به کسی نگو
آبان ۱۶، ۱۳۸۸
غربت
دوباره غربتي دگر مرا به دام مي كشد
به سوي امتداد مرگ و انهدام مي كشد
من و نگاه عاشقم اسير دست سرنوشت
و دست هاي ديگري تو را به كام مي كشد
۴ نظر:
قاصدک
۸/۱۶/۱۳۸۸ ۶:۱۴ ب.ظ.
سلام به عضو جديد بلاگ
و ممنون از شعر بسيار زيباشون
پاسخ دادن
حذف
پاسخها
پاسخ دادن
رضا
۸/۱۶/۱۳۸۸ ۶:۲۲ ب.ظ.
به آن دست های دیگری حسودیم می شود
پاسخ دادن
حذف
پاسخها
پاسخ دادن
مهندس پنگول جونی
۸/۱۶/۱۳۸۸ ۸:۰۸ ب.ظ.
تو رفتی رفتنی
پاسخ دادن
حذف
پاسخها
پاسخ دادن
مهندس پنگول جونی
۸/۱۶/۱۳۸۸ ۸:۰۸ ب.ظ.
تو رفتی رفتنی
پاسخ دادن
حذف
پاسخها
پاسخ دادن
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام به عضو جديد بلاگ
پاسخ دادنحذفو ممنون از شعر بسيار زيباشون
به آن دست های دیگری حسودیم می شود
پاسخ دادنحذفتو رفتی رفتنی
پاسخ دادنحذفتو رفتی رفتنی
پاسخ دادنحذف