آذر ۰۱، ۱۳۸۸

باران شعر

باز امشب چنگ مي زد واژه بر دامان شعر
قطره قطره مي چكاند از ابر غم باران شعر
در هجوم واژه ها مبهوت چشمان تو ام
شاعرم ديگر نگاهم بندي عصيان شعر
رد پاي عشق را حك مي كني بر قلب من
در كنار ساحل درياي بي پايان شعر
در سكوت نيمه شب جام مي احساس تو
مي زند آتش به جانم شعله سوزان شعر
موج موج گيسوانت در نگاه عاشقم
عاقبت اينگونه برپا مي كند طوفان شعر
دردهايم كهنه شد در دل كجايي اي غزل
تا مداوايم كني امشب تو با درمان شعر

۱۹ نظر:

  1. موج موج گيسوانت در نگاه عاشقم
    عاقبت اينگونه برپا مي كند طوفان شعر

    بسيار زيبا

    پاسخحذف
  2. اي"نگاه" عاشقت لبريز از باران شعر
    مي زند از نرگست صد شعله سوزان شعر
    خوش به حالت كه مداوا مي شوي بايك غزل
    درد ما بي مرحم است حتي به يك ديوان شعر

    پاسخحذف
  3. @م.پارسا
    بچه هم بچه هاي جديد
    ;-)
    ببين چه مي كنه پسر 4ساله
    عالي بود
    حالا بايد ديد "نگاه" چي ميگه

    پاسخحذف
  4. خاله قاصدك گفته بودم به زبون خوش نگاه رو معرفي كن يا التماس كنم
    ديگه لازم نيست بگي كيه خودمون فهميديم البته راز نگهداريمها.
    كلا موفق باشي

    پاسخحذف
  5. شعر قشنگ بود و از اون زيباتر جوابيه م پارسا بود!!
    آفرين ..

    پاسخحذف
  6. اي كه مي سوزي ميان شعله سوزان شعر
    اي كه دردت مرحمش حتي نه يك ديوان شعر
    "پارسا"يي كن ببين حتي زلال يك غزل
    چون مداوا مي كند درد تو با درمان شعر

    پاسخحذف
  7. @م.پارسا
    كجايي خاله جان ؟
    بيا ببين نگاه چيكار كرده !

    ;-)

    پاسخحذف
  8. پارسا كوچكتر از آن است كه اين سلطان شعر
    چشم او را مي كند سيراب از باران شعر
    آن زلال يك غزل برق "نگاه" شاعر است
    ورنه اين رنگ و مركب مي شود ديوان شعر

    پاسخحذف
  9. اي كه با يك واژه برپا مي كني طوفان شعر
    كاغذ و جوهر نسازد خود به خود ديوان شعر
    اي كه خاك پاي شعرت مطلعي بر هر غزل
    در نگاهي "پارسا" جويي فقط عرفان شعر

    پاسخحذف
  10. @نگاه و م.پارسا

    قاصدك به شما افتخار مي كنه
    واقعا عالي بود
    اگر هم خواستيد ادامه بديد
    من كه استقبال مي كنم

    پاسخحذف
  11. بابا جه كردند اين دو نفر !!

    آقا پارسا و آقا / خانم نگاه تركونديد!!!
    اينجاست كه بعد از اين مشاعره ها من ياد حركت معروف آقا ميوفتم و مي گم:

    آفرين .. آفرين .. طيب الله انفاسكم!!
    بديد اين اشعار رو با خط خوش بنويسند!

    پاسخحذف
  12. واژه ها طوفان نسازد كار كار شاعر است
    رقص ني بر كاغذ و افسار دست ساحراست
    طيب الله گفت "فرشاد" از برايت اي "نگاه"
    ورنه "ميم.پارسا" گداي يك نگاه طاهر است.

    پاسخحذف
  13. هر نگاه پارسايي نيست رسم عاشقي
    هر دوبيتي گفته شد نامش نشايد شاعري
    گر بگويد اين برادر صد هزاران آفرين
    لاجرم ديوان شعر از كار اين دو شد حزين

    پاسخحذف
  14. "هردوبيتي گفته شدنامش نشايد شاعري"
    قافيه پس كو عزيزم مطمئني شاعري ؟

    "ملودي" به جنگ آيد
    با زور و تفنگ آيد
    چون قافيه تنگ آيد
    شاعر به جفنگ آيد.

    مخلص همه بچه هاي گروه هم هستيم.فقط براي مزاح سر به سر دوستان مي ذاريم.

    پاسخحذف
  15. خیلی جالبه ، اینجا همه شاعرن !


    واقعا زیبا بود مشاعره شما با اشعار خودتون ، موفق باشید !!!!

    پاسخحذف
  16. ایول
    چه مشاعره ای شده
    چه کل کلی

    حالا "ر"بده!!
    نوبت کی بود!؟

    پاسخحذف
  17. واقعا مشاعره ي زيبايي بود. من كه هنوز تو كفش موندم.

    پاسخحذف