سارا@ نكنه فكر كردي همين نگاه يا زروان يا بقيه شاعر و نويسنده به دنيا اومدن.نه بابا اين نگاه خودمون از" آن مرد با اسب آمد" شروع كرد تا اينجا رسيد.فقط فرقش با من اينه كه من هنوز توي كف سم و دُم اسبه موندم ولي نگاه از همون موقع دويدن و پريدن رو سير مي كرده. خستگي هم براي دشمنه خاله پايان شب سيه سپيد است
ببخشيد شعري مي نويسم رو بعد از خوندن مطلب شما گفتم قصد جسارت ندارم كه روي مطلب شما شعر گفتم ولي امروز نميدونم هر مطلبي مي بينم سريع يه شعر ميگم البته خودم رو جاي شما گذاشتم و به زبون شما گفتم ببخشيد
چشم بستي كه در افتي به غم يار دگر عهد بشكستي و رفتي پي دلدار دگر قصد بيراهه مكن باز مكن بي تابم مردنم را به تماشا منشين بار دگر
@ م . پارسا و قاصدک قصدی نبود ، فقط می خواستم اون روی خودم رو هم نشون داده باشم ، بعدا نگین طرف نیرنگ باز بود !!! ما همینیم ! ارادت داریم خدمت همه ، ولی بعضی وقتا از کوره در می ریم دست خودمونم نیست !!!! :D
الهام خانم من از شما و پست برنامه ریزی شده تون در غیابتون دفاع کردم. اسمایلی خودشیرین :) منتهی خشانتم از شما کمتر بود تو اینکار.ولی خدائیش یک کم رو پستتون کار کنید خیلی می تونه از این قشنگ تر بشه .به نظرم شد توفیق اجباری. اسمایلی یک بیطرف
@ م. پارسا آقا به خدا وبلاگم بی گناهه !!!! :D اسمش هست "درمَه" !
@ زروان از لطف شما سپاسگزارم ، البته مال منم خیلی خشونت بار نبودا ، م . پارسا ، یه کم ترسید ، خب بچست دیگه ! درباره بهتر شدنشم اگر از این بدتر نشه چشم !
@ سارا نه بابا ، من کلی گفتم ، وگرنه شخصا کاری باهات نداشتم ! :D
من الان عصبانیتتو دیدم الهام!!(خسته نباشم!!) آیکون یه دختر که چشم نداره تو چشم الهام نگاه کنه!! ولی تقصیر من نبودا:) فک کنم قبلا پستت حذف شده بود چون من رفتم چیزی نبود!! خلاصه در هر صورت من شرمنده م!!
می دونم این متن کلی اشکال داره اما فقط چون احساس همین الانم بود نوشتم
پاسخ دادنحذفآیکون یه دختر بی حوصله و خسته... خیلی خسته
سارا@
پاسخ دادنحذفنكنه فكر كردي همين نگاه يا زروان يا بقيه شاعر و نويسنده به دنيا اومدن.نه بابا اين نگاه خودمون از" آن مرد با اسب آمد" شروع كرد تا اينجا رسيد.فقط فرقش با من اينه كه من هنوز توي كف سم و دُم اسبه موندم ولي نگاه از همون موقع دويدن و پريدن رو سير مي كرده.
خستگي هم براي دشمنه خاله
پايان شب سيه سپيد است
سارا جان من نثرت رو بیشتر از نظمت دوست دارم
پاسخ دادنحذفدر ضمن الان دارم می رم نگاه رو بزنم که اینجا داره همه رو شاعر می کنه
م-پارسا
پاسخ دادنحذفممنون از اعتماد به نفسی که میدی ولی من هنوز تویه تصمیم کبرا موندم
قاصدک@
ممنون خانم
در ضمن نگاه گناه داره بابا اون فقط یه تلنگر به همه زده تا استعدادامون رو شکوفا کنیم
@سارا
پاسخ دادنحذفسلام سارا
ببخشيد شعري مي نويسم رو بعد از خوندن مطلب شما گفتم
قصد جسارت ندارم كه روي مطلب شما شعر گفتم ولي امروز نميدونم هر مطلبي مي بينم سريع يه شعر ميگم
البته خودم رو جاي شما گذاشتم و به زبون شما گفتم ببخشيد
چشم بستي كه در افتي به غم يار دگر
عهد بشكستي و رفتي پي دلدار دگر
قصد بيراهه مكن باز مكن بي تابم
مردنم را به تماشا منشين بار دگر
@پارسا
پاسخ دادنحذفخيلي باحال گفته بودي
@سارا
ممنون از حمايتت
@قاصدك
ما خيلي مخلصيم خاله جون
اگر افشین یداللهی نبود به عنوان روانشناس شاعر نمونه معرفی تان می کردم. گرچه من هیچکاره ام ولی لطفا حواستان به پستهای زمان بندی شده هم باشد.
پاسخ دادنحذفخاله الهام هستي؟درباره پست بعدي مي خواستم بگم.
پاسخ دادنحذفخاله قاصدك اگه خاله الهام نيست لطفا عنوان رو عوض كن.اسم اين مرتيكه رو حذف كن.
راستش من هم مثل خاله کارهای فارغ از وزن تو رو بیشتر دوست دارم .
پاسخ دادنحذف***
پاسخ دادنحذفیا به این مدل برنامه ریزی شده پایبند باشید یا اگر نیستید بگین ما الکی پست برنامه ریزی نکنیم ، این بار دومه که پست من این مدلی حذف می شه !!
...
@ م . پارسا
منم با تغییر عنوان موافقم ، ولی فعلا که پستی در کار نیست ، عنوانی هم در کار نیست .
***
Elham
***
خاله الهام عصباني مي شود.اينجاش آهنگ هم داره ها از اين وحشتناكا.
پاسخ دادنحذف@الهام و بقیه ی دوستان
پاسخ دادنحذفببخشید
هنوز فرصت نکردم قوانین رو اصلاح کنم
پست های برنامه ریزی شده ایده ی خوبی هستند
ولی باید همه رعایت کنیم
درضمن نبینم کامنت عصبانی بذاری ها !
***
پاسخ دادنحذف@ سارا
ببخشید تریپ عصبانیت اومدم یادم رفت درباره شعرت نظر بدم ! :D
منم نثرت رو خیلی بیشتر دوست دارم ، ولی به نظرم باید از یه جایی شروع کرد ، چه اشکال داره که اول راه یه کم سخت باشه !
به قول یکی :
با راه رفتن راه درست می شود !
***
Elham
***
***
پاسخ دادنحذف@ م . پارسا و قاصدک
قصدی نبود ، فقط می خواستم اون روی خودم رو هم نشون داده باشم ، بعدا نگین طرف نیرنگ باز بود !!! ما همینیم ! ارادت داریم خدمت همه ، ولی بعضی وقتا از کوره در می ریم دست خودمونم نیست !!!!
:D
***
Elham
***
واي واي ترسيديم خاله الهام
پاسخ دادنحذفيه چيزي بگم نخندي خاله الهام.اسم وبلاگ خودت چيه؟
شرمنده
الهام خانم من از شما و پست برنامه ریزی شده تون در غیابتون دفاع کردم. اسمایلی خودشیرین :)
پاسخ دادنحذفمنتهی خشانتم از شما کمتر بود تو اینکار.ولی خدائیش یک کم رو پستتون کار کنید خیلی می تونه از این قشنگ تر بشه .به نظرم شد توفیق اجباری. اسمایلی یک بیطرف
الهام@
پاسخ دادنحذفببخشید من اصلا حواسم نبود گفتم که امروز یکم قاطی بودم
زروان@
وقتی نوشتم منتظر ایرادت بودم
نگاه@
شعر شما رو از نوشته ی خودم بیشتر دوست دارم ممنونم
ماندالایز@
لطف داری
م-پارسا
الهام حق داشت شانس آوردم دم دست نبودم
محض ارا
پاسخ دادنحذف***
پاسخ دادنحذف@ م. پارسا
آقا به خدا وبلاگم بی گناهه !!!! :D
اسمش هست "درمَه" !
@ زروان
از لطف شما سپاسگزارم ، البته مال منم خیلی خشونت بار نبودا ، م . پارسا ، یه کم ترسید ، خب بچست دیگه !
درباره بهتر شدنشم اگر از این بدتر نشه چشم !
@ سارا
نه بابا ، من کلی گفتم ، وگرنه شخصا کاری باهات نداشتم ! :D
@ همه
خوشم میاد موج اقتدارم گرفتتونا !!!! خیلی جدی گرفتین !
:D:D:D:D:D:D
***
Elham
***
مصرع اول و دومش قشنگ بود.
پاسخ دادنحذفکاش روی بقیه اش هم کار میکردی!
ولی بازم قشنگه!
@خاله الهام:
پاسخ دادنحذفمن دیدم ییهویی همجا لرزید.
نگو خشم خاله الهام بوده!
خاله الهام بگو کی عصبانیت کرده خودم دعواش میکنم! به شرطی که قوی نباشه زورم بهش نرسه ها!!!!
***
پاسخ دادنحذف@ میچیکو
خاله جان غیرتی نشی یه کاری دستمون بدیا !
***
Elham
***
من الان عصبانیتتو دیدم الهام!!(خسته نباشم!!)
پاسخ دادنحذفآیکون یه دختر که چشم نداره تو چشم الهام نگاه کنه!!
ولی تقصیر من نبودا:) فک کنم قبلا پستت حذف شده بود چون من رفتم چیزی نبود!!
خلاصه در هر صورت من شرمنده م!!
***
پاسخ دادنحذف@ آسمان کوچک
نه عزیزم تقصیر تو نبود . منظور م.پارسا هم این بود که یعنی من خودم نرفتم پست بذارم . اصلا شما در این قضیه بی گناهی !!!!
***
Elham
***
تو میتونی!
پاسخ دادنحذف