آبان ۲۹، ۱۳۸۸

باران

چه زيباست زير باران هاي نقره اي رشت قدم بزني،‌
سرماي ملايمي صورتت را نوازش كند،‌
و صداي بارش باران روي چترت موسيقي پاييز بنوازد،
در غم خيس شدن نباشي و به پاكي هوا خوش باشي.

از آن لذت بخش تر آن است كه براي نوشتن اين تجربه 2 روز و" 6 ساعت" انتظار بكشي ...

۸ نظر:

  1. باران نقره ای... چه قشنگ!

    برخلاف خیلی هایی که میگن ما بدون چتر میریم زیر بارون من هم با چتر بودن رو ترجیح میدم. چون عاشق همین صدای قطره های بارونم که می خورن به چتر و به قول تو موسیقی پرواز رو می نوازن

    پاسخحذف
  2. آقا ما مازنی هستیم ، رمانتیک بازی درآوردیم رفتیم زیر بارون سرما خوردیم الان !

    پاسخحذف
  3. حالا دیگه پز میدی فرشاد ؟
    ;-)
    تجربه ی زیبایی بود

    پاسخحذف
  4. @مژده
    البته شايد اون هم زيبايي خودش رو داشت باشه .. اما من كه اينطوري ترجيح ميدم

    @سيد
    بله ديگه ... تا تو باشي ...

    @قاصدك
    پز هم داره ديگه!!‌شما كه فقط دود مي باره رو سرتون!

    پاسخحذف
  5. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف
  6. اینقد اون صدای خوردن بارون به شیروونی های خونه های شمالی رو دوست دارم.مخصوصا تو بهار
    الان دیگه خونه های شمال هم آپارتمانی شده و از اون صدای بارون خبری نیست
    ما هم مادربزرگی داشتیم که از اون خونه های شیروونی دار داشت(تو رشت) ولی بعد از فوتش پدربزرگمون رفت تو یه خونه آپارتمانی و ما هم از شنیدن صدای بارونی که به شیروونی بخوره بی نصیب شدیم

    پاسخحذف
  7. دیدین چه برفی میومد ؟؟؟


    در ضمن سر بزنید به نقطه ای عریان از بلاگر


    http://oryanabad.blogspot.com/2009/11/blog-post.html

    پاسخحذف
  8. @سينا
    مي خواستم همين رو بگم كه خودت گفتي .. البته ما خدا شانس داده نزديك ماسوله يه خونه ويلايي داريم اونم سنتي .. يعني مادر برزگم اينا دارن .. به هر حال حالي مي كنيييم جاي شما خالي
    @ كمياب
    آقا ما حرفي از برف نزديماااا

    پاسخحذف