باز امشب چنگ مي زد واژه بر دامان شعر
قطره قطره مي چكاند از ابر غم باران شعر
در هجوم واژه ها مبهوت چشمان تو ام
شاعرم ديگر نگاهم بندي عصيان شعر
رد پاي عشق را حك مي كني بر قلب من
در كنار ساحل درياي بي پايان شعر
در سكوت نيمه شب جام مي احساس تو
مي زند آتش به جانم شعله سوزان شعر
موج موج گيسوانت در نگاه عاشقم
عاقبت اينگونه برپا مي كند طوفان شعر
دردهايم كهنه شد در دل كجايي اي غزل
تا مداوايم كني امشب تو با درمان شعر
قطره قطره مي چكاند از ابر غم باران شعر
در هجوم واژه ها مبهوت چشمان تو ام
شاعرم ديگر نگاهم بندي عصيان شعر
رد پاي عشق را حك مي كني بر قلب من
در كنار ساحل درياي بي پايان شعر
در سكوت نيمه شب جام مي احساس تو
مي زند آتش به جانم شعله سوزان شعر
موج موج گيسوانت در نگاه عاشقم
عاقبت اينگونه برپا مي كند طوفان شعر
دردهايم كهنه شد در دل كجايي اي غزل
تا مداوايم كني امشب تو با درمان شعر
بسيار زيبا بود
پاسخحذفموج موج گيسوانت در نگاه عاشقم
پاسخحذفعاقبت اينگونه برپا مي كند طوفان شعر
بسيار زيبا
اي"نگاه" عاشقت لبريز از باران شعر
پاسخحذفمي زند از نرگست صد شعله سوزان شعر
خوش به حالت كه مداوا مي شوي بايك غزل
درد ما بي مرحم است حتي به يك ديوان شعر
@م.پارسا
پاسخحذفبچه هم بچه هاي جديد
;-)
ببين چه مي كنه پسر 4ساله
عالي بود
حالا بايد ديد "نگاه" چي ميگه
خاله قاصدك گفته بودم به زبون خوش نگاه رو معرفي كن يا التماس كنم
پاسخحذفديگه لازم نيست بگي كيه خودمون فهميديم البته راز نگهداريمها.
كلا موفق باشي
@م.پارسا
پاسخحذفخاله فدات شه الهي
شعر قشنگ بود و از اون زيباتر جوابيه م پارسا بود!!
پاسخحذفآفرين ..
اي كه مي سوزي ميان شعله سوزان شعر
پاسخحذفاي كه دردت مرحمش حتي نه يك ديوان شعر
"پارسا"يي كن ببين حتي زلال يك غزل
چون مداوا مي كند درد تو با درمان شعر
@م.پارسا
پاسخحذفكجايي خاله جان ؟
بيا ببين نگاه چيكار كرده !
;-)
پارسا كوچكتر از آن است كه اين سلطان شعر
پاسخحذفچشم او را مي كند سيراب از باران شعر
آن زلال يك غزل برق "نگاه" شاعر است
ورنه اين رنگ و مركب مي شود ديوان شعر
اي كه با يك واژه برپا مي كني طوفان شعر
پاسخحذفكاغذ و جوهر نسازد خود به خود ديوان شعر
اي كه خاك پاي شعرت مطلعي بر هر غزل
در نگاهي "پارسا" جويي فقط عرفان شعر
@نگاه و م.پارسا
پاسخحذفقاصدك به شما افتخار مي كنه
واقعا عالي بود
اگر هم خواستيد ادامه بديد
من كه استقبال مي كنم
بابا جه كردند اين دو نفر !!
پاسخحذفآقا پارسا و آقا / خانم نگاه تركونديد!!!
اينجاست كه بعد از اين مشاعره ها من ياد حركت معروف آقا ميوفتم و مي گم:
آفرين .. آفرين .. طيب الله انفاسكم!!
بديد اين اشعار رو با خط خوش بنويسند!
واژه ها طوفان نسازد كار كار شاعر است
پاسخحذفرقص ني بر كاغذ و افسار دست ساحراست
طيب الله گفت "فرشاد" از برايت اي "نگاه"
ورنه "ميم.پارسا" گداي يك نگاه طاهر است.
هر نگاه پارسايي نيست رسم عاشقي
پاسخحذفهر دوبيتي گفته شد نامش نشايد شاعري
گر بگويد اين برادر صد هزاران آفرين
لاجرم ديوان شعر از كار اين دو شد حزين
"هردوبيتي گفته شدنامش نشايد شاعري"
پاسخحذفقافيه پس كو عزيزم مطمئني شاعري ؟
"ملودي" به جنگ آيد
با زور و تفنگ آيد
چون قافيه تنگ آيد
شاعر به جفنگ آيد.
مخلص همه بچه هاي گروه هم هستيم.فقط براي مزاح سر به سر دوستان مي ذاريم.
خیلی جالبه ، اینجا همه شاعرن !
پاسخحذفواقعا زیبا بود مشاعره شما با اشعار خودتون ، موفق باشید !!!!
ایول
پاسخحذفچه مشاعره ای شده
چه کل کلی
حالا "ر"بده!!
نوبت کی بود!؟
واقعا مشاعره ي زيبايي بود. من كه هنوز تو كفش موندم.
پاسخحذف