به چشمانت نگاهم را گشودي
دلم را لحظه اي از من ربودي
نفهميدم كجا رفتي، چه كردي
ندانستم كه هستي و كه بودي
من و افسون چشمان سياهت
من و جادوي جان بخش نگاهت
من و يك آرزوي ديگر از تو
شبي آغوش جانسور گناهت
دلم را لحظه اي از من ربودي
نفهميدم كجا رفتي، چه كردي
ندانستم كه هستي و كه بودي
من و افسون چشمان سياهت
من و جادوي جان بخش نگاهت
من و يك آرزوي ديگر از تو
شبي آغوش جانسور گناهت
دو بيت دومي محـــشر بود نگاه
پاسخ دادنحذفنگاه تو فوق العاده اي به خددااااا!!
پاسخ دادنحذفهيچي تو ذهنم نيومد به جز اين دو بيت كه از جاي ديگه برداشتم..
«در اين دنيا نكردم من گناهي
فقط كردم به روي تو نگاهي
اگر باشد نگاه من گناهي
مجازاتم بكن با يك نگاهي »
سلام فرشاد جان شما لطف دارين
پاسخ دادنحذفمن از نوشته شما خيلي خوشم اومد احساس كردم كه شايد اين دوبيتي ها بتونه مفاهيم شما رو كامل كنه
در هر صورت من به كسي نگو رو به خاطر همين بچه هاي خوب و دوست داشتنيش از جمله شما، كمياب، پارسا و خاله قاصدك خيلي دوست دارم اميدورام بتونيم باعث ارتقاي همديگه بشيم و لحظات خوبي رو براي همديگه بسازيم ممنون از لطفت
هنوز گیج ِ نگاهی ام که گناه می بارد از آن .
پاسخ دادنحذف***
پاسخ دادنحذفچه ساده لوح بودم من ، تو انعکاس "نگاه" خودت را در چشمان من می دیدی !
***
Elham
***
@نگاه
پاسخ دادنحذفصد در صد .. ما از شما استفاده مي كنيم . وگرنه كه ما سواد زيادي نداريم .. بچه ها خيلي بهترند .. ماندالايز هم جديدا امده و خيلي خوب كار مي كنه ..