دی ۲۹، ۱۳۸۸

خدا و وزن

خدایا  دست بابامو سنگین آفریدی ، منو سبک
عدالتت رو شکر

۲۵ نظر:

  1. بابا معلومه اینجا کی به کیه ؟
    من داشتم برا ملودی نظر میدادم اونوقت اینجا اینطوری شده
    ای بابا

    پاسخ دادنحذف
  2. واسه این،این کار رو کرده که راحت پرت شی... هیچی بی حکمت نیس

    پاسخ دادنحذف
  3. راستی متن ملودی چی شد؟؟....

    پاسخ دادنحذف
  4. ***

    بخاطر اینست که راحتتر پرواز کنی !





    ***
    Elham
    ***

    پاسخ دادنحذف
  5. آخه هر کی نخوره خُله زروان جان :))

    پاسخ دادنحذف
  6. @ ماندالایز
    من بی تقصیرم در مورد پست ملودی .
    خیلی از خورده ها خلند نمونه اش خودم :))

    @ سارا

    حکمتت را شکر !!

    @ الهام

    من می خواهم بلیط پرواز راحتم را کنسل کنم شما انگار خیلی به پرواز علاقه داری ،می خواهی جای من پرواز کنی؟

    پاسخ دادنحذف
  7. با تشكر از همه دوستان

    كاراي خاله قاصدكم مثل خدا بي حكمت نيست.

    باز لابد جاي ما اينجا نبود.....

    پاسخ دادنحذف
  8. ***

    @ زروان

    در سفر زندگی ، هیچ کس نمی تواند جای دیگری پرواز کند .

    ...

    پاهایی که با آسایش روی شنزار صحرا می دویدند ، بدون آنکه ذره ای در خاک فرو روند ، به شکل مبهمی در ذهنم بازی می کنند . اما در همین لحظه ، خاک تا روی سینه ام بالا آمده و به سختی نفس می کشم .


    ***
    Elham
    ***

    پاسخ دادنحذف
  9. @ملودی باران عزیز ، ماندالایز ، رهگذر و بقیه دوستان

    بابت حذف پست قبلی عذرخواهی می کنم
    در قوانین جدید حتما قید میشه که پست خصوصی برای دیگر نویسندگان گذاشته نشه
    البته واقعا باعث اافتخار من هست که چنین دوستان با محبتی دارم
    باز هم ببخشید

    پاسخ دادنحذف
  10. شايدم تو خيلي سبكي،گير نده به دست پدر

    پاسخ دادنحذف
  11. دنیا همینه دادا!
    تو هم بزرگ میشی اونوقت دست تو سنگین میشه و بچه ات سبک.
    گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!

    پاسخ دادنحذف
  12. @زروان

    به قول ماندالايز هر كي نخوره خُله

    @قاصدك

    چرا پست ملودي باران رو حذف كردي خيلي خيلي قشنگ بود

    @ملودي باران

    جاي شما هميشه اينجا هست من از جانب خاله قاصدك از شما عذر مي خوام

    آيكون يه پسر خود شيرين

    پاسخ دادنحذف
  13. @م.پارسا:
    دروغ نگو دروغ گو!
    خودم با این چشام دیدم بابات تو رو زده!(خیلی نامردی باباش واسه چی بچه رو میزنی؟؟؟)
    حالا اگه میخوای بگی که خُلی،اون یه مسأله ی دیگه س!!

    پاسخ دادنحذف
  14. باباي م.پارسا۱۰/۲۹/۱۳۸۸ ۴:۱۲ ب.ظ.

    كي زدمش مرتيكه؟

    پاسخ دادنحذف
  15. اون پشت دستی ها رو توی دهن بچه من زدم پس حتما!!!!
    مدرکش هم موجوده!

    پاسخ دادنحذف
  16. مگه پسری هم هست که کتک نخورده باشه پارسا جان ؟؟...

    اون دختران که شیرینن و بابا ها نازشون رو میکشن

    آیکون یه دختر نازنازی

    پاسخ دادنحذف
  17. حالا اينها مهم نيست ..
    مهم اينه كه ديواري كمدي چيزي نزديكا نباشه //

    خدايي اين پست عالي بود. يه فضاسازي فوق الععاده كه من به شخصه وفتي خواندمش احساس كردم مي خواهم بپرم!

    پاسخ دادنحذف
  18. برادران و خواهران گرامی من از سن کتک خوردنم گذشته ها ! اگر زن گرفته بودم بچه ام الان قدر پارسا بود :)
    @ سارا
    اتفاقا وقتی این را می نوشتم تو ذهنم دختری بود که داره با خدا حرف می زنه چراش را نمی دانم
    @ فرشاد
    معمولا همه چیز هم دم دسته این جور مواقع . ممنون

    پاسخ دادنحذف
  19. انقد سبک سنگین نکن دوستم، باور کن که عین عدالته، مهم اینه که آفریده :)

    پاسخ دادنحذف
  20. اما از نوشتهات ( واسه فرشاد) معلومه تجربه خودته ها
    آیکون یه دختر که شیطنتش گرفته

    پاسخ دادنحذف
  21. @ مجذور بی نهایت
    بر منکرش لعنت . ولی خدایا می دانم کارهات عادلانه است درک ما را هم در نظر بگیر.
    @ سارا
    بچه های زمان ما همه کتک خوردند من هم یکی از آنها آن موقع این اصول روانشناسی کشف نشده بود.ولی من کم کتک خوردم . وقتی این را می نوشتم خودم تو ذهنم نبودم. یک دختر فقیر تو ذهنم بود. ولی نوشته بعد از نوشتن دیگه مال خواننده است نه نویسنده هر چی شما بگی

    پاسخ دادنحذف
  22. زروان@
    ببخشید نمی خواستم احساست رو خراب کنم این حرف ها رو از روی شیطنت زدم

    پاسخ دادنحذف
  23. عوضش بوسه بعد ش هیچ وزنی نداره..

    پاسخ دادنحذف
  24. @ سارا
    خواهش می کنم.خیلی خوبه که بهم بگویید از خواندن نوشته هام چه حس و تصویری تو ذهنتون میاد.خیلی به بهتر نوشتنم کمک می کنه.احساس من پوست کلفت تر از این صحبت هاست که بخواهد خراب باشه .ممنون از نظرت
    @ بهانه
    درسته بوسه وزن نداره ولی خاطره داره

    پاسخ دادنحذف