینکه جای " یک" و " صدا" را عوض کرد بهتر باشه.

    پاسخحذف
  7. زروان@اون جوری یه کم معنیش عوض میشه...
    "یک "رونوشتم برای تاکید بیشتر بر اینکه همه چیز ساکت اند اما فقط "یک "چیز است که باز در سکوت هم صدایش میاید ..،

    پاسخحذف
  8. سلام
    اون واقعیت منو به بیرون هدایت می کنه اما در کل من با خوندنش تو خودم فرو میرم.یعنی قسمت اولش تاثیرگذار تره واسم.
    این جوری بگم که
    در آرامش متلاطمم ماهیگیر هنوز به فکر ماهیگیریست...

    پاسخحذف
  9. @بهانه
    سلام
    رفتم الان دیدم ، بالای 100 تا اون پست م.پارسا کامنت داره
    عالیه
    راستی این تعداد آنلاین درست نیست بهانه جان
    من و نگاه همین الان on هستیم
    شما و سارا و زروان هم احتمالا
    بعد نوشته 2 نفر آنلاین !

    پاسخحذف
  10. خیلی از قسمت دومش خوشم اومد در ضمن فکر می کنم اگه جای یک در قسمت اول این میذاشتی بهتر می شد....

    در سکوت من ....باز صدای این لعنتی به گوش می رسد

    پاسخحذف
  11. یک استکان چای@سلام
    پس سکوت تو پر از نقشه است!!
    قاصدک@صداقتو داشتی آبجی؟!
    از اون تعداد آنلاین هات!!منو کم کن که دارم میرم!

    پاسخحذف
  12. سارا@مرسی..نمیدونم چرا کم کم دارم روی "یک "تعصبی میشم!!

    پاسخحذف
  13. @سارا
    ولی فکر کنم منظور بهانه همون "صدای یک لعنتیه"
    در واقع صدا لعنتی نیست
    اون آدمه لعنتیه

    درست می گم بهانه ؟

    پاسخحذف
  14. در سکوت من ...باز یک صدای لعنتی به گوش میرسد...

    فكر كنم اولش اگه اينجوري بود بهتر بود


    ولي قشنگ بود خيلي آفرين بهانه

    پاسخحذف
  15. @بهانه
    ای بابا کجا به این زودی ؟
    بیا جواب ملت و بده
    ...
    آره
    از این به بعد بهت میگم صدیقه
    :)))

    پاسخحذف
  16. قاصدک@نه عزیزم لعنتی صفت واقعیته...یعنی یک واقعیت لعنتی
    نگاه@به جون خودم عوضش نمیکنم!!دموکراسی چیه دیگه؟؟!!

    پاسخحذف
  17. بهانه@
    منم حدس زدم باید یک واقعیت لعنتی باشه واسه همین گفتم اون طوری بهتره با این وجود اونی که شما گفتی رو بیشتر دوست دارم

    پاسخحذف
  18. @بهانه
    نقشه دارش رو نمیدونم...
    اما فقط میدونم که آرامش متلاطمی هست...
    گاهی اوقات بعضی چیزارو نمیشه به کلمه ساخت.
    نمی دونم کلمه ها کم هستن یا اون حسا خیلی بزرگ یا خیلی ناشناخته...

    پاسخحذف
  19. سارا@ببین درقسمت آخر هرکسی میتونه به جای "واقعیت" برای خودش یه کلمه دیگه بذاره...هرچی که سکوتش رو برهم میزنه...این طوری هم قشنگ میشه...
    یک استکان چای@
    خیلی خوبه...همین که آرامشی هست....حالا متلاطم بودنش زیاد عیبی نداره...هم کلمه ها کم اند هم حس ها مبهم..

    پاسخحذف
  20. یک استکان چای@ نه عزیز فقط یدونه اینتر زدم!!
    قاصدک@رئیس من دارم میرم مرخصی...شماسئوالی چیزی بود جواب بده..قربونت!

    پاسخحذف
  21. @بهانه
    برو به سلامت
    آخر هفته خوبی داشته باشی
    :)

    پاسخحذف
  22. سلام بر همگی!
    آقا تفلد امروزا!تفلد!
    تولدت مبارک، بابای م.پارسا!!!
    آقامن امروز عجیب گرفتارم.
    درگیر انتخاب واحد لعنتی هستم که هیچ جور هم درست بشو نیست تا الان فقط 12 واحد تونستم بردارم!!):

    پاسخحذف
  23. واقعیت ها بر بال باورهاست

    ...

    پاسخحذف
  24. hey you

    hey you

    out there in the cold

    getting lonely

    getting old

    can you feel me?

    Hey you standing in the aisle

    With itchy feet and fading smile

    Can you feel me?

    Hey you

    Don’t help them to bury the light

    Don’t give in without a fight

    Hey you

    Out there on your own

    Sitting naked by the phone

    Would you touch me?

    Hey you

    With your ear against the wall

    Waiting for someone to call out

    Would you touch me?

    Hey you

    Would you help me to carry the stone?

    Open your heart

    I’m coming home

    But it was only fantasy

    The wall was too high as you can see

    Nomatter how he tried he could not break free

    And the worms ate into his brain

    Hey you

    Out there on the road

    Always doing what you’re told

    Can you help me?

    Hey you

    Out there beyond the wall

    Breaking bottles in the hall

    Can you help me?

    Hey you

    Don’t tell me there’s no hope at all

    Together we stand

    Divided we fall

    پاسخحذف
  25. @میچیکو
    سلام عزیز دل خاله
    خوبی ؟
    ایشالا که درست شه انتخاب واحدت
    نبودی یه مدت
    دیروز حسابی جات خالی بود

    @م.پارسا
    به بابات از طرف ما بگو تولدت مبارک
    چی شد این جمله !!
    :)))

    پاسخحذف