بهمن ۰۲، ۱۳۸۸

رهایم کنید

من...........
بازمانده حافظه شاعرانه
تهرانِ پیش از مه دودهای فتوشیمیایی ام!!

۶ نظر:

  1. این زمانی که میگی مال خیلی وقت پیشه ها.چرا برعکس بقیه خانمها داری سنت را زیاد می کنی ؟ خوب بود.به نظرت وجود نقطه ها به القای حس کار کمک می کنه؟

    پاسخحذف
  2. @زروان
    اون من من نوعیه!! هرکسی میتونه خودشو جای اون من بذاره و کمی از هوای تازه نفس بکشه حتی اگه سنش قد نمیده!!
    اون نقطه ها بنظرم یه حس معلق بودن دار..... برا پرت شدن به زمانهایی که نبودیم!!!
    البته مطمئنا این کار من پر از ایراده که با نقد های خوب دوستام بهتر میشه!!

    پاسخحذف
  3. مطلبت رو همچنین توضیحت برای زروان رو خوندم
    نمی دونم چیزی که می خوام بگم مرتبط با موضوع هست یا نه ، اما می گم
    می دونی ، زمانی بود که با خودم فکر می کردم چه خوبه که من برای زمان حال هستم ، نه گذشته !
    چه خوبه که الان دارم زندگی می کنم و نه در سالهای دور که می تونستم باشم
    ولی الان گاهی با خودم می گم ، کاش سالها پیش به دنیا می اومدم ، زندگی می کردم و حتی مرده بودم
    اما با شادی ، آرامش ، آزادی
    خوشبخت و آروم

    پاسخحذف
  4. من بازمنده ویرانه های تهران 2012 هستم

    پاسخحذف