آذر ۰۷، ۱۳۸۸

لقمان و عدالت

لقمان را گفتند: عدالت از که آموختی ؟ گفت از دستگاه قضا؛ هر حکم از ایشان که در نظرم ناپسند آمد از صدور آن پرهیز کردم

۷ نظر:

  1. اوه ، عالی
    ...
    کلا همه بهترین هستیم اگر مثل اینا نباشیم
    خیلی خوب گفتی

    پاسخحذف
  2. ***


    محشـــــــــــــــر بود ، آفرین به این خلاقیت !!!!







    ***
    Elham
    ***

    پاسخحذف
  3. عذر میخوام ولی از نظر من این نه تنها خلاقیت نیست بلکه فقط یه کپی برداری جلفه هرچند با مضمون ماجرا موافق باشم و طنز گزنده ای که به این روزهای ایران ما پهلو می زنه رو بپسندم ولی دلیل نمیشه که از این کپی تعریف کنم .
    نمیگم کپی بده نه اتفاقا خوب هم هست من خودم بزرگترین دزد ادبی ام اما یه سری قواعد هست از جمله اینکه ما وقتی روایتی یا شعری رو ازش استفاده ی مجدد میکنیم باید یه باز خوانی از اون ارائه بدیم که حداقل اگر قوی تر از اصلش نیست برابری کنه باهاش نه که ضعیف تر باشه . مرسی.

    پاسخحذف
  4. ***

    @ ماندالایز
    من در سطور زیر، صرفا نظر خودم رو می گم که ممکنه با نظر نویسنده یا نظر شما تفاوت داشته باشه .

    نگاه انتقادی شما بسیار قابل تحسینه دوست خوبم ، اما قواعد نویسندگی رو نویسنده ها و خواننده ها تعیین می کنن . نخستین روزی که سعدی یا حافظ یا مولانا شروع به سرودن شعر کردن هیچ کدوم در فکر این نبودن که در اشعارشون کنایه به کار ببرن ، تشبیه یا استعاره ! هنر ذهنی اون ها و توانایی کلامشون چنین آرایه هایی رو ایجاد می کنه وگرنه هیچ شاعری به این شکل فیزیکی که در مدارس ما بهمون یاد می دن از آرایه ها و قواعد ادبی استفاده نمی کنه ، مطالعه زیاد و ذهن خلاقه که به تدریج یک نویسنده رو نویسنده و یک شاعر رو شاعر می کنه ! بنابراین من اساسا با اینچنین قاعده مند کردن ادبیات مخالفم ، وقتی ذهن خلاقی پیدا می شه که سخن بزرگی رو با اندک تغییر در راستای بیان اهداف خودش به کار می گیره و اینچنین هوشمندانه سکوتش رو فریاد می کنه ، حتی اگر فقط برای فریاد کردن باشه باز هم قابل تقدیره ، ضمن اینکه من اصلا نمی تونم اسم این کار رو کپی برداری بذارم ، گفتم بذارم تضمین که دیدم اصلا اسمشو تضمین نمی شه گذاشت ولی به هر حال کپی برداری هم نیست .
    پرسش بعدی در اینجا مطرح می شه که آیا برای استفاده از آثار بزرگان در نوشته هامون ، واقعا باید نوشته ای برتر خلق کنیم ؟؟؟؟؟ ، و اگر اینچنین است چه کسی تعیین می کنه که اثر خلق شده از اصلش بهتر هست یا نیست ؟؟؟ من ؟ شما ؟ نویسنده ؟ مخاطب ؟ در اینصورت موضوع سلیقه ای می شه !

    در ضمن به نظر من کپی برداری از آثار ادبی ( به شکلی که نام نویسنده اصلی مبهم و نامعلوم بمونه ) و درواقع دزدی ادبی به شدت غیر اخلاقی و زشته که باز هم بهیچ وجه نمی شه کار نویسنده این متن رو دزدی ادبی یا کپی برداری گذاشت به چند دلیل :
    نخست اینکه در عنوان متن نام صاحب اثر ذکر شده و اگر هم ذکر نمی شد این جمله لقمان آنچنان مشهوره که هرکس در هر جایی ازش استفاده کنه از اثر استفاده کننده بازشناخته می شه .

    دوم اینکه نویسنده خلاقیت به خرج داده و با عوض کردن کلمات این جمله اون رو در راستای بیان مقصود خودش به کار گرفته که این با کپی برداری خیلی فرق داره !

    به هر حال امیدوارم یه روز برسه که همه اینقدر خلاقیت داشته باشن که دست به دزدی ادبی نزنن .

    در پناه حق
    موفق باشی دوست عزیزم


    ***
    Elham
    ***

    پاسخحذف
  5. ***

    یادش بخیر ، اون وقتا که هنوز هفته نامه گل آقا( تحت فشار) تعطیل نشده بود هر از گاهی یه ستونی داشتن که توش اول شعر اصلی شاعر( حافظ یا سعدی و غیره ) رو می نوشتن و بعدش شعر رو تغییر می دادن و به شکل طنز با محتوای سیاسی اجتماعی می نوشتن ، خیلی ستون قشنگ و پرطرفداری بود ، و البته بهیچ وجه نمی شه گفت اشعار از نظر ادبی و وزن و به کارگیری آرایه ها از اصلش بهتر بودن ، ولی مقصودی رو که با استفاده از این ترفند منتقل می کرد ، قشنگ بود و مخاطبان بسیاری هم داشت .


    ***
    Elham
    ***

    پاسخحذف
  6. دوستان از اظهار نظرات تان متشکرم.
    از قاصدک که از متن خوشش آمده و همچنین از ماندالایز که انتقاد کرده بود. و الهام عزیز که از متن دفاع کرده بود ممنونم
    ذکر چند نکته را لازم می دانم.اول این که این کار سرقت ادبی نیست چون متن اصلی مشهور تر از آن است که نیاز به ذکر نویسنده اش باشد.صنعت بکار رفته در این متن تلمیح است.متن سعدی یک متن ادبی است و این یک متن سیاسی . قطعا متن من از سعدی ضعیف تر است اماسعدی قصد خودش را بیان کرده و من با استناد به آن مقصودم سیاسی خودم را بیان کرده ام.واین کار سابقه ای طولانی در ادبیات قدیم و معاصر دارد.
    از نظرات بیشتر استقبال می کنم

    پاسخحذف
  7. به به انگاری برادر لقمان هم بعله
    دی

    پاسخحذف