دیوونه و مستم مجنون تو هستم ، من از همه دل کنده ام و با تو نشستم ، دلم را به غمت شیر خدا با غم سرشتم ، روی سر در این سینه من حیدر نوشتم ، توئی پشت و پناهم توئی نور و نگاهم ، تو هستی هادی و فانوس من ای نور راهم ، ای تک یَـل حیدر سردار دلاور ، ای ساقی اهل حرم و آل پیمبر ، ای کعبه حاجات دلم باب الحوائج ، من دل به تو بستم آئینه شکستم ، با دیدن تو از دو جهان مستانه رستم
دیوونه و مستم مجنون تو هستم ، من از همه دل کنده ام و با تو نشستم ، دلم را به غمت شیر خدا با غم سرشتم ، روی سر در این سینه من حیدر نوشتم ، توئی پشت و پناهم توئی نور و نگاهم ، تو هستی هادی و فانوس من ای نور راهم ، ای تک یَـل حیدر سردار دلاور ، ای ساقی اهل حرم و آل پیمبر ، ای کعبه حاجات دلم باب الحوائج ، من دل به تو بستم آئینه شکستم ، با دیدن تو از دو جهان مستانه رستم
پاسخحذفاين عشق تو به محرم خيلي واسم جالبه ..
پاسخحذفآره شروع شد /./ اما هر لحظه براي من پر از اضطراب و دلهره است ...
نمي دانم چه خواهد شد ؟
@ فرشاد
پاسخحذفچرا برات جالبه ، دوست دارم همه اون چیزی که تو فکرت هست رو برام بنویسی ، ممنون میشم .
همين عشقي كه به امام حسين و محرمش داري ،همين عشق بي ريا و پاك و صادقانت كه وقتي به قلم مياريش كاملا از ضمير و دلت خبر ميده و گواهه همه چيزه ...
پاسخحذفمحرم براي من طعم عجيبي داره
پاسخحذفبوی محرم مستم می کنه
پاسخحذفبالاخره رسید ماه عشق بازی من با تو.....
پاسخحذفای قیمه