دی ۰۶، ۱۳۹۱

دی ۰۳، ۱۳۹۱

حس غریب (18)

حس سوگلی شاه که بالای سر شاه در حال مرگ فریاد می زنه :
« اعلیحضرت تو رو خدا زنده بمونید!»
و تیزی نگاه جلاد و ملکه رو روی گردن خودش و بچه اش حس می کنه

آذر ۲۹، ۱۳۹۱

بله قربان (5)

- سرباز!
+بله قربان
- نظرت راجع به شایعه آخر دنیا چیه؟
+ برای یه سرباز هر روز آخر دنیاست قربان

آذر ۲۳، ۱۳۹۱

بله قربان (4)

- سرباز
+ بله قربان
- از دشمن می ترسی؟
+ نه قربان
- از چی می ترسی؟
+ ازینکه آخرش هم نفهمیم چرا می جنگیم

آذر ۱۵، ۱۳۹۱

بله قربان (3)

- سرباز!
+ بله قربان
- اومدی جنگ از ناموست دفاع کنی؟
+ نه قربان
- پس اومدی چه غلطی کنی بی شرف؟
- اومدم که بمیرم قربان

آذر ۰۸، ۱۳۹۱

هرکس به طریقی دل ما میشکند

آدمهای شکسته دو دسته اند:
آنهایی که یهویی از دست یک نفر افتاده اند...
آنهایی که یواش یواش از دست همه ترک برداشته اند...

آذر ۰۶، ۱۳۹۱

بله قربان (1)

- سرباز
+ بله قربان
- اگه یه تیر برات مونده باشه و یه دشمن به من حمله کنه . یه سرباز دیگه هم به خودت حمله کنه به کدوم شلیک می کنی؟
+ به خود شما قربان
[ صدای تیر ]

آبان ۲۰، ۱۳۹۱

آبان ۱۳، ۱۳۹۱

مهر ۲۳، ۱۳۹۱

شهریور ۲۰، ۱۳۹۱

شهریور ۰۵، ۱۳۹۱

تیر ۲۶، ۱۳۹۱

حس غریب (10)

حس یه مسافر تنها توی یه شهر بزرگ
که مرحله تعجب از بزرگی شهرو پشت سر گذاشته
داره غم غربت شهرو تجربه می کنه

تیر ۲۴، ۱۳۹۱

تیر ۱۹، ۱۳۹۱

دک

یه آدمایی هم هستند که هیچ وقت ترکت نمیکنن
ولی بلدن کاری کنن
تا خودت یواش یواش ترکشون کنی...‏

تیر ۱۰، ۱۳۹۱

تیر ۰۶، ۱۳۹۱

سرد وتنها

کویر دلش به کاکتوسهایش گرم است
یک زمین قطبی اما
در حسرت گرم کردن دانه ای یخ زده است.

خرداد ۳۰، ۱۳۹۱

خرداد ۲۷، ۱۳۹۱

خرداد ۱۸، ۱۳۹۱

خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

خرداد ۰۸، ۱۳۹۱

امتحان

من آن جزوه پاک نویس شده همکلاسیت نیستم
که کپی بگیری!‏
من برگی از دفتر چک نویستم
که بارها نوشتی و خط زدی...‏

خرداد ۰۵، ۱۳۹۱

اردیبهشت ۲۲، ۱۳۹۱

اردیبهشت ۱۵، ۱۳۹۱

حس غریب (8)

حس سربازی که وسط میدون نبرد می فهمه
از جنس هیچ کدوم از طرفین نیست
نه سربازهای خودی، نه سربازهای دشمن

فروردین ۲۲، ۱۳۹۱

فروردین ۱۸، ۱۳۹۱

فروردین ۱۴، ۱۳۹۱

سیزده

سبزه ای که گره زدم را گاوها خوردند
امشب گاوی هنگام نشخوار به آرزوهای محالش فکر خواهد کرد

فروردین ۰۸، ۱۳۹۱

فروردین ۰۷، ۱۳۹۱

حس غریب (6)

حس یه پله اضطراری
که از تنهایی و متروکه بودنش گله ای نداره
دعا میکنه اتفاقی واسه اهالی ساختمون نیفته

اسفند ۲۴، ۱۳۹۰

حس غریب (5)

حس اسفند وقتی می گه
منو بذارید جزء فصل بهار
من بیشتر از خرداد بوی بهار میدم
ولی کسی به حرفش گوش نمیده

اسفند ۲۰، ۱۳۹۰

بهار بهار چه اسم آشنایی

شادم چون دخترکی
که از جشن عاطفه ها!هدیه گرفته
غمگین ،مثل همان دختر
...‏ که لباس اندازه اش نیست

اسفند ۱۶، ۱۳۹۰

اسفند ۱۱، ۱۳۹۰

حس غریب (4)

حس فرشته ای که گناه های یک نفر رو ثبت نمی کنه
چون یک دل نه صد دل عاشقش شده
و می خواد توی بهشت در آغوش اون آدم باشه نه روی شونه چپش

اسفند ۰۵، ۱۳۹۰

در پناه هیچ

غریب تر از پرنده هایی که روی سیمهای لخت پناه می گیرند
کودکان برهنه ای هستند
که در سرمای خیابان
هیچ کس پناهشان نیست..

بهمن ۲۰، ۱۳۹۰

دی ۱۷، ۱۳۹۰

یکطرفه

دل‏‌تنگم
مثل مادربزرگ بیسوادی که
هوای بچه اش را کرده
ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد...‏

دی ۱۵، ۱۳۹۰